نمایشگاه بینالمللی تهران فروخته میشود
نمایشگاه بینالمللی سئول واقع در بزرگراه چمران فروخته میشود، مدیر عامل شهر آفتاب میگوید که پول داریم و شهرداری آنجا را میخرد.
به گزارش خبرآنلاین، بیش از 2 دهه است که شورای شهر برای خروج نمایشگاهها مصوبه داده است اما همچناننمایشگاهها در داخل شهر برگزار میشود.
فارس در خبری نوشت: بزرگترین معضل ترافیکی را نمایشگاه بینالمللی واقع در بزرگراه چمران ایجاد میکند وبارها رییس شورای شهر مهدی چمران در اینباره تذکر داده و تاکید کرده برخی برای درامد بیشتر به دنبال عذاب دادنمردم هستند.
شهرداری تهران شهر افتاب را در جنوب تهرانساخت تا نمایشگاهها به آنجا منتقل شوند.
در اینزمینه با عباس تقدسینژاد مدیر عامل شهر آفتاب به گفتوگو نشستیم.
درباره موضوع واگذاری نمایشگاه بینالمللی توضیح میدهید؛ ماجرا از چه قرار است؟
موضوع، واگذاری یا فروش شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران است. این موضوع از حدود سال 1386 مطرح شده و در دورههای مختلف پیگیری شده، اما به دلایل گوناگون تاکنون به مرحله نهایی و اجرایی نرسیده است.
چرا این واگذاری تا کنون عملیاتی نشده است؟
چند عامل دست به دست هم دادهاند: تغییر مدیریتها که گاهی روند پیگیری را متوقف کرده، کمکاری یا تعلل در پیگیریها در دورههایی از گذشته، و مهمتر از همهعدم ارائه اطلاعات لازم به کارشناسان برای ارزشگذاری. بدون دیتا و اطلاعات شفاف، امکان تعیین قیمت واقعی وجود ندارد و بنابراین فرآیند متوقف میماند.
در دوره مدیریت آقای رحمتی چه اتفاقی افتاد؟
در زمان تصدی ایشان پیگیریها جدیتر شده بود و ما نیز دنبال کردیم. ولی پس از جابهجایی مدیریت و سپس حادثه تلخ سقوط بالگرد و شهادت ایشان، روند پیگیری متوقف شد و کار به عقب بازگشت.
اکنون چه نهادی متولی واگذاری است؟
سازمان خصوصیسازی متولی اصلی این پرونده است؛ تعیین روند، ارزشگذاری و انتشار فراخوان باید توسط این سازمان صورت گیرد.
وضعیت مالکیت زمین و سازهها چگونه است؟ آیا شرکت سهامی مالک عرصه و عیان است؟
خیر؛ طبق آنچه مطرح شده، عرصه متعلق به آستان قدس و عیان متعلق به سازمان توسعه تجارت است، شرکت سهامی نمایشگاههای جمهوری اسلامی صرفا یک شرکت کاغذی است و ارزشگذاری نهایتا درخصوص برند و مواردی از این دست میتواند صورت گیر
اگر عرصه متعلق به آستان قدس باشد، تکلیف واگذاری چگونه خواهد بود؟
در این حالت احتمالاً فقط «سهام شرکت» یا «برند» و حقوق بهرهبرداری قابل واگذاری خواهند بود، مگر اینکه آستان قدس پیش از واگذاری توافقی در خصوص انتقال یا اجاره عرصه و عیان انجام دهد. از اینرو خریدار ممکن است مالک فیزیکی زمین نشود مگر توافقات جداگانهای صورت گیرد.
نقش شهرداری در این پرونده چیست؟
شهرداری تهران بهواسطه مجاورت با محل نمایشگاه و مسائل مربوط به عوارض ساختوساز و حقوق شهری، سالها پیگیر مطالبات خود بوده است. این ملاحظات حقوقی و مالی شهرداری میتواند بر روند واگذاری و تعیین تکلیف بدهیها و تعهدات تأثیرگذار باشد.
چه مجموعههایی اعلام آمادگی کردهاند؟
ما اعلام کردهایم که نمایشگاه «شهر آفتاب» آمادگی دارد در این واگذاری سهمی داشته باشد یا حتی کل مجموعه را خریداری کند. علاوه بر ما، دو یا سه مجموعه خصولتی یا خصوصی دیگر نیز پیگیر موضوعاند و امکان شکلگیری کنسرسیوم نیز مطرح است.
