نشنالجئوگرافیک هم اربعین راتحریم کرده / به صحرا شدم عشق باریده بود
نهتنها خبرگزاریها و شبکههای صهیونیستی این پویش عظیم مردمی را نقل نکردهاند که حتی موسسهای بهظاهر علمی مانند موسسه «نشنال جئوگرافیک» از کنار این واقعه با بیاعتنایی و سکوت گذشته است.
نهتنها خبرگزاریها و شبکههای صهیونیستی این پویش عظیم مردمی را نقل نکردهاند که حتی موسسهای بهظاهر علمی مانند موسسه «نشنال جئوگرافیک» از کنار این واقعه با بیاعتنایی و سکوت گذشته است.
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «به صحرا شدم عشق باریده بود» شامل گزارش غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی از راهپیمایی اربعین یکی از کتابهای عاشورایی بازار نشر است که مهرماه سال 1398 توسط دفتر فرهنگ نشر اسلامی منتشر و رونمایی، و تا به حال به زبانهای انگلیسی، عربی و اردو بازگردانی شده است.
حداد عادل دوسال پیش از سال 98 یعنی در سال 96 موفق به حضور در راهپیمایی اربعین شده و به گفته خود، دیدههایش را در دفترچه یادداشت کوچکی که در کوله خود همراه داشت، ثبت و ضبط کرد. ایننوشتهها چندسال بعد تبدیل به کتابی با عنوان «به صحرا شدم عشق باریده بود» شدهاند. مولف کتاب پیشرو میگوید در هرجا که کاروان و راهپیمایان همراهش برای استراحت بارها را زمین گذاشته و استراحت میکردند، اقدام به نوشتن احساس دستهاول خود از وقایع و دیدههایش میکرده است.
کتاب «به صحرا شدم، عشق باریده بود» در حال حاضر با نسخههای چاپ چهارم در بازار نشر حضور دارد و عنوانش نیز جمله مشهور بایزید بسطامی عارف ایرانی است که «به صحرا شدم عشق باریده بود، و زمین تر شده بود، چنانچه پای در برف فرو شود، به عشق فرو میشد.»
اینکتاب 6 بخش اصلی دارد که عبارتاند از: «پیشگفتار»، «شبی خوش، سفری خوش»، «همه مهمانهای امام حسین»، «به صحرا شدم، عشق باریده بود...»، «آتش بدون خاکستر» و «در حدیث دیگران».
در ادامه دو برش از اینکتاب را میخوانیم؛
***
در دوران کودکی و نوجوانی من، یعنی شصت هفتاد سال پیش، عزاداری امام حسین علیهالسلام، که البته مفصل و فراگیر بود، از حیث مضمون نوحهها و مرثیهها و زبان اشعار و آنچه امروزه به آن «ادبیات عاشورایی» گفته میشود، فرق بسیار داشت. اگر بخواهیم مقصود خود را قدری دقیقتر و فنیتر بیان کنیم باید بگوییم «گفتمان» رایج در فضای عزاداری امام حسین با گفتمان امروزی متفاوت بود. در آنسالها، بعد حماسی و سیاسی عزاداری بسیار ضعیف بود و برعکس جنبه مظلومیت امام و خاندان و اصحاب او غلبه تام داشت و رنگ اصلی مراسم عزاداری رنگ غم و اندوه و درد و رنج و درماندگی بود. مضمون نوحهها و اشعار مجالس و دستهجات سینهزنی، هرچه بود، بیان شدت سختی و درد و رنج حاصل از تشنگی مردان و زنان و کودکان و قتل و شهادت مردان و اسیری زنان و بچهها و در یک کلام بیان «مظلومیت» بود. مثلا وقتی از حضرت زینب علیهالسلام نامی به میان میآمد، غالبا نام زینب با صفاتی مانند «مضطر» و «ستمکش» همراه بود. تصویر حضرت زینب تصویر زن درهمشکستهای بود که کوه مصائب بر سر او آوار شده و نامش بهتنهایی یادآور همه مصیبتها و درد و غمهای کربلا و عاشورا بود. در یک کلام، باید گفت تصویر عاشورا در ادبیات عاشورایی و در اذهان عزاداران تصویر «ذلت و مذلت» بود، نه تصویر «عزت»؛ تصویر «اسارت» بود، نه شجاعت.
