پنج‌شنبه 8 آذر 1403

نقد دو روایت مسند احمد بن حنبل درباره مختار ثقفی

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
نقد دو روایت مسند احمد بن حنبل درباره مختار ثقفی

در کتاب مسند احمد بن حنبل روایت‌هایی در مذمت مختار ثقفی و ادعای پیامبری توسط او درج شده اما راویان این روایت‌ها از نظر عمده علمای اهل سنت ضعیف هستند.

در کتاب مسند احمد بن حنبل روایت‌هایی در مذمت مختار ثقفی و ادعای پیامبری توسط او درج شده اما راویان این روایت‌ها از نظر عمده علمای اهل سنت ضعیف هستند.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: قیام مختار بن ابی عبید ثقفی که در سال 65 ه. ق صرفاً به منظور خونخواهی از خون‌های به ناحق ریخته حضرت سیدالشهدا حسین بن علی (ع) نواده عظیم الشان پیامبر مکرم اسلام (ص) و اصحاب وفادارش به وقوع پیوست، یکی از مهم‌ترین، عبرت آموزترین و حماسی‌ترین قیام شیعه و حق خواهان تاریخ در مقابل ظلم و طغیان و ستمگری است. در تاریخ سرخ و خونبار شیعه این قیام یکی از بزنگاه‌های اصلی است که در آن حکمت‌های فراوانی برای عصر جدید وجود دارد.

اما متأسفانه تاریخ تا حدی نسبت به تصویر کشاندن صحنه‌های واقعی قیام و همچنین معرفی چهره رهبر آن یعنی مختار بن عبید ثقفی جفا کرده است. بیشتر تاریخنگاران غیرشیعی نسبت به این چهره تابناک که اصلی‌ترین کارش ایستادگی مقابل ظلم بود جفا کرده‌اند و این جفا را متأسفانه برخی از تاریخنگاران شیعی حتی در عصر جدید نیز پیشه کرده‌اند.

راهی به فلسفه تاریخ شیعی

دانشمندان علوم انسانی در عصر حاضر فلسفه تاریخ را درک تحولات جوامع بشری در همه دوره‌های تاریخ معرفی کرده‌اند. برخی از مهم‌ترین نظریه‌های عصر جدید در حوزه فلسفه تاریخ در کنار کشف قواعد حاکم بر تاریخ، بیرون کشیدن و معاصر کردن صداهای محرومان و حذف شدگان تاریخ است. کاری که در زمینه تاریخ اسلام کمتر صورت گرفته و عمده فعالیت‌های پژوهشی تاکنون ناظر به روایت و نقل رویدادها بوده است.

این اتفاق بویژه در زمینه نهضت‌ها و قیام اسلامی و شیعی بیشتر به چشم می‌آید. تحقیق و بررسی درباره نهضت‌های اسلامی و اثبات اصالت و بیان هدف و فلسفه آنها به دلیل آنکه حکمت‌های فراوانی برای دوران معاصر به همراه دارد، باید به یکی از برنامه‌های اصلی فیلسوفان تاریخ شود.

متأسفانه از آنجا که این نهضت‌ها و قیام‌ها، نقطه تحول عظیمی در تاریخ اسلام به ویژه تاریخ خونبار شیعه محسوب می‌شوند، بر اثر حاکمیت قوانین زور بر جوامع بشری از سوی بسیاری دچار تحریف و تخطئه شده یا زیر سوال رفته است و مورخان و محدثان وابسته به قدرت‌های حاکم، عامل اصلی این تحریف‌ها و تخطئه‌ها بوده‌اند. بنابراین بر محققان و علما و دانشمندان و آنانی که قدرت تحلیل و استخراج حقایق تاریخی و زدودن غبارهای ابهام و تردید را دارند واجب است که به وظیفه خطیر خویش عمل کنند و این مهم را به انجام رسانند و صدای «دیگری‌ها» را از دل تاریخ بیرون بکشند. بحث پیرامون این موضوع می‌تواند راهی به «فلسفه تاریخ شیعی» باشد.