آیا شرکت شهر آفتاب میتواند مالک بیش از 40 درصد شود؟
طبق شرایط حقوقی و ساختارهای نهاد ما، شرکتی مانند شهر آفتاب که دارای شخصیت حقوقی با ریشه در نهادهای عمومی است، نمیتواند بیش از 40 درصد سهم مالکیت داشته باشد. بنابراین مابقی سهم باید از طریق یک یا چند مجموعه خصوصی تأمین شود تا کنسرسیوم شکل بگیرد.
روند قیمتگذاری و ارزشگذاری چگونه انجام میشود؟
سازمان خصوصیسازی باید کارشناس رسمی تعیین کند و کارشناسان رسمی دادگستری بر اساس اطلاعات مالی، تعداد نمایشگاههای برگزارشده، درآمدها و دیگر دادههای مربوطه ارزشگذاری انجام میدهند. اگر اطلاعات لازم به این کارشناسان داده نشود، ارزشگذاری احتمالاً نادرست خواهد بود.
شما گفتهاید شرکت سهامی همکاری نمیکند؛ مگر چه اطلاعاتی لازم است؟
اطلاعاتی مانند آمار و تعداد رویدادها، صورتهای مالی، قراردادهای جاری، وضعیت تعهدات و هر سند مرتبط با بهرهبرداری و درامدها ضروری است. بدون این دادهها کارشناسان نمیتوانند قیمت منصفانه و دقیق تعیین کنند.
الان وضعیت اجرایی واگذاری در چه مرحلهای است؟
سازمان خصوصیسازی بهنظر عزم دارد که واگذاری را انجام دهد؛ اما تا زمان تصویب مصوبه نهایی، انتشار فراخوان و انجام ارزشگذاری رسمی، موضوع نهایی نشده است. در عمل هنوز فراخوان رسمی منتشر نشده و مرحله اجرایی آغاز نگردیده است.
چه ملاحظات حقوقی یا اجتماعی باید در فراخوان گنجانده شود؟
فراخوان یا مصوبه باید شفافاً مشخص کند چه چیزی واگذار میشود (سهام؟ برند؟ حق بهرهبرداری؟)، تکلیف عرصه و عیان و وضعیت وقف روشن شود، شرایط تشکیل کنسرسیوم و ضوابط مشارکت تعیین گردد و تعهدات مالیاتی، عوارض و حقوق شهرداری و سایر ذینفعان تعیین تکلیف شوند. همچنین باید ضوابط حفظ کاربری نمایشگاهی در متن قید شود تا بهکارگیری زمین و فضا برای نمایشگاه تضمین شود.
رسانهها میتوانند با طرح مطالبه عمومی و پیگیری شفافیت اسنادی، به شتاب و عدالت در فرآیند کمک کنند؛ اما در نهایت تصمیمگیری و اجرای حقوقی باید بر اساس اسناد رسمی و فرآیندهای قانونی صورت گیرد.
جمعبندی شما چیست؟
خلاصه این که واگذاری یک پرونده چندبعدی است؛ از سال 1386 مطرح بوده، در دورههای مختلف پیگیری و متوقف شده، اکنون سازمان خصوصیسازی پیگیریها را از سر گرفته، اما تا زمان ارائه اطلاعات کامل به کارشناسان و روشن شدن تکلیف عرصه و عیان، فرآیند به نتیجه نرسیده است. اگر شرکت سهامی همکاری کند و اطلاعات لازم فراهم شود، واگذاری با قیمت منصفانه و ارزشگذاری واقعی امکانپذیر است.
درباره مطالبات شهرداری از نمایشگاه بینالمللی و رقم اعلامشده توضیح میدهید؟
در سال 401 عدد مطالبه شهرداری بیش از 31 همت بوده است که بارها در صحن شورای اسلامی شهر تهران نیز مطرح شد؛ این رقم باید به روزرسانی شود و در نهایت با اسناد و مدارک و توافق طرفین در عداد مطالبات شهرداری از وزارت صمت لحاظ گردد. مکاتبات و جلساتی از طرف وزارت صمت در گذشته برای بخشودگی یا تخفیف رقم مربوطه برگزار شد که در برخی از این جلسات بنده نیز حضور داشتم و پس از آن سیر مراحل تعیین تکلیف رقم نهایی قابل پیگیری و شفافسازی است
آیا شهرداری میتواند برای وصول مطالبات به سمت پلمب نمایشگاه حرکت کند؟
موضوع پلمب یک تصمیم حاکمیتی است. رویدادهایی که در نمایشگاه برگزار میشود، از نظر اقتصادی و تجاری اهمیت ملی دارد؛ هیأتهای تجاری، تولیدکنندگان و فعالان صنعتی از سراسر کشور در آن حضور دارند. پلمب کردن این مجموعه راهحل صحیحی نیست، زیرا آسیب آن قبل از هر چیز متوجه تولیدکنندگان و برگزارکنندگان میشود. بهجای رفتار سلبی، باید مسیر ایجابی را انتخاب کرد؛ یعنی اصلاح فرآیندها، رعایت قانون و همافزایی برای برگزاری صحیح نمایشگاهها.