رسانههای رسمی و عمده بینالمللی که مدیریت آنها بهدست نظام سلطه جهانی و صهیونیستهاست، درباره آن سکوت کردهاند. نهتنها خبرگزاریها و شبکههای ماهوارهای تلویزیونی خبر این پویش عظیم مردمی را نقل نکردهاند که حتی موسسهای بهظاهر علمی مانند موسسه «نشنال جئوگرافیک» از کنار این واقعه با بیاعتنایی و سکوت گذشته است. بر این اساس منابع خبری رسمی، از منظر و نگاه بیرونی، غالبا این راهپیمایی را انعکاس خبری ندادهاند و به اصطلاح آن را «بایکوت» کردهاند. این نحوه تلقی از واقعه کربلا و قیام امام حسین علیهالسلام، از همان اواخر دوره قاجار، کم و بیش مورد انتقاد معدودی از خیراندیشان و نخبگان جامعه و نیز بسیاری از روشنفکران آشنا با تجدد غربی قرار میگرفت. با انقراض قاجار و روی کار آمدن رضاشاه و تاسیس سلسله پهلوی، عزاداری امام حسین از دو ناحیه تحت فشار و انتقاد قرار گرفت. نخست از ناحیه شاه مستبد بود که وقتی پایههای قدرتش محکم شد، برخلاف ابتدای کار که به قصد عوامفریبی، پیشاپیش دسته سینهزنی فوج قزاق به راه میانداخت و گل به سر خود میمالید و در بازار تهران سینهزنی میکرد، برپایی مجالس روضه و عزاداری را به کلی موقوف و ممنوع کرده بود. کار مردم شیعه ایران در دوران رضاخان به جایی رسیده بود که با همه عشق و علاقهای که به امام حسین داشتند حق نداشتند در خانهها و مساجد و تکیهها و حسینیهها در محرم جمع شوند و عزاداری کنند.
***
به منظره گسترده و باشکوه راهپیمایی اربعین هم از هر دو منظر میتوان نگاه کرد و نظر افکند. در چند سال اخیر که این راهپیمایی قوت و رونق گرفته، چنانکه گفتیم، رسانههای رسمی و عمده بینالمللی که مدیریت آنها بهدست نظام سلطه جهانی و صهیونیستهاست، درباره آن سکوت کردهاند. نهتنها خبرگزاریها و شبکههای ماهوارهای تلویزیونی خبر این پویش عظیم مردمی را نقل نکردهاند که حتی موسسهای بهظاهر علمی مانند موسسه «نشنال جئوگرافیک» - که مجله معروفی به همین نام با بیش از دویست سال سابقه دارد و جلوههای مهم و جذاب طبیعی و انسانی کره زمین را در مقالات و عکسهای خود معرفی میکند و در سالهای اخیر در فضای مجازی و تلویزیونی نیز به شدت فعال شده است - از کنار این واقعه با بیاعتنایی و سکوت گذشته است. بر این اساس منابع خبری رسمی، از منظر و نگاه بیرونی، غالبا این راهپیمایی را انعکاس خبری ندادهاند و به اصطلاح آن را «بایکوت» کردهاند. اما جدا از این رسانههای رسمی، جسته و گریخته، گهگاه بعضی افراد و شخصیتهای غیرمسلمان یا گروهها و سازمانهای مردمی، چه از سرکنجکاوی و چه از سر همدلی و همراهی، درباره اربعین سخن گفته و اظهارنظر کردهاند. ما با آنکه فرصت و فراغت تحقیق گسترده و جامعی در این باب نداشتهایم، بعضی از این اظهارنظرها را نقل میکنیم تا در کنار نگاه خودمان، که طبعا از منظر درونی بوده است، نمونهای از نگاه و منظر بیرونی به راهپیمایی اربعین را هم آورده باشیم، بدان امید که این دو نگاه در کنار هم مکمل یکدیگر شوند و تصویری نزدیکتر به واقع به دست آید؛ هرچند که معتقدیم صحنه راهپیمایی اربعین آنقدر وسعت و عمق دارد که در هیچ قاب و تصویری نمیگنجد.