احمد حنبل با اسناد خود می‌نویسد رفاعه گفت: بر مختار وارد شدم. او فرشی را برایم پهن کرد و اشاره به فرش دیگری که در اتاق پهن بود کرد و گفت: اگر این جای برادرم جبرئیل نبود، آن فرش را برای تو پهن می‌کردم. رفاعه گوید: این سخن را که شنیدم چیزی نمانده بود که گردن او را بزنم، اما همان حدیث پیامبر که فرمود: «هر مؤمنی که اعتماد مؤمن دیگر را به خودش جلب کرد اگر او را بکشد، من از این قاتل بری هستم» مرا از کشتن او باز داشت

همانطور که اشاره شد قضاوت‌های غیر منصفانه و نابجا درباره شخصیت بزرگ تاریخ تشیع، قهرمان فداکار و خونخواه اهل بیت طهارت یعنی مختار بن ابی عبید ثقفی همیشه وجود داشته است. این در صورتی است که مختار مورد تأیید و دعای ائمه معصومین (ع) بود و باعث شادی دل آنها پس از حادثه عظیم کربلا شد. تحلیل پیرامون روایت‌های نقد مختار خود راهی است به کشف رویکردها و روش‌ها در تاریخنگاری اسلامی. در ادامه ضمن معرفی یک کتاب به نقد دو روایت از کی از مهم‌ترین موسوعه‌های حدیثی پرداخته می‌شود.

معرفی کتاب

کتاب «قیام مختار» نوشته حجت‌الاسلام والمسلمین سید ابوفاضل رضوی اردکانی است که از سال 1387 توسط شرکت چاپ و نشر بین الملل منتشر می‌شود. کتاب 14 فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «ویژگی‌های شخصی مختار»، «شخصیت مختار در گفتار ائمه و علما»، «تهمت‌های ناروا»، «محمد حنفیه و مختار»، «زمینه و فلسفه قیام»، «اوضاع آشفته عراق»، «حوادث قبل از قیام»، «قیام»، «پیروزی قیام»، «شورش در کوفه»، «انتقام»، «مرحله دوم قیام»، «درگیری مختار و عبدالله بن زبیر» و «پایان کار».

رضوی اردکانی هم اکنون امام جمعه موقت شیراز و مؤسس مدرسه علمیه اهل بیت شیراز است. او نماینده مجالس دورهای اول، چهارم و پنجم شورای اسلامی بود و مدتی نیز به عنوان رایزن فرهنگی ایران در کویت به خدمت اشتغال داشت. رضوی اردکانی تخصص ویژه‌ای در قیام‌های شیعی دارد و به خوبی توانسته در زمینه فلسفه این قیام‌ها روایت‌هایی مهمی را به مخاطبان عرضه دارد. از دیگر پژوهش‌های منتشر شده او می‌توان به «قیام زید بن علی (ع)»، «قیام توابین» و «قیام حره» اشاره کرد.

یکی از ویژگی‌های مهم پژوهش رضوی اردکانی درباره خروج مختار ثقفی، نقد علمی روایت‌هایی است که در تخریب قیام در دل متون روایی ثبت شده‌اند. از جمله نقدهای او بر مسند امام احمد بن حنبل.

نقدی از دو روایتِ «مسند» امام احمد بن حنبل

امام احمد بن حنبل، از رهبران بزرگ فکری اصحاب حدیث و از نامدارترین محدثان تاریخ تفکر اسلامی است. او روایات مسند را از هشتصد نفر از صحابه نقل کرده است. ترتیب مسند احمد بن حنبل مبتنی بر ارزش و اعتبار صحابه و در یازده محور تنظیم شده و هرکدام از محورها به چندین مجلد می‌رسند. به این علت این کتاب یکی از جامع‌ترین منابع به شمار می‌رود.

ترتیب مسندها از این قرار است، مسند چهارده تن از صحابه که عبارتند از: ابوبکر، عمر، عثمان، علی (ع)، طلحه، زبیر و...

مسند اهل‌بیت (ع)، شامل امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، عقیل، جعفر، پسران ابوطالب و عبدالله بن جعفر.

مسند بنی هاشم؛ یعنی روایات عباس بن عبدالمطلب و فرزندانش.

یکی از راویان ادعای پیامبری مختار «سدی» است که حتی بسیاری از علمای رجالی اهل سنت، او را به دروغگویی و تفسیر به رأی و ضعف محکوم کرده‌اند: مانند یحیی بن معین، ابی حاتم، طبری، عقیلی، شعبی و لیث، اما ابن حجر در تهذیب التهذیب و ذهبی در میزان الاعتدال از آنان حدیث دارند

مسند هشت تن از صحابه که کثیر النقلند: عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابورمثه، ابوهریره، ابوسعید خدری، انس بن مالک و جابر بن عبدالله انصاری؛

مسند مکیان، شامل 255 نفر. مسند مدنی‌ها، شامل 135 راوی. مسند شامیان، شامل 169 نفر. مسند کوفیان، شامل 149 نفر. مسند بصریان، شامل 80 نفر. مسند انصار، شامل روایات 131 تن از راویان انصار، همچون ابی بن کعب، ابوذر، زید بن ثابت، معاذ بن جبل، سلمان فارسی، مقداد، بلال و... و در نهایت مسند زنان، شامل 71 نفر از راویان زن.