بنده درخصوص این تصمیم حاکمیتی نظری ندارماما مطمئنم با موضوع واگذاری و کمک دولت و شهرداری به تکمیل طرح جامع شهرداری تهران به مرور نیازی به وجود نمایشگاه سئول نخواهد بود یا به حداقل ممکن خواهد رسید.
شهر آفتاب قرار بود همین نقش جایگزین را ایفا کند.
ساخت شهر آفتاب یک مسیر ایجابی و درست بود و تا مقطعی نیز پیش رفتیم. اما با تغییر مدیریت شهری، شهردار جدید اعتقادی به تکمیل پروژه نداشت و سرمایهای که از مردم تهران خرج شده بود سالها معطل ماند. در دوره جدید مدیریت، تلاش کردیم از ظرفیت موجود شهر آفتاب استفاده کنیم؛ بهخصوص که تعطیلی چندساله مجموعهبهویژه در دوران کروناباعث شده بود حتی در خود شهرداری هم شهر آفتاب فراموش شود.
نتایج فعالسازی دوباره شهر آفتاب چه بود؟
در سه سال اخیر نمایشگاههای برگزارشده در شهر آفتاب رضایت کامل داشتند. مسیر دسترسی آسانتر است، هزینهها منطقیتر است، فضا بازتر است و مزایای متعددی دارد که آن را از نظر کیفیت برگزاری بهمراتب برتر از سئول میکند. برخی شاید در تعامل با شرکت سهامی یا دولت تفاوتهایی احساس کنند، اما از نظر کیفیت، شهر آفتاب قابل مقایسه با سئول نیست.
اشتباه بزرگ گذشته توقف ساخت بود. در دوره جدید مجوزها را گرفتیم و موضوع فروش کاملاً منتفی شد. حتی تصمیم گرفته شد توسعه شهر آفتاب با منابع شهرداری انجام شود و کار نیز آغاز شد. با یک مجموعه دولتی هم قرارداد داشتیم.
اما گفته میشود برخی پروژهها متوقف شد. چه اتفاقی افتاد؟
بله. در ادامه مسیر، دستوراتی صادر شد که برای ما عجیب بود. ما با وزارت نفت توافق کرده بودیم که نمایشگاه نفت به شهر آفتاب منتقل شود، اما لابی پشتصحنه نمایشگاه سئول طوری فضاسازی کرد که گویی انتقال نمایشگاه نفت «جرمی بزرگ» است. وزیر نفت هم ورود کرد و در نهایت کل سیستم برای لغو نمایشگاه بسیج شد.
از طرف دیگر، با یک وزارتخانه دیگر قرارداد توسعه داشتیم، اما همان وزارتخانه اجرای پروژه را متوقف کرد. برای من سؤال است که چگونه ممکن است شهرداری مسئولیتی را به نهادی بسپارد اما همان نهاد بعدها روند پروژه را قفل کند.
نتیجه این تعارضها چه شد؟
در سالی که «سال سرمایهگذاری» نامگذاری شده، به این نتیجه رسیدیم که شاید بتوان با اتکا به منابع و اعتبارات شهرداری، روند ساخت و توسعه شهر آفتاب را مجدداً آغاز کرد. ادامه این مسیر هم به اراده مدیریت شهری و هم به همکاری دستگاههای دولتی نیاز دارد.
شما گفته بودید نمیخواهیم اتفاقات گذشته دوباره تکرار شود و زمان زیادی از دست برود. چرا چنین نگرانی وجود دارد؟
دقیقا، نمیخواهیم اتفاقات گذشته دوباره تکرار شود و زمان زیادی از دست برود. از طرفی، اگر ساخت شهر آفتاب را خودمان بر عهده بگیریم، احتمالاً چند سال بعد، وقتی مجموعه تکمیل شد و همه فعالیتها منتقل شدند، دوباره اگر مدیریت آن در اختیار یک نهاد دولتی یا شبهدولتی باشد، با همان مشکلات امروز روبهرو خواهیم شد. در این صورت، نسبت به رقیب خود عقب میافتیم و خودمان هم درگیر همان مسائل میشویم. یعنی زمانی که ما دیگر حضور نداریممنظورم از «ما» شهرداری و شهر آفتاب استآیندگان نیز با مشکلات مشابه مواجه خواهند شد.
