نفس «تئاتر 98» چگونه گرفت؟/ از دغدغههای مالیاتی تا کابوس کرونا!
سال 98 برای فرهنگ و هنر ایران یکی از سالهای پر افت و خیز بود که تحولات سیاسی و اجتماعی آن بیشترین تأثیر منفی را برای تئاتر ایران در بخشهای مختلف، به همراه داشت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ هر سال بهعنوان خبرنگاران تئاتر در رسانههای مختلف به مرور رویدادها و اتفاقاتی میپردازیم که تئاتر ایران طی یک سال پشت سرگذاشت. سال 98 هم از این امر مستثنی نیست؛ سالی که شاید پرحاشیه ترین سال برای تئاتر ایران طی دهه اخیر بوده است و تأثیرات منفی آن بر اتفاقات مثبتی که برای تئاتر رقم زد، چیره شده و پایانی مبهم را برای خانواده تئاتر ترسیم کرد.
سال 98 با رویدادهای مختلفی همراه بود که در ذیل به 6 رویداد را از میان تمامی آنها مرور میکنیم؛ رویدادهایی که هر کدام تأثیر متفاوتی بر عرصه هنرهای نمایشی ایران داشتند.
رویداد اول؛ کسر 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده از گیشه اجراهای نمایشی
از ابتدای سال 98 و علیرغم اینکه طی قانون هنرمندان و فعالان عرصههای هنری به ویژه تئاتر از پرداخت مالیات معاف بودند، اجراهای تئاتر ملزم به پرداخت 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده از گیشه فروش خود شدند؛ اتفاقاتی که با واکنش جامعه تئاتری همراه بود ولی اداره کل هنرهای نمایشی اعلام کرد که به دلیل قانون مصوب مجبور به کسر این درصد مالیاتی از قراردادهای نمایشی است.
کسر مالیات بر ارزش افزوده از اجراهای تئاتری ناشی از نگاهی است که حتی فعالیت هنری را هم تجاری میبیند؛ فعالیتهایی که اکثر آنها در جهت رشد و ارتقای فرهنگ جامعه انجام میشوند و تنها درصد بسیار ناچیزی از آنها صرف سرگرمی و تجاری تولید میشوند در تعریف مالیات بر ارزش افزوده چنین آمده است: «مالیات بر ارزش افزوده مالیاتی است که مصرفکننده (خریدار) آن را به همراه بهای خرید کالا یا خدمات میپردازد و دریافتکننده (فروشنده) موظف است مقدار مالیات دریافتی را به خزانه دولت واریز کند. از آنجا که خود فروشنده نیز ضمن خرید اولیه چنین مالیاتی را پرداخته ولی مصرفکننده محسوب نمیشود، این است که او حق دارد کل «مالیاتهای ارزش افزوده» پرداختی خود را از کل «مالیات بر ارزش افزوده» های دریافتی کسر کرده و مابه تفاوت را به دولت بپردازد.»
با نگاهی به تعریف بالا میتوان دریافت که کسر مالیات بر ارزش افزوده از اجراهای تئاتری ناشی از نگاهی است که حتی فعالیت هنری را هم تجاری میبیند؛ فعالیتهایی که اکثر آنها در جهت رشد و ارتقای فرهنگ جامعه انجام میشوند و تنها درصد بسیار ناچیزی از آنها صرف سرگرمی و تجاری تولید میشوند.
نگاه به هنر نمایشی و دستاندرکاران آن به مانند فروشنده یک کالای تجاری و مقایسه میزان فروش یک اجرای تئاتری با توجه به محدودیت ظرفیت سالن، بهای بلیت و همچنین تلاش و هزینهای که یک گروه نمایشی برای تمرین و تولید یک اثر متحمل میشود با میزان درآمد یک فرد یا شرکت از فروش محصولات مختلف تجاری، نگاهی آسیبزننده بود که از ابتدای سال 98 گریبان گروههای تئاتری و خانواده تئاتر را گرفت.