اما روایت امام احمد بن حنبل درباره مختار شامل اشکالاتی است. ابتدا این روایت را بخوانید:

رفاعه بن شداد (از اصحاب و شمشیرزنان مختار) گفت: من بالای سر مختار ایستاده بودم و دروغگویی او برایم آشکار شد. تصمیم گرفتم با شمشیر کشیده خود او را به قتل برسانم که ناگهان حدیث رسول الله (ص) به خاطرم آمد که می‌فرماید: «هرگاه کسی مورد اعتماد کسی واقع شد، سپس او را بکشد در روز قیامت پرچم غدر و خیانت به دست او می‌دهند.» و از این روی از کشتن او صرف نظر کردم.

و نیز احمد حنبل با اسناد خود می‌نویسد رفاعه گفت: بر مختار وارد شدم. او فرشی را برایم پهن کرد و اشاره به فرش دیگری که در اتاق پهن بود کرد و گفت: اگر این جای برادرم جبرئیل نبود، آن فرش را برای تو پهن می‌کردم. رفاعه گوید: این سخن را که شنیدم چیزی نمانده بود که گردن او را بزنم، اما همان حدیث پیامبر که فرمود: «هر مؤمنی که اعتماد مؤمن دیگر را به خودش جلب کرد اگر او را بکشد، من از این قاتل بری هستم» مرا از کشتن او باز داشت.

این روایات از جهاتی اشکال دارند:

در روایت اول، دو نفر از راویان به چشم می‌خورند که بزرگان علم رجال اهل سنت آن دو را قبول ندارند: 1. «حماد بن سلمه» (محدث و مفتی اهل بصره) و 2. «عبدالملک بن عمیر.»

هرکس حالات این دو را در «تهذیب التهذیب» ابن حجر عسقلانی و «میزان الاعتدال» ذهبی ببیند، اعراض و روگردانی علمای رجال در گرفتن حدیث آن دو را در می‌یابد. درباره عبدالملک بن عمیر گفته‌اند: رعایت در حفظ حدیث ندارد و احادیثی را نقل کرده که از نظر متن و سند منحصر به خود اوست و احادیث عجیب و غریب فراوانی نقل کرده است. در روایت دوم، یکی از راویان آن «سدی» است که حتی بسیاری از علمای رجالی اهل سنت، او را به دروغگویی و تفسیر به رأی و ضعف محکوم کرده‌اند: مانند یحیی بن معین، ابی حاتم، طبری، عقیلی، شعبی و لیث که ابن حجر در تهذیب التهذیب و ذهبی در میزان الاعتدال از آنان حدیث دارند. آیا با این وصف می‌توان به حدیث سدی اعتماد و به دروغ پردازی‌های او استنا کرد؟

علاوه بر ضعف سند، متن حدیث نیز درهم و متناقض است؛ زیرا در صدر حدیث مختار در ردیف مدعیان دروغین پیامبری مانند مسیلمه بن کذاب و سباح واقع شده و در ذیل حدیث به وصف «مؤمن» یاد شده است.

به علاوه همین نکته بر دروغ و جعل بودن این روایت کافی است که مورخان نوشته اند «رفاعه از یاران وفادار مختار و تا آخرین لحظات زندگانی وی با او بود و سرانجام در کنار مختار به شهادت رسید.» و اگر او این تفکر را درباره مختار داشت، جانش را در راه و هدف او فدا نمی‌کرد.

برخی از پژوهشگران نقل کرده‌اند که منشأ تهمت ادعای پیامبری توسط مختار ثقفی که دیگر مورخان و نویسندگان آن را نقل کرده‌اند، همین کتاب مسند احمد بن حنبل و این روایات است که بطلان آنها را به راحتی می‌توان اثبات کرد. همچنین برخی از راویان نیز این تهمت را با استناد به اشعاری که پس از پیروزی قیام توسط برخی از شاعران در مدح مختار سروده شده بود، روایت کرده‌اند. این در صورتی است که شعر از صور خیال و تخیل شاعر پیروی می‌کند و قطعاً یک اثر ادبی را نمی‌توان به عنوان رخدادی مسلم پذیرفت. نکته مهم در تحلیل این روایت‌ها و ارائه آنها به جامعه فعلی است تا بتوان از دل آن تاریخ شیعه را در روشنایی مطرح کرد.