به همین دلیل تصمیم گرفتیم کاری را که نسلهای بعد باید انجام دهند، از امروز بهصورت اصولی پایهگذاری کنیم، تا مانند شرایط فعلی، برخی افراد مانع واگذاری نشوند و مقاومت نکنند.
سراغ چه طرحی رفتید؟
برای همین، یک طرح سرمایهگذاری در قالب BOT برای شهر آفتاب آماده کردهایم؛ طرحی که درواقع نقشهراه توسعه شهر آفتاب است. این طرح تقریباً یک بازتعریف و برنامه جامع برای توسعه شهر آفتاب است.
ابعاد توسعه چقدر است؟ چه مقدار ساختوساز لازم دارید؟
برای تکمیل شهر آفتاب باید در نهایت 120 هزار مترمربع سالن نمایشگاهی ساخته شود. اکنون تنها 25 هزار مترمربع سالن داریم و با احتساب فضاهای جانبی، مجموعاً 58 هزار مترمربع سازه در شهر آفتاب موجود است. از این مقدار، حدود 35 تا 36 هزار مترمربع فضای نمایشگاهی قابل بهرهبرداری داریم. برای رسیدن به ظرفیت 120 هزار مترمربع، باید سازههایی مشابه سازههای فعلی ساخته شود؛ جدا از فضاهای جانبی، اداری و بخشهای پشتیبان نمایشگاهی.
مابقی فضاهای تکمیلی، شامل سالن همایش و پارکینگهایی که باید ساخته شوند نیز در قالب یک پکیج تکمیلی طراحی شده است تا سرمایهگذار وارد شود و همه این بخشها را بسازد.
در مدل BOT، مدیریت چگونه خواهد بود؟ دوگانگی مدیریت پیش نمیآید؟
در این مدل، سرمایهگذار تنها از سالنهای خودش بهرهبرداری نمیکند؛ دوره BOT کوتاهتر خواهد بود و از ایجاد مدیریت دوگانه جلوگیری میشود. اکنون در نمایشگاه سئول میدانید که برخی بخشهای آن توسط بخش خصوصی ساخته شده و سالهاست که اختلافاتی بر سر آنها وجود دارد. وقتی مدیریت دوگانه ایجاد میشودیعنی شما یک سالن برای برگزاری نمایشگاه دارید و سالن دیگر تحت مدیریت شخص یا مجموعه دیگری استاین تعارض باعث بروز اختلاف در برگزاری نمایشگاه میشود.
تصمیم ما این بود که حتی فضاهای فعلی که هماکنون در اختیار نمایشگاه است نیز به همان سرمایهگذار واگذار شود، بهطوریکه آنچه ساخته شده تحت مدیریت یکگانه و بخش خصوصی کاملاً متولی باشد. این برنامه یک بازتعریف جامع است و بحثهای کارشناسی آن با مشاوران سازمان سرمایهگذاری انجام شده است.
نقش شهرداری تهران در این فرایند چیست؟
متولی برگزاری در شهرداری تهران، ما به عنوان سازمان شرکت مناطق هستیم؛ وظیفه ما این است که این بسته را آماده کنیم. از نظر فنی، بحث واگذاری دیگر در ید اختیار ما نیست و ما تلاش میکنیم در حوزه عملیاتی دخالتی نداشته باشیم تا فرآیندها به درستی انجام شود.
درباره وسعت شهر آفتاب توضیح میدهید؟ اکنون چه مقدار در اختیار شهرداری است؟
شهر آفتاب 400 هکتار وسعت دارد و از این 400 هکتار، 275 هکتار آن بین ما و آستان امام تبادل شده و در اختیار شهرداری تهران و سازمان ماست. باقیمانده آن نیز آستان تعهد داده که اگر طرح جامع نمایشگاه آفتاب اجرا شود، مابقی را واگذار کند.
آنچه ما در قالب BOT در اختیار داریم، پهنه شمالی است که 137 هکتار اولیه آن آماده است. بخشی از آن ساخته شده و حدود 50 هکتار فضای سبز، سالنهای موجود، فضای اداری، انبارها و تاسیسات دارد. باقیمانده آن نیز باید ساخته شود تا بخش تکمیلی کامل شود.