این روند باعث شد تا گروههای تئاتری هر چه بیش از پیش به فکر فروش گیشه نمایش خود باشند تا بتوانند حداقل در تأمین هزینهها و دستمزدهای عوامل خود و پرداخت مالیات و درصدهای مختلف بابت سالن و سایت فروش بلیت متضرر نشوند؛ روندی که باز هم باعث قربانی شدن کیفیت به بهای فروش ختم شد که ناشی از یک نگاه غیر کارشناسانه در بدنه مجلس شورای اسلامی به عنوان قانونگذار و دولت به عنوان مجری قوانین است.
رویداد دوم؛ شهرداری به تئاتر تبلیغات محیطی رایگان ارائه نداد!
در سال 98 علاوهبر موضوع کسر مالیات از اجراهای تئاتری که نشأت گرفته از نگاه غیرکارشناسانه در بدنه مجلس و دولت بود، شهرداری نیز با سازمان زیباسازی به عنوان زیرمجموعه خود این نگاه غیرکارشناسانه را بسط و گسترش داد.
در حالیکه یکی از وظایف شهرداری حمایت از فعالیتهای فرهنگی و هنری است، سازمان زیباسازی شهرداری تهران در اقدامی عجیب به گروههای تئاتری اعلام کرد که تئاتر به دلیل فروش گیشه از طریق سایتهای فروش به عنوان فعالیتی تجاری شناخته میشود و از این رو سازمان زیباسازی تعهدی در قبال گروههای نمایشی و ارائه بیلبوردهای محیطی رایگان به اجراها ندارد و گروهها باید بابت استفاده از تبلیغات محیطی شهرداری هزینه پرداخت کنند.
این موضوع با واکنش اداره کل هنرهای نمایشی، خانه تئاتر و گروههای تئاتری همراه بود و مدیرعامل سازمان زیباسازی هم در پیگیریهای انجام شده توسط خبرگزاری مهر اعلام کرد که از گروههای تئاتری که توسط اداره کل هنرهای نمایشی به سازمان زیباسازی معرفی میشوند هزینهای برای اختصاص بیلبورد و امکانات تبلیغات محیطی دریافت نمیشود.
اما گویا ارتباط مدیرعامل سازمان زیباسازی با مدیران زیرمجموعه خود ارتباطی شفاف نبود زیرا در مراجعه مجدد گروههای نمایشی به این سازمان، باز هم این جمله شنیده شد که «تئاتر به دلیل فروش گیشه فعالیتی تجاری است و امکان بهره مندی از بیلبورد و تبلیغات محیطی رایگان ندارد.»
شرایط از سوی مجلس، دولت و نهادها و سازمانهایی که داعیه حمایت از فرهنگ و هنر را دارند در سال 98 به گونهای بود که گروههای تئاتری با کمترین حمایت بیش از پیش به سمت فروش گیشه سوق داده شدند.
نکته قابل تأمل این است که هیچکدام از متولیان فرهنگی و هنری اقدامی در راستای رفع مشکلات پیش آمده برای هنرمندان و خانواده تئاتر در نظر نگرفتند و تنها در گفتگوهای رسانهای ادعای حمایت از تئاتر به عنوان هنری تأثیرگذار در رشد و ارتقای فرهنگی جامعه داشتند.
رویداد سوم؛ اختلال در اینترنت سالنهای تئاتر را خالی از مخاطب کرد
با نگاهی به اتفاقات سال 98 در عرصه تئاتر این نکته در ذهن متبادر میشود که همه چیز دست به دست هم داد تا گروههای تئاتری از جمله اقشار متضرر در سالی که در حال پشت سر گذاشتن آن هستیم، باشند.
اختلال اینترنت در آبان سال 98 چرخه تبلیغ و فروش اجراهای تئاتری را با لطمه جبران ناپذیری مواجه کرد و ارتباط میان هنرمندان تئاتر و مخاطبان و علاقهمندان به هنرهای نمایشی را به حداقل ممکن رساند اجراهای تئاتری در سالهای اخیر با روی کار آمدن سایتهای فروش بلیت و همچنین تبلیغات در فضای مجازی که هزینههای آن کمتر از هزینههای بیلبوردها و تبلیغات محیطی و شهری بود، وابستگی بسیار زیادی به اینترنت و فضای مجازی پیدا کردند. از سوی دیگر هم مخاطبان علاقه مندان به تئاتر نیز از طریق فضای مجازی اخبار و اتفاقات تئاتری را دنبال و از طریق سایتهای فروش بلیت خود را تهیه میکنند و خرید بلیت از طریق گیشه یا اقبال به تبلیغ اجراها از طریق دریافت پیامک یا نصب و توزیع پوستر و بروشور در سطح شهر کمتر شده است.
