نقش شعرهای کوتاه در انتقال فرهنگ عاشورا؛ باباطاهر عریان شیعه است؟

محمد مرادی در سلسله یادداشتهایی به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته، این گونه شعر را از آغازین قدمهای شعر فارسی پیگیری کرده و در چهارمین قسمت آن، به شعرهای کوتاه عاشورایی پرداخته است.
محمد مرادی در سلسله یادداشتهایی به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته، این گونه شعر را از آغازین قدمهای شعر فارسی پیگیری کرده و در چهارمین قسمت آن، به شعرهای کوتاه عاشورایی پرداخته است.
به گزارشخبرنگار مهر، محمد مرادی شاعر، منتقد ادبی و استاد دانشگاه در سلسله یادداشتهایی که در کانال شخصی خود منتشر میکند، به بررسی «شعر عاشورایی» پرداخته و این گونه شعر را از آغازین قدمهای شعر فارسی پیگیری کرده است.
دقیق شدن در لحظات و دقایق و ظرایف شعر عاشورایی، از ویژگیهای یادداشتهای مرادی است که خواندن آن را برای علاقهمندان به ادبیات و شعر عاشورایی مغتنم میکند.
پیش از این، سه قسمت از این یادداشتها با عناوین زیر منتشر شده است:
* «لالاییهای حضرت زهرا (ع) آغاز شعر عاشورایی است؛ رخت عزا بر تن شعر فارسی»
* «اولین شعر عاشورایی در ادبیات فارسی سروده کیست؟»
* «دوره غزنوی و افول شعر عاشورایی؛ تنها یک بیت در دیوان شعرای زمان»
مرادی در چهارمین قسمت از این یادداشتها به شعرهای کوتاه با موضوع واقعه عاشورا میپردازد؛ شعرهایی که پیوندی هم با فرهنگ عامه دارند و در انتقال فرهنگ عاشورا و حماسه کربلا به نسلهای بعدی نقش غیرقابل انکاری داشتهاند.
در ادامه قسمت چهارم «شعر عاشورایی» را میخوانید:
در تاریخچه شعر عاشورایی فارسی، بهویژه از میانه سده پنجم، اشعاری دیده میشود که عمدتاً در قالبهای کوتاه سروده شده و در آنها به واقعه عاشورا نیز اشاره شده است. هرچند از منظر نسخهشناسی و سبکی، قاعدتاً این اشعار متعلق به سدههای بعد است، جزوی از کارنامه شعر عاشورایی محسوب میشود. اهمیتِ دیگر این اشعار، در پیوند آشکار آنها با ادبیات عامه و فرهنگ محلی است و از این منظر، در مقایسه با اشعار شاعران دیگر، از منظر سنتهای محلی سوگ عاشورایی اهمیت دارد.
از این دست ابیات متعلق به سده پنجم، یکی رباعیای است منسوب به ابوسعید ابوالخیر که سعید نفیسی، به استناد مآخذ متأخر آن را در مجموعه اشعار شیخ گنجانده است:
ای باد! به خاک مصطفایت سوگند
باران! به علی مرتضایت سوگند
افتاده به گریه خلق، بس کن بس کن
دریا! به شهید کربلایت سوگند (سخنان منظوم ابوسعید)
بسیار محتمل است که این بیان ساده و نوع ردیف، متعلق به زمان حیات بوسعید (ف 440) نباشد؛ با این حال این شعر بر اساس متون موجود (تا آنجا که دیدهام) تنها به ابوسعید نسبت داده شده است. البته باید به این نکته اشاره کرد که تا سده ششم، سوگند خوردن به بزرگان شیعی در شعر فارسی، چندان معمول نبوده و جز ابیات ابوسعید و همچنین ابیاتی از باباطاهر و غضایری، این نوع سوگندها را در شعر شیعی متقدم نمیتوان دید. در قطعهای دیگر از ابوسعید نیز توسل جستن به امام حسین (ع) در کنار دیگر امامان علیهمالسلام، نمود دارد.
از دیگر شاعران این دوران، در دوبیتیهای منسوب به باباطاهر (زنده تا حدود 450) نیز چندبار به حادثه عاشورا اشاره شده است:
عاشق اون بی که دائم در بلا بی
ایوب آسا به کرمون مبتلا بی
حسن آسا بنوشه کاسهی زهر
حسین آسا شهید کربلا بی
یا:
در این ویرانه جز دلخون ندیدم
نه دل گویی که دشت کربلا بی
البته ابیات عاشورایی منسوب به باباطاهر در نسخههای قدیمی اشعارش دیده نمیشود و بعید نیست از اشعار دیگر شاعران بومی به آثار او راه یافته باشد. با این حال با توجه به محدوده زندگی بابا و تأثیر حکومت آل بویه بر فرهنگ و مذهب آن دیار و همچنین پیشینه مذهبی آن منطقه، گرایش شیعی باباطاهر کاملاً محتمل به نظر میرسد.