زمانبندی این پروژه چقدر است؟
این هم از کارهایی است که سازمان سرمایهگذاری با کارشناس رسمی و مشاور بررسی کرده و عدد 16 سال را بهصورت غیررسمی اعلام کردهاند. فکر میکنم آخر این ماه آماده فراخوان باشد. بازه زمانی توسعه میتواند رقابتپذیری را ایجاد کند. قبل از جنگ، بسته ما تقریباً آماده بود، اما جنگ موجب تعویق آن شد. بنابراین داشتن فضایی آماده برای برگزاری نمایشگاهها بسیار حیاتی است. امیدواریم دیگر جنگی رخ ندهد و این برگزاری به عنوان نقطه عطفی در صنعت نمایشگاهی کشور مطرح شود.
یعنی شرکت شهر آفتاب خودش هم متقاضی خرید شرکت سهامی نمایشگاه است؟
بله، ما شهر آفتاب را به عنوان شرکت شهر آفتاب داریم؛ یک بستر و مجموعه مدیریتی مشخص برای شهر آفتاب و نمایشگاه شهر آفتاب وجود دارد. این شرکت خود مدعی شده که حاضر است خریدار شرکت سهامی نمایشگاه جمهوری اسلامی باشد یا حداقل بخشی از سهام آن را در اختیار داشته باشد.
درباره پهنه جنوبی چه برنامهای دارید؟
حدود 200 هکتار دیگر در پهنه جنوبی موجود است و بقیه باید اضافه شود. این بخش دستنخورده باقی مانده و ما باید به عنوان نماینده شهر آفتاب توسعه پهنه جنوبی را رقم بزنیم. کل پهنه جنوبی نیز تحت سرمایهگذاری قرار دارد. ما به هیچوجه قصد نداریم در این دوره مدیریت شهریکه ممکن است چند ماه آخرش هم باشدتغییرات اساسی ایجاد کنیم. سنگ بنای توسعه درست گذاشته خواهد شد تا دورههای بعد نیز بتوانند بهدرستی ادامه دهند.
پهنه جنوبی شهر آفتاب چه بخشهایی دارد و چه برنامهای برای آن تدوین شده است؟
پهنه جنوبی دو بخش دارد که هر کدام تقریباً 130 هکتار است؛ یکی موجود است و دیگری باید اضافه شود. برای اینها اکنون لکهگذاری انجام شده تا مشخص شود مرکز تجاری کجا باشد، هتل کجا باشد، مجموعه خدمات رفاهی در کدام بخش قرار گیرد، پارک در چه محدودهای باشد و سایر موضوعات زیرساختی چگونه جانمایی شوند.
علاوه بر این، شهروندان دائمی نیز در نظر گرفته شدهاند؛ شامل محل پارک خودرو، فضای فرش، مسائل ساختمانی و چند موضوع دیگر که همگی لکهگذاری شدهاند. کاری که ما بهعنوان مسئول شرکت باید انجام دهیم، این است که دسترسیها را درست کنیم و موضوعات آب، برق و سایر زیرساختها را آماده کنیم.
زیرساختها و اقدامات اولیه چگونه پیش رفته است؟
باید زیرساختهای مختلف را فراهم کنیم؛ با کمک و همراهی شهرداری، و سپس سرمایهگذاری در لکهای که قرار است مرکز تجاری و اجتماعی در آن ساخته شود، بهموقع انجام شود تا همه چیز برای توسعه آماده باشد. در بخش اولیه، مرکز تجاری و اجتماعی شماره یک ساخته شد. بعد از سال 92 وارد فاز بهرهبرداری شد و قرارداد مرکز تجاری و اجتماعی یک نیز در سال 94 منعقد شد.
وقتی من در ابتدای سال 1401 به شهر آفتاب آمدم، همه چیز بلاتکلیف بود؛ حتی پروانهها صادر نشده بود، در حالی که باید توسط شهرداری تأیید میشد. اکنون این مسائل حل شده، اما مسیرهای دسترسی و تأمین برق و آب هنوز باقی مانده و باید تکمیل شوند.
نقش شرکت شهر آفتاب در این دوره چه تغییری کرده است؟
ما نقش شرکت شهر آفتاب را یک یا دو سطح بالاتر آوردیم؛ هم از نظر سهامداری در شرکت سهامی نمایشگاه جمهوری اسلامی برای کل کشور، و هم از لحاظ توسعه پهنه جنوبی و ایجاد زیرساختهای لازم برای جذب سرمایهگذاریهای بعدی. در عین حال، همان بخشی که بهعنوان «بیوتی» در پهنه شمالی فعالیت میکند نیز باید در موضوعات کاری خود با شرکت شهر آفتاب هماهنگی کامل داشته باشد.
