نوبل ادبیات 2025 به کجا می رود؟؛ فاصله نظر دانشگاهیان تا مطبوعاتیها

با نزدیک شدن به زمان اهدای جوایز نوبل 2025، و به ویژه نوبل ادبی که برای دوستداران حوزه ادبیات اهمیت بیشتری دارد، حدس و گمانها هر روز رنگی جدید به خود میگیرد.
با نزدیک شدن به زمان اهدای جوایز نوبل 2025، و به ویژه نوبل ادبی که برای دوستداران حوزه ادبیات اهمیت بیشتری دارد، حدس و گمانها هر روز رنگی جدید به خود میگیرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، جایزه نوبل ادبی 2025 روز 9 اکتبر (پنجشنبه) برنده امسال خود را معرفی خواهد کرد. به رسم هر سال با نزدیک شدن به زمان اهدای این جایزه بازار حدس وگمانها داغ و داغتر میشود.
جایزه نوبل در جهانی نامطمئن که امروز با آن روبهرو هستیم چه نقشی ایفا میکند؟ و چه کسی امسال شایسته این جایزه است؟ به این سؤالها هر کس به فراخور خود پاسخی متفاوت میدهد. محققان ادبیات در این میان از زاویههای دیگر به این امر نگاه و آن را بررسی میکنند.
عدنان محموتوویچ، استاد ادبیات دانشگاه استکهلم، میگوید ما باید بتوانیم هم بر تخصص تمرکز کنیم و هم از آن بهره ببریم، در عین حال به دنبال وسعت نظر نیز باشیم. محموتوویچ میگوید، گفتوگو درباره جایزه نوبل، تا حدودی، گفتوگویی درباره اینهم هست که ما به عنوان سوئدی چه کسی هستیم و هدف ما در جهان چیست؟
ماریا ترجلینگ، محقق ادبیات، و بو جی. اکلوند، استاد ادبیات، که هر دو در دانشگاه استکهلم مشغول به کار هستند، نیز در این باره صحبت کردهاند و ترجلینگ میگوید با معرفی برنده ما به درون یک امر غیرمنتظره پرتاب خواهیم شد که امکان بحث نامحدودتری را فراهم میکند.
در عین حال ترجلینگ و اکلوند موافقند که جایزه نوبل به خودی خود تأثیر مستقیم کمی بر تحقیقات ادبی دارد - جدا از این واقعیت که ادبیات را به خودی خود در کانون توجه قرار میدهد.
درباره این که آیا نویسنده خاصی هست که به او امیدوار باشید؟ ترجلینگ میگوید: دوست دارم واقعاً از تصمیم کمیته نوبل شگفتزده شوم؛ اگر قرار باشد آنها از مسیر باریک ادبیات جدی خارج شوند - مثل انتخاب باب دیلن - تصور کنید اگر این جایزه به یک نویسنده علمی تخیلی، مانند ان. کی. جمیسین یا نندی اوکورافور، داده شود چه میشود... بسیار هیجانانگیز خواهد بود و افقهای جایزه را گسترش میدهد. در حوزه ممکن، خوشحال میشوم که آن کارسون از کانادا را به عنوان برنده ببینم. مارگارت اتوود، کانادایی دیگر، برخی از آثار علمی تخیلی را در میان دیگر شایستگیهای خود دارد.
اکلوند نیز معتقد است این آخرین فرصت برای آکادمی خواهد بود تا نسل بزرگ پست مدرن نویسندگان آمریکایی را به رسمیت بشناسد، که در میان آنها توماس پینچون به عنوان یک نمونه شاخص است.
ماریا ترجلینگ نیز چند نام در فهرست آرزوهای خود دارد و میگوید: کاش جایزه را به نویسندهای میدادند که با مادیت زبان کار میکند، که معمولاً در ادبیات فرمالیستیتر از آن نوعی که معمولاً اهدا میشود، این اتفاق میافتد. هلن سیکسو، نویسنده فرانسوی - الجزایری، نمونه خوبی است و اگر به من بود، احتمالاً او را انتخاب میکردم. او با دقت به جنبههای پرطنین زبان گوش میدهد، به گونهای که امکانات معنادار جدیدی ایجاد میکند و در نتیجه درک ما را از جهان گسترش میدهد. ترجلینگ میگوید، در میان نامهایی که معمولاً در رابطه با جایزه نوبل ذکر میشوند، امیدوارم الی اسمیت یا میرچا کارتارسکو جای داشته باشند.
جایزه نوبل در زمان آشفتگی جهانی
عدنان محمودوویچ علاوه بر حدس زدن درباره برنده امسال، بر بُعد سیاسی جوایز ادبی و نقش جایزه نوبل در دنیای امروز تأکید میکند و باور دارد: از آنجا که من معتقدم همه هنرها ارزش بالایی دارند، سوال من این است که جوایز ادبی و سایر اشکال سرمایه اجتماعی که به افراد داده میشود، واقعاً چه نقشی در زمانهای که با شکافهای عمیق اجتماعی، نقض حقوق بشر، چالشهای نظم مبتنی بر قانون و حتی نسلکشی مشخص میشود، ایفا میکنند.
