نهادهای آموزشی، صنفی و مدنی به موضوع آگاهی بخشی رسانه ای ورود کنند
سعید اسکندری اظهار کرد: یکی از اهداف اصلی سواد رسانهای این است که استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از اطلاعات را تامین کند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از عصرهمدان؛ سعید اسکندری، استاد سواد رسانه و فضای مجازی در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه امروز درگزین گفت: در دنیایی زندگی میکنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانهای قرار دارد، فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است و وقتی به عنوان مثال تلفن همراه یک نفر به صدا درمیآید این اطلاعات موجود در فضا است که پل ارتباط او با تماس گیرنده شده است، یا زمانی که یک مودم میتواند افراد را به جهان بیانتهای اینترنت بکشاند، نشانهای دیگر است ازهمین شرایط حاکمیت اشباع رسانهای بر جهان و یا حالا که میلیونها روزنامه و مجله و کتاب و خبرگزاری و شبکه تلویزیونی بر زمین و زمان میبارد همه نیاز دارند به اینکه در برابر چنین فضایی، چتری برسر بگیرند و یک رژیم مصرف اتخاذ کنند، همه نیاز دارند به اینکه در انتخابهایشان بیشتر دقت کنند، درست مثل اینکه حالا مردم در مورد تغذیه خودشان عمل میکنند.
چون مردم اکنون باسوادتر شدهاند؛ مراقب هستند که در غذایی که مصرفمیکنند چقدر کلسترول، ویتامین و یا مواد دیگر باید باشد، در فضای رسانهای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانههای مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آنها برداشت.
به عنوان مثال زمانی که در بزرگراههای اطلاعاتی حرکت میکنید، سواد رسانهای میتواند به شما بگوید چه مقدار از وقتتان را در چه سایتهایی - اعم از شناخته شده و ناشناخته - و چه مقدار از آنرا فرضا در گفتگوها بگذرانید. بنابراین میتوان گفت که هدف سواد رسانهای در نخستین گامهای خود تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه - فایده با رسانهها است. به این معنا که در برابر رسانهها چه چیزهایی را از دست میدهیم و چه چیزهایی را به دست میآوریم و باز به عبارت بهتر؛ در مقابل زمان و هزینهای که صرف میکنیم چه منافعی در نهایت به دست میآوریم.
پس یکی از اهداف اصلی سواد رسانهای این است که استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از اطلاعات را تامین کند.
نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشکدهها، دانشگاهها و آموزشگاههای مختلف میتوانند مفهوم سواد رسانهای را در کتب درسی ارائه کنند، نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی میکنند نیز میتوانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه سواد رسانهای قرار دهند و بالاخره نهادهای رسانهای و انتشاراتی هم میتوانند مفاهیم ساده شدهای از این بحث را در دستور کار خود قرار دهند.
اگر نهادهای گفته شده در این عرصه فعالتر شوند معلوماتی که از طریق سوادرسانهای در اختیار گذاشته میشود باعث میشود تا مخاطبان درک عمیقتری از آنچه میبینند، میشنوند و میخوانند داشته باشند.
در حالیکه میتوان فاقدان سواد رسانهای را طعمههای اصلی در فضاهای رسانهای به شمار آورد افراد دارای سواد رسانهای نه تنها اسیر محصولات رسانهای نمیشوند، بلکه قضاوتهای صحیحتری از محیط پیرامون خود دارند
یکی دیگر از اهداف سواد رسانهای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانهای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آنها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان مارکها و علائم تجاری بینالمللی را به خوبی میشناسند، اما این اطلاعات در هیچ زمینهای به کار آنها نمیآید، نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهیهای پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیامها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سوادرسانهای این امکان را هم در اختیار میگذارد.
وی در خاتمه عنوان کرد: انقلاب اسلامی پس از یک دوره پرافتخار چهل ساله با پایبندی به ارزش های معنوی به پیش می رود. اکنون ادامه ای حرکت ارزشمند در گام دوم نیازمند تعمیق اعتقادات دینی و ارتقاء معرفت و بصیرت رسانه ای در نسل امروز و مقابله با تهدیدهای نرم و کانون های ضد معنویت و ضد اخلاق است. توسعه سواد رسانه ای یا به بیان دینی بصیرت رسانه ای در فرایند سیاستگذاری رسانه ای در جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد جدی و مهمی است که در صورت عملی شدن می تواند بسیاری از نگرانی های سیاست مداران ایرانی را در خصوص عوارض تهاجم نرم رسانه ها و شبکه های آسیب رسان به ثبات سیاسی و نیزموانع دستیابی به تمدن نوی اسلامی و تحقق گام دوم انقلاب اسلامی در بخش های همچون علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی و رواط خارجی و مرزبندی با دشمنان، سبک زندگی اسلامی برطرف سازد.
انتهای پیام /