حضور بخش خصوصی چه تأثیری در حل مشکلات صنعت نمایشگاهی دارد؟
اگر یک سرمایهگذار معتبر پیدا شود، به نظر من بخش مهمی از مشکلات صنعت نمایشگاهیکه ما دولتیها در تعامل با نمایشگاههای بینالمللی و تجار مختلف با آن مواجه هستیمحل خواهد شد. بالاخره منِ دولتی در سفرها و توافقها محدودیت دارم. یادم هست با چین توافق کردیم فضایی در شهر آفتاب به آنها بدهیم و آنها هم فضایی در اختیار ما بگذارند تا کار تهاتری پیش برود؛ آنها بلافاصله مستقر شدند،
اما ما مدتهاست درگیر هستیم. این طبیعت دستگاه دولتی است؛ مانع ایفای واقعی نقش در حوزه نمایشگاهی میشود. اما بخش خصوصی این مشکلات را ندارد.
پاسخ شما به این پرسش که «آیا قصد دارید رقیب خود را زمینگیر کنید یا محدودیت ایجاد کنید؟» چیست؟
پاسخ این است که ما در حال انجام سرمایهگذاری هستیم. «بیوتی» قرارداد بسته و تلاش میکند هر چه زودتر نمایشگاه را بسازد؛ دیگر منِ دولتی نیستم که بگویم یک روز دیرتر یا زودتر! هر روز زودتر بسازد، یک روز زودتر بهرهبرداری میکند. حالا اگر مشارکتی باشد، دعوای احتمالی هم در قالب فضای متفاوت با شهرداری پیش میآید.
بنابراین ما این مجموعه را به بخش خصوصی میدهیم. بعد از ساخت اگر روزی خاکی ریخته شد یا تغییری ایجاد شد، مهم این است که در این مدت شرکت شهر آفتاب و شهرداری تهرانکه سهامدار شرکت سهامی نمایشگاه هستندبتوانند بارگذاری شرکت سهامی نمایشگاه جمهوری اسلامی را روی سایت نمایشگاه شهر آفتاب انجام دهند؛ بهگونهای که بخش برگزاری در پهنه شمالی بهصورت نمایشگاهی مستقر شود و نمایشگاه دائمی در پهنه جنوبی شکل بگیرد.
اگر نمایشگاه بینالمللی را بخرید، کاربری ان چه میشود؟
عرصه و عیان مال هر کسی است و او دربارهاش تصمیم میگیرد. زمین آستان قدس مربوط به آستان است و آن سازمان هم متعلق به سازمان توسعه تجارت وزارت صمت است. کارهای مختلفی میشود با آن انجام داد. من پیشنهاد دادم که وزارت ورزش آنجاست، باشگاه انقلاب هم هست؛ میتواند باشگاه انقلاب شماره 2 باشد؛ مثلاً باشگاه انقلاب بانوان و آقایان که بتوانند شبانهروزی فعالیت داشته باشند. وزارتخانه هم کنار آن قرار دارد و ایشان هم استقبال کردند. ولی نیاز به طرح و بررسی موضوع در مراجع حاکمیتی دارد.
اگر بپذیرند، به نظرم بهترین کار این است که آن را به هم وصل کنیم.
یعنی تبدیل به یک مجموعه فرهنگی - ورزشی شود؟
به نظرم میتواند این اتفاق بیفتد، درست است.
قرار بود شما عوارضی را جمع کنید و آنجا بهعنوان نماد و یکی از دروازههای شهر تهران ساماندهی شود، اما همچنان پروژه متوقف است.
متأسفانه در سیستمهای دولتی، زمانبر بودن تصمیمها امری عادی شده است. یعنی وقتی جایی به عنوان مسئول مینشینیم، اگر احساس کنیم آنجا مال خودمان است، تصمیمگیری سخت و اجرای آن سنگین میشود. یادم هست از اولین کارهایی که انجام دادماواخر سال 1401، زمانی که تازه مدیرعامل شهر آفتاب شده بودماین بود که تمام ارکانی را که به این عوارضی ربط داشتند، از استانداری، فرمانداری، شهرداری تهران تا آستان امام، همه را دعوت کردم.
