نویسنده آمریکایی: گزارش رویترز در راستای منافع تأمین کنندگان مالی آن بود
یک نویسنده آمریکایی ضمن غیرقابل اعتماد دانستن گزارش رویترز درباره آمار کشته شدگان ناآرامیهای اخیر در ایران، گفت: گزارشهایی شبیه این، هیچ ارتباط و هماهنگی با واقعیت و حقایق تاریخی ندارد.
به گزارش مشرق، نویسنده و نمایشنامه نویس آمریکایی که از مفسران خبری فعال در تعدادی از رسانهها نیز به شمار میرود گزارش رویترز و طرح این ادعا را که در ناآرامیهای اخیر ایران حدود 1500 نفر کشته شدهاند، غیرقابل اعتماد ارزیابی کرد و گفت: گزارشهایی شبیه این که مدعی است در اغتشاشات ایران 1500 نفر کشته شدهاند، هیچ گونه ارتباط و هماهنگی با واقعیت یا حقایق تاریخی ندارد.
*س_بیشتر بخوانید:_س* *س_واکنش ربیعی به ادعای رویترز درباره آمار کشتهشدگان اغتشاشات_س* *س_رسانهها چه زمانی استانداردهای اعتبار خبر را نادیده میگیرند؟_س* *س_دیکته رویترز از روی دست منافقین + فیلم_س* *س_رویترز؛ دیروز غارت ایران امروز سخنگوی قاتلان_س* *س_آمارسازیهای دروغین «رویترز» علیه ایران به چه معناست؟!_س*وی در ادامه تصریح کرد: این گزارش قابل اعتماد نیست. این گزارش بی طرفانه نیست و در راستای منافع قدرتهایی که منابع مالی رویترز را تامین میکنند، تنظیم شده است.
در ادامه میتوانید متن کامل این مصاحبه را ملاحظه بفرمایید:
سوال: خبرگزاری رویترز اوایل هفته جاری گزارشی را درباره تعداد تلفات ناآرامیهای اخیر در ایران به نقل از منابع ناشناس منتشر کرد. بعد از آن سخنگوی شورای امنیت ملی این گزارش را جعلی ارزیابی کرد. نظر شما درباره این گزارش چیست؟ آیا گزارش یک رسانه خبری درباره مسائل حساس و جنجالی بر اساس منابع ناشناس میتواند یک کار حرفهای باشد؟
استپلینگ: بهترین راه برای پاسخ دادن این است که به عقب بازگردیم و ببینیم واقعا چه کسانی مالک اصلی رسانههای خبری بزرگ هستند و دستور کار آنها چیست. ایران هدف سیاست خارجی آمریکا است. رویترز قصد دارد خط مشی آمریکا در خصوص این مسائل را دنبال کند. به آنها فکر کنید، همین طور به نیویورک تایمز، واشنگتن پست و سایر رسانههای خبری و عملکرد آنها در جریان اشغال عراق. آیا آنها بر این باورند که این رسانههای خبری واقعیت را گفتهاند؟ بی شک نه. و همان طور که اشاره کردید، هیچ منبع مشخصی برای این خبر وجود ندارد.
این گزارش در این مرحله پوچ و بی مفهوم است. ولی به افکار عمومی انگلیسی زبان جهان به شدت تلقین شده است. این سیاره با خسارات گسترده زیست محیطی و آلودگی و رشد بیعدالتی و نابرابری روبرو است. ولی آیا مطالب زیادی درباره تاثیر زیست محیطی فعالیتهای نظامی میشنویم؟ بحث آب و هوا این طور شکل دهی شده است تا مردم متقاعد شوند که نیروهایی که عامل مشکلات اقلیمی و آب و هوایی هستند تنها همانهایی هستند که میتوانند آن را نجات دهند. هیچ اجماعی درباره تغییرات اقلیمی وجود ندارد. علم عاری و فارغ از این نیروها نیست. مردم درباره عینیت علمی در تخیل زندگی میکنند. در دهه 1950 میلادی، علم در قالب این بود که پزشکان به شما بگویند چه نوع سیگاری را بکشید. هر کشور مستقلی هدف این اطلاع رسانی نادرست خواهد بود. حتی در کشورهای امپریالیستی مثل آمریکا، این مساله نمایان شده است. اسرائیل بیشترین نرخ فقر را در جهان توسعه یافته دارد، ولی رسانههای جمعی این تضادها را سانسور میکنند.
سوال: با توجه به این واقعیت که بریتانیا منافع خود را پس از انقلاب اسلامی 1979 از دست داده است، آیا موافق این مساله هستید که چنین گزارشهایی توسط یک رسانه خبری ضدایرانی با انگیزههای سیاسی یا مغرضانه تهیه شده است؟
استپلینگ: بی شک مغرضانه است. بریتانیا اخیرا نسخه انگلیسی دونالد ترامپ را انتخاب کرده است. این مساله چیزهایی درباره سیاست القاء به افکار عمومی را به شما میگوید. چگونه است که بسیاری از مردم برخلاف منافع خودشان رای میدهند؟ پاسخ این است که زندگی امروزه تحت تاثیر تبلیغات گسترده است. طبقه حاکم میخواهد اطمینان حاصل کند که سرمایهداری به حیات خود ادامه میدهد و ساختارها دست نخورده باقی میماند. ناگفته نماند که در آمریکا نیز افراط گرایی رادیکال مسیحی وجود دارد. مایک پامپئو یک سلطه گر است. این بدان معنا است که او در حاشیه افراط گرایی مذهبی قرار دارد. مایک پنس هم همین طور. ظهور احزاب راستگرای افراطی در اروپا نیز یکی دیگر از ویژگیهای تثبیت قدرت طبقه حاکم سرمایه دار بر این کشورها است. فاشیسم در حال رشد است و رسانهها به تقویت آن کمک میکنند.
سوال: با توجه بهاخبار جعلی قبلی رویترز درباره ایران، که با محدودیتهایی درباره فعالیت این رسانه خبری در ایران همراه شد، آیا این اقدام جدید رویترز را میتوان اقدامی حرفهای ارزیابی کرد؟
استپلینگ: نه این گزارش غیرقابل اعتماد است. این گزارش بی طرفانه نیست و در راستای منافع قدرتهایی که منابع مالی رویترز را تامین میکنند، تنظیم شده است. گزارشهایی شبیه این هیچ گونه ارتباط و هماهنگی با واقعیت یا حقایق تاریخی ندارد. بهترین رویکرد این است که در بین تبلیغات و پروپاگاندای رسانهای، جستجو کرده و تاریخ را پیدا کنیم. تاریخ، چیزی است که شما میتوانید به آن دسترسی داشته باشید، تاریخ دروغ نمیگوید. آمریکا نیم قرن در ایران دخالت کرده است. چرا الان آنها و اعضای وابسته به آنها الان باید درباره ایران واقعیت و حقیقت را بگویند؟
منبع: تسنیم