در چنین شرایطی، اختلال اینترنت در آبان سال 98 چرخه تبلیغ و فروش اجراهای تئاتری را با لطمه جبران ناپذیری مواجه کرد و ارتباط میان هنرمندان تئاتر و مخاطبان و علاقهمندان به هنرهای نمایشی را به حداقل ممکن رساند.
فضای ایجاد شده باعث شد که بسیاری از اجراهای تئاتری با سالنهای خالی از مخاطب مواجه و به لحاظ مالی متضرر شوند.
در این بین اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم که همواره با کمبود بودجه دست و پنجه نرم میکند، نتوانست به لحاظ مالی از گروههای متضرر شده حمایت کند و تنها رایزنی با مدیران سالنهای دولتی و خصوصی برای حمایت از گروههایی که در شرایط مدنظر قرار گرفته بودند و تمدید اجراهای آنها، به عنوان راهکار خود ارائه داد.
اما به دلیل برنامه ریزیهای از قبل انجام شده و مشخص شدن جدول اجراهای سالنها، این تعامل هم به درستی میان گروهها و سالنهای تئاتری شکل نگرفت زیرا سالنهای خصوصی تئاتر نیز در کنار گروهها در شرایط ایجاد شده متضرر شده بودند.
رویداد چهارم؛ چالشهای سی و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
نیمه دوم سال 98 چالش برانگیزترین دوران تجربه شده برای تئاتر ایران حداقل طی یک دهه اخیر بوده است. جشنواره بین المللی تئاتر فجر که همیشه با فراز و فرودهای مختلفی برگزار میشود، در سی و هشتمین دوره خود با دبیری نادر برهانی مرند چالشی متفاوت را تجربه کرد که کلیت برگزاری جشنواره را تحت تأثیر قرار داد.
تنها چند هفته مانده به برگزاری سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر تعدادی از گروههای تئاتری ایران به همراه 2 اجرای بین المللی از یوجینیو باربا و رومئو کاستلوچی به عنوان 2 چهره مطرح کارگردانی تئاتر جهان، از حضور در این رویداد تئاتری ایران انصراف دادند.
انصراف اجراهای متعدد تئاتری از حضور در جشنواره سی و هشتم و بخش رقابت جشنواره، برگزار کنندگان این رویداد مهم تئاتری ایران را با چالش بزرگی مواجه کرد. در این بین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی اصلی فرهنگ و هنر در وضعیتی منفعل کمترین تلاش بیرونی را در جهت حل معضل پیش آمده برای جشنواره سی و هشتم تئاتر فجر داشت و بیشترین بار مشکل پیش آمده و در نظر گرفتن راهکارهایی اساسی برای برون رفت از این وضعیت بر دوش نادر برهانی مرند دبیر جشنواره و شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی افتاد.
رایزنیهای مدیرکل هنرهای نمایشی و دبیر سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر برای حل این مشکل و بازگرداندن گروههای انصراف داده پاسخگو نبود.
دبیرخانه سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در نهایت با تغییری در جدول اجراهای این دوره از جشنواره و جایگزین کردن گروههای بخش مهمان و غیر رقابتی در جدول رقابتی، این دوره از مهمترین رویداد تئاتری ایران را برگزار کرد اما با نگاهی به اتفاقات رخ داده نمیتوان این مهم را نادیده گرفت که سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر چالش برانگیزترین دوره در ادوار گذشته این رویداد تئاتری بوده است.
رویداد پنجم؛ تئاتر به کرونا مبتلا شد!
کلکسیون اتفاقات ناخوشایند تئاتر ایران در سال 98 با یک ویروس تکمیل شد و شیوع ویروس کرونا در کشور به صورت علنی تئاتر ایران را تعطیل کرد. البته در شرایط پیش آمده برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا تمامی مراکز و فعالیتهای فرهنگی، هنری، ورزشی، سیاسی و حتی اقتصادی و سیاسی تعطیل شدند اما کرونا ضربه نهایی را زد و تئاتر ایران را از نفس انداخت.