توییت و عکسها هم هست. دوستان صورتجلسه را امضا کردند و همه موافق بودند که این عوارضی باید جمع شود چون هیچ کاربردی ندارد. تنها مخالف شاید نیروی انتظامی بود که همان جلسه هم مخالفت کرد. شاید علت مخالفت این باشد که سالها آنجا مستقر بودهاند. آنها مخالف جابهجایی نبودند؛ میگفتند ابتدا جای جدید ساخته و مشخص شود، بعد منتقل میشویم. شهرداری هم پذیرفت که هزینههای ساخت جای جدید و جابهجایی را تقبل کند. اما نمیدانم چه شد که گفتند شورای تأمین استان مخالفت کرده؛ این مخالفتها هم همان بحث امنیتی بود که مطرح شد.
سال گذشته و اوایل امسال که خود آقای چمران پای کار آمدند، پیگیری شد و چند جلسه گذاشته شد و شهرداری دوباره پذیرفت که جابهجایی انجام شود. بالاخره آنجا ورودی تهران است و باید یک دروازه قرآنی ساخته شود. اکنون وقتی وارد تهران میشویم، ابتدا بوی بد کهریزک به مشام مسافر خارجی یا رهگذر میرسد، بعد به عوارضی میرسیم که ترافیک بیدلیل ایجاد میکند.
کنار عوارضی هم سازههای بدقواره و بدشکلی ساخته شده که هیچ تناسبی با ورودی یک کلانشهر مثل تهران ندارند. ما هم که نمایشگاهی هستیم باید دیده شویم، اما کسی نمیفهمد ما وجود داریم. به نظرم جمع کردن عوارضی و پیرامونش و ساخت یک سازه مناسب، دعوای من و نیروی انتظامی و استانداری نیست؛ بلکه هنر ایجاد یک ورودی زیبا برای شهر خودمان است.
خواهش من از همه دستگاهها این است که یکبار این موضوع را «برونسازمانی» نگاه کنند؛ یعنی فارغ از اینکه ماندن عوارضی برای سازمانشان بهتر است یا نه، به عنوان یک شهروند نگاه کنند که وقتی وارد تهران میشود چه چیزی میبیند.
در حال حاضر جابهجایی متوقف است یا خیر؟
در حد جلسات، پیگیریها و وعدههایی که داده میشود هست، اما اینکه روی زمین کاری انجام شده باشد، نه؛ دستگاههای مختلف همکاری کامل نداشتهاند.
آن دروازه قرآنی که قرار بود ساخته شود، به کجا رسید؟
اگر سلسلهمراتب را در نظر بگیریم، باید ابتدا محل جدیدی را تعیین کنیم؛ مثلاً 5 یا 10 کیلومتر پایینتر. پیشنهاد من این است که آن را ببریم بعد از فرودگاه امام، یا اینکه در ابتدای خروجی فرودگاه، جایی که دروازه ورودی شهر تهران محسوب شود. اگر هم نه، ببریم بعد از رمپ و لوپی که مربوط به شهر آفتاب است؛
یعنی ورودی آینده شهر آفتاب. چون الان هر کسی که میخواهد وارد شهر آفتاب شود، اگر بخواهیم جاده ورودی درست کنیم، باید عوارض بدهد که وارد شهر یا نمایشگاه شود. حداقل باید آن را ببریم بعد از این نقطه و جای آن را مشخص کنیم.
ببریم بعد از آن، و دوربینها و موضوعاتی که دوستان دارندو برخی اقدامات تأمینی که توسط این عوارضی انجام میشوددر محل جدید جایگذاری کنند. الان دستگاههای مختلفی وارد آن زمین شدهاند و میتوانند بیرون بیایند و امکانات متعددی که وجود دارد نیز دوباره در محل جدید مستقر شود تا دوستانی که وظیفه تأمین شهر را بر عهده دارند خیالشان راحت شود. بعد از آن، خراب کردن این عوارضی فکر نمیکنم کار زیادی باشد؛ در حد دو سه روز میشود جمعش کرد.
آیا شهر آفتاب شرکت زیانده است؟
ببینید، ما یک کار در نمایشگاه شهر آفتاب انجام دادیم و آن هم این بود که طی چندین سال اخیر بحث حمایت از تولید مطرح شده است. اگر سالهای قبل از 1400 را بررسی کنیم، قیمتگذاری نمایشگاه شهر آفتاب داخلی بود؛ یعنی هیئتمدیره شهر آفتاب تصمیم میگرفت و تعرفهها را تعیین میکرد.
