نگاهی به کشورهای حوزه خلیج فارس و مشق مدیریت

معمولا عادت کرده ایم تا خیلی چیزها را علیه خودمان ببینیم و تا یک اتفاقی می افتد پای کار شکنی ها را به میان بیاوریم. در حوزه ورزش این اتفاق بیشتر توی چشم می زند، با این حال وقتی صحبت از مدیران موفق در کشورهایی مانند حوزه خلیج فارس می شود که فلان کرسی آسیایی یا جهانی را در اختیار دارند ذهن خیلی ها به این سمت می رود که:«حاصل دلارهای بادآورده نفتی است.»
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ در مستند «منچستر سیتی همه یا هیچ»، درباره این باشگاه به خوبی میتوان دید که خلدون مبارک، کلیشه یک عرب پولدار و برخوردار از نفت و گاز را کنار میزند. یک مدیر جنتلمن، با سواد و آگاه که در یکی از بزرگترین باشگاههای دنیا مدیریت میکند. این موضوع در پاریسسنژرمن هم صدق می کند. اینها شاید یک مسکن مقطعی باشد که کمی درد را کاهش بدهد اما باید قبول کرد در روزهایی که ورزش ایران هنوز درگیر پروژههای ناتمام است کلی بدهی های داخلی و خارجی دارد و یک سمت مهم بین المللی در اختیار یکی از مدیرانش نیست، قطریها تا یک سال دیگر میزبان بزرگترین فستیوال دنیای فوتبال میشوند و همین می تواند تفاوتها را به خوبی عیان کند که میان مدیریت ما تا مدیریت آنها، تفاوت از زمین تا آسمان است!
این یک قانون است. تا زمانی که الفبای مدیریت را فرا نگرفته باشیم و برای بالا بردن ارتفاع خودمان تلاشی نکنیم، بالطبع در مجامع بین المللی هم حرفی برای گفتن نخواهیم داشت. درست در روزهایی که قطریها آماده میزبانی از جام جهانی می شوند که میتواند جمعیتی میلیاردی در سراسر دنیا را خیره به ورزشگاههای این کشور کند، این سوال پیش میآید که چرا در ایران هنوز هم نمیتوان میزبان یک رقابت مهم شد؟ تاکنون هم هیچ آسیب شناسی صورت نگرفته که چرا ورزش کشور به شکل فاجعه باری از تاثیرگذاری و نفوذ بین المللی دور مانده و درمواقع حساس نمی تواند حق تیم یا ورزشکار خودی را بگیرد؟
گزارش کامل را اینجا بخوانید
253 251
کد خبر 1557885