گروههای تئاتری که سالی پرمخاطره را تجربه کرده بودند با شیوع ویروس کرونا و برای حفظ سلامت مردم و جامعه اجراهای خود را لغو کردند؛ اقدامی که باید در جهت جلوگیری از شیوع ویروس کرونا انجام میشد.
اما شرایط اقتصادی و معیشتی هنرمندان تئاتر با تعطیلی فعالیتهای تئاتری بیش از پیش به خطر افتاد؛ جامعهای که تنها راه ارتزاق و گذران زندگی اش از طریق تولید و اجرای تئاتر انجام میشود در شرایطی بحرانی قرار گرفت. از سوی دیگر در این شرایط سالنهای خصوصی تئاتر هم که اکثرشان مکانهایی استیجاری هستند و از طریق اجراهای تئاتری هزینههای خود را تأمین میکنند نیز به سمت ورشکستگی سوق داده شدند.
در این بین اداره کل هنرهای نمایشی برای جلوگیری از ضرر وارد شده به گروههایی که اجراهای شان به دلیل تعطیلی پیش آمده، لغو شده بود علاوه بر رایزنی با سالنهای خصوصی تئاتر برای حمایت از این گروهها، اعلام کرد که به لحاظ مالی نیز حمایتهایی را از گروهها و سالنهای خصوصی تئاتر انجام خواهد داد که البته هنوز چنین حمایتی انجام نشده است.
اما مجلس شورای اسلامی که محل قانونگذاری است و وزارت فرهنگ و ارشاد که متولی فرهنگ و هنر است در شرایط فعلی بحث معافیت مالیاتی را برای تمامی مشاغل مدنظر قرار دادند الا برای فعالیتها و اجراهای هنری به ویژه تئاتری.
تئاتر با ابتلا به کرونا شرایط وخیمی را تجربه میکند و چشم اندازی روشن برای فردای خود ندارد؛ اینکه آیا با برون رفت از این وضعیت چه مدت زمان و هزینه لازم است تا مخاطب به حضور در سالنهای تئاتری اقبال نشان دهد از جمله ابهاماتی است که آینده مبهم فعالیت مجدد تئاتر در سال 99 را تیرهتر میکند.
رویداد ششم؛ شهرام کرمی از اداره کل هنرهای نمایشی رفت، قادر آشنا برگشت
در شرایطی که ویروس کرونا بر تئاتر ایران سایه انداخته، شهرام کرمی مدیرکل هنرهای در اقدامی ناگهانی از سمت خود استعفا کرد. کرمی این اقدام را از طریق صفحه شخصی خود در فضای اینستاگرام اطلاع رسانی کرد و شرایط مبهم خانواده تئاتر را پررنگتر از قبل کرد.
کرمی دلیل استعفای خود را محدودیت در مدیریت تئاتر اعلام کرد اما در شرایطی که جامعه تئاتر نیاز به حمایت بیشتر از سوی متولیان و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد، کناره گیری شهرام کرمی از اداره کل هنرهای نمایشی وضعیت حمایت مالی از گروهها و سالنهای متضرر شده در شرایط تعطیلی پیش آمده بابت جلوگیری از شیوع ویروس کرونا را هم نامشخص کرد.
اما اداره کل هنرهای نمایشی تنها 3 روز بعد از استعفای شهرام کرمی شاهد بازگشت مجدد قادر آشنا مدیرکل اسبق هنرهای نمایشی به تئاتر بود. قادر آشنا که در دوره وزارت سیدمحمد حسینی به عنوان مدیرکل هنرهای نمایشی حضور داشت این بار با حکم سیدعباس صالحی بار دیگر مدیریت تئاتر ایران را بر عهده گرفت.
خالی نماندن صندلی مدیریت تئاتر در شرایط بحرانی موجود این امیدواری را برای خانواده تئاتر ایجاد کرد که هنرمندان تئاتر به حال خود رها نمیشوند.
هر چه هست تنها امیدی که خانواده تئاتر را رو به جلو میبرد، بهبود شرایط در سال 99 است که البته با شرایط موجود در کل کشور این امید هم کمرنگ است.
منبع: مهر
انتهای پیام /