تغییر چه بوده است؟
ما کار جدیدی انجام دادیم؛ چون مجموعه متعلق به شهرداری بود، این موضوع را به مصوبه شورا بردیم و گفتیم اگر قرار است تعرفهای ارائه شود، شورا تصویب کند و شورا هم بر آن نظارت داشته باشد. ممکن است برخی در میان ما مخالف این کار باشند، چون بردن موضوع به شورا دردسر دارد و زمانبر است، اما ما تمکین میکنیم.
این تعرفهها چه تأثیری روی درآمد شرکت دارد؟
اگر شورا تعرفهها را یکششم تعرفه نمایشگاه سئول تعیین کندبا نیت حمایت از دولت و تولیدکنندهما تابع تصمیم شورا هستیم. همین حالا آمار نمایشگاهها رو به افزایش است؛ امسال 15 نمایشگاه داشتیم که دیگر جایی برای بیشتر نبود. با مرکز تجارت جهانی نمایشگاه ایرانمهر با 82 هزار متر مربع، اگر مشکل برقش حل شود، میتوانیم همان 10 تا 15 نمایشگاه امسال را هم آنجا برگزار کنیم.
یعنی ظرفیت برگزاری نمایشگاهها افزایش پیدا میکند؟
بله، با آن 82 هزار متر بهعلاوه فضای خودمان، همین الان از سالی 40 نمایشگاه میتوانیم به سالی 70 نمایشگاه برسیم. رقابت ما با نمایشگاه سئول است و سال بعد که مرکز تجارت جهانی نمایشگاهها را برگزار کند، به همین سطح میرسیم.
آیا کاهش تعرفهها باعث زیان شرکت نمیشود؟
درست است، تعرفهها را پایین نگه داشتهایم تا مشتری جذب شود. این باعث شده هزینهها بیشتر از درآمدها شود و از نظر حسابداری شرکت زیانده باشد.
پس چرا این کار انجام شده است؟
چون این زیان «مثبت» است. کاهش هزینهها به نفع تولیدکننده و تولید ملی است و در نهایت محصول نهایی با قیمت پایینتر به دست مشتری میرسد. شهرداری هم با جبران بخشی از زیان، حمایت میکند و این زیان به نفع کشور تمام میشود.
آیا میتوان تعرفهها را افزایش داد؟
بله، میتوانیم دو تا سه برابر کنیم؛ کسی هم نمیگوید بالاست، چون رقیب ما همین حالا قیمتهای بسیار بالاتری دارد. اما ما ترجیح میدهیم با هزینه کمتر، فرصت برگزاری نمایشگاه برای تولیدکننده فراهم شود.
آیا این اقدامات باعث کاهش ترافیک و مشکلات مدیریت شهری میشود؟
بله، اگر خصوصیسازی درست انجام شود و سرمایهگذار وارد شود، دولت و شهرداری هم مسئولیت خود را اجرا خواهند کرد. مجموعهای که از سال 86 باید طبق اصل 44 واگذار میشد و نشده، امروز واگذار میشود و بقیه دستگاهها باید همکاری کنند
اگر خصوصیسازی انجام شود، کارکنان و پرسنل فعلی چه میشوند؟ آیا ممکن است کسی بیکار شود؟
اگر قرار باشد کسی بیکار شود، نگران نباشید. مجموعه موازی دیگری در شهر آفتاب در حال توسعه است و سرمایهگذار خصوصی که وارد میشود، حتماً به توان و تخصص پرسنلی نیاز دارد که الان در سئول کار میکنند. قطعاً آنها را بهکار میگیرد و حتی حقوقهای بهتری هم به آنها میدهد.
آیا واگذاری شهر آفتاب باعث مشکلات مدیریتی یا مزاحمت میشود؟
خیلی وقتها جلوگیری از بعضی کارهای مهم و بزرگ در کشور ناشی از همان میز و صندلی است که کارشناس یا مدیر ارشد پشت آن نشسته است. ما خودمان داریم شهر آفتاب را با دست خودمان واگذار میکنیم چون این کار درستی است. ممکن است کسی بگوید که «تو داری این را واگذار میکنی و خودت...»، اما برای ما اصلاً مهم نیست؛ حالا اینجا نباشیم، جای دیگر هم مهم نیستیم.
واگذاری چگونه مشکلات گذشته را حل میکند؟
به نظرم اگر خصوصیسازی اتفاق بیفتد، نه نیازی به خاکریزی است و نه نیازی به دعوا؛ همهچیز حل میشود. هم ما خصوصی میشویم، هم مجموعه شهر آفتاب خصوصی میشود، هم شهر آفتاب توسعه پیدا میکند و هم استفادههای بهتری از مجموعه نمایشگاه سئول خواهد شد.
233217
کد مطلب 2147371