از سوی دیگر به رسم هر سال شانسهای نویسندگان مختلف واحتمال برنده شدن هر یک از آنها در قالب شرطبندی برای جایزه نوبل ادبیات 2025 نیز مطرح است.
در فهرست امسال احتمالات بسیاری از چهرههای معمول سال های اخیر جای دارند. جرالد مورنین پس از اینکه در 2 سال گذشته جزو 3 نفر برتر بود، در صدر قرار دارد، هرچند به نظر میرسد که سایتهای شرطبندی ممکن است از کان ژو که در دو سال گذشته رتبه اول را داشت و اکنون دیگر در میان 5 نفر اول جایی ندارد، ناامید شوند. (احتمالاً شاید امسال سال او باشد.) مارگارت اتوود نیز در این فهرست افت قابل توجهی داشته است، اما الکسیس رایت و حضور غافلگیرکننده کریستینا ریورا گارزا که زمانی اصلاً شانسی نداشته، در رتبه سوم جالب است و موراکامی هم همیشه در این فهرستها پرسه میزند، زیرا در اصل، سایتهای شرطبندی سعی میکنند پول مخاطبان را به طریقی بگیرند.
در هرحال چه کسانی که شرط میبندند و چه کسانی که حدس میزنند، هرگز نمیدانند چه اتفاقی خواهد افتاد. هان کانگ سال گذشته با ضریب 33 به 1 برنده شد، بنابراین میتواند امسال اتوود یا هر کس دیگری باشد.
فهرست امسال کمتر از یک هفته مانده به جایزه، چنین نشان میدهد:
جرالد مورنان - 5/1
لاسلو کراسناهورکای 6/1
کریستینا ریورا گارزا - 9/1
هاروکی موراکامی - میرچا کارتارسکو - توماس پینچون - 11/1
کان ژو، انریکه ویلا ماتاس، میشل اولبک - 14/1
الکسیس رایت، جامائیکا کینکید، سلمان رشدی - 17/1
آن کارسون، سزار آیرا، کالم توئیبین، کارل فرود تیلر - 19/1
ارسی سوتیروپولوس، پیتر ناداس، پیر میشون، رائول زوریتا - 19/1
کارل اووه کناسگارد - 21/1
هل هله، ایزابل آلنده، کو اون، میلتون هاتوم، یوکو تاوادا - 24/1
النا پونیاتوسکا، هومرو آریجیس - 29/1
جویس کارول اوتس، لودمیلا اولیتسکاجا - 29/1
مارگارت اتوود - 34/1
پل سیمون، استیون کینگ - 49/1
یک احتمال جدید ورای دیگر احتمالات
در این میان به ناگاه مطبوعات سوئد میگویند کریستیان کراخت، نویسنده سوئیسی، در موقعیت خوبی برای برنده شدن جایزه نوبل ادبیات قرار دارد.
این فرض که کریستیان کراخت 58 ساله که به عنوان یکی از تحسینشدهترین نویسندگان عرصه ادبیات معاصر آلمانیزبان مطرح است بتواند نوبل ادبی امسال را از آن خود کند، پس از حضور اخیر او در نمایشگاه کتاب گوتنبرگ سوئد تقویت شد. هنگام سخنرانی او چندین عضو آکادمی سوئد در ردیف جلو نشسته بودند. و این نشانهای است برای برخی از کارشناسان محافل ادبی سوئد، تا به «پیشگویی» بپردازند. در عین حال بیورن ویمن، منتقد فرهنگی روزنامه سوئدی داگنز نیهتر، اظهار کرد: این معمولاً یک نشانه مطمئن است.
ویمن معتقد است پس از اهدای جایزه 2024 به هان کانگ، نویسندهای از کره جنوبی، امسال آکادمی میتواند بار دیگر به سراغ یک مرد سفیدپوست از دنیای آنگلوساکسون، آلمانیزبان یا فرانسویزبان برود و در این زمینه، کریستیان کراخت ترکیبی بینقص از توانایی نوشتاری پالایششده، سبکی جهانوطنی و خلق آثاری ادبی است که سالها منتقدان را مجذوب و در عین حال متفرق کرده است.
کراخت، متولد 1966، سال 2016 با کتاب «مردگان، 2016» جایزه کتاب سوئیس و جایزه ادبی هرمان هسه را از آن خود کرد، در حالی که کتاب «امپراتوری» (2012) او یک موفقیت ادبی و یکی از پرفروشترین کتابها در آلمان در سال انتشارش بود.
از کریستیان کراخت به عنوان نویسنده ای یاد شده که قادر است از عرف سرپیچی کند و اسطورههای فرهنگ غرب را با طنز و عمق دوباره تفسیر کند. بیشتر کتابهای او به فرانسوی ترجمه شدهاند. نخستین کتابی که از وی به فارسی ترجمه و منتشر شده رمان «1979» است.