یک‌شنبه 4 آذر 1403

نیمه‌جان در مسیر سیلاب

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
نیمه‌جان در مسیر سیلاب

نام سیستان و بلوچستان با کمبود امکانات گره خورده؛ استانی محروم که عمده اخبارهای مربوط به آن، روایت‌کننده مخاطرات طبیعی است که منجر به بروز خسارت‌های مالی و جانی متعددی شده است.

نام سیستان و بلوچستان با کمبود امکانات گره خورده؛ استانی محروم که عمده اخبارهای مربوط به آن، روایت‌کننده مخاطرات طبیعی است که منجر به بروز خسارت‌های مالی و جانی متعددی شده است. سیل روزهای گذشته دشتیاری و دیگر مناطق اطراف آن، خسارت‌های زیادی به شهرها و روستاهای این استان وارد کرده است، به‌گفته نماینده سیستان و بلوچستان در شورای‌عالی استان‌ها، از پل گرفته تا محورهای اصلی و فرعی، زمین‌های کشاورزی، باغات، واحدهای گلخانه‌ای و دامداری، همگی از خسارت سیل دور نمانده‌اند؛ همچنین شواهد حاکی از آن است که بارندگی‌های اخیر به 37 قلعه، بنا و بافت تاریخی در استان خسارت وارد کرده، خبرآنلاین در این‌باره نوشته است: براساس ارزیابی‌های اولیه و اطلاعات واصله از شهرستان‌ها، این بناها از 10 تا 40 درصد دچار خسارت شده‌اند که امکان افزایش این آمار نیز وجود دارد. 16 شهرستان، هزار روستا و 400هزار نفر در جنوب سیستان و بلوچستان آسیب دیده‌اند. به‌گفته معین‌الدین سعیدی، نماینده استان سیستان و بلوچستان مجلس یازدهم، مهم‌تر از حضور مسئولان عالی رتبه، تصمیماتی است که باید منجر به یک نتیجه مشخص برای حوزه چابهار، دشتیاری، کنارک و قصرقند شود. درحال‌حاضر عمده زیرساخت‌های راه این منطقه به‌طورکامل از بین رفته است.

صمت در این گزارش به آثار منفی سیلاب اخیر سیستان و بلوچستان بر منطقه و زیرساخت‌های آن پرداخته است.

دشتیاری، شکننده‌تر از همیشه

حمیدرضا پیروان، دانشیار گروه تحقیقات مهندسی حفاظت آب و خاک، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری در گفت‌وگو با صمت گفت: به‌لحاظ ویژگی‌های طبیعی، منطقه دشتیاری در استان سیستان و بلوچستان سرزمینی تخریب‌یافته است که شرایط حساس و بسیار شکننده‌ای دارد. به‌عبارت‌دقیق‌تر، به‌دلیل بهره‌برداری بیش از حد از ظرفیت منطقه و منابع آب و خاک آن، این استان به وضعیت بحرانی از لحاظ خاک و توان محیطی رسیده است. بنابراین به‌دلیل بهره‌برداری بیش از حد از توان، منطقه دشتیاری تبدیل به جایی بسیار شکننده و آسیب‌پذیر شده است که با وقوع یک تنش اقلیمی نظیر سیل، این شرایط شکننده و تخریبی تشدید نیز می‌شود.

وی افزود: از یک‌سو، خاک منطقه به‌شدت فرسایش یافته و نفوذپذیری آن پایین آمده است، به‌همین‌دلیل خاک توان نگهداشت آب را در خود ندارد. از سوی دیگر هم، وقایع حدی ناشی از تغییرات اقلیمی و دوره‌های زمانی بارش‌های سیل‌آسا هم کوتاه‌تر شده است. به‌عبارت‌روشن‌تر، در بازه‌های زمانی کوتاه‌تری باران‌های سیل‌آسای بیشتری بر منطقه می‌بارد. به‌همین‌دلیل باتوجه به اینکه به‌لحاظ شرایط طبیعی، ظرفیت پایینی برای جامعه بهره‌بردار دارند، روند تخریبی حوزه رو به افزایش است. این باعث شده است که سیلاب‌های مخرب و آبگرفتگی‌های شدید در چند سال اخیر رو به افزایش باشد.

وی بااشاره به فرسایش خندقی در منطقه دشتیاری گفت: فرسایش شدید خاک در منطقه باعث شده است تا پدیده‌ای به نام فرسایش خندقی با عمق و ابعاد بسیار بالا شکل بگیرد. این پدیده در شرایطی دور از تصور با یک واقعه بارش حدی در منطقه به‌شدت توسعه پیدا می‌کند. به‌عبارت‌دیگر، سرعت رشد این خندق‌ها به‌قدری است که زیرساخت‌ها، مزارع و حتی رودخانه‌ها و مناطق مسکونی را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد و حتی خطوط انتقال آب را هم جابه‌جا می‌کند. حتی شبکه زهکشی منطقه به‌طوردائم باوجود فرسایش خندقی در حال جابه‌جا شدن است. به‌همین‌دلیل مناطق مختلفی در هنگام وقوع سیلاب به زیر آب می‌روند.

«گرگرو» غول مخرب دیگر

وی در ادامه به تشریح پدیده فرسایش خندقی پرداخت و گفت: فرسایش خندقی نوعی مسیرهای آبراهه‌ای هستند که گسترش جانبی زیادی دارند که معمولا در ایران در منطقه دشتیاری شکل می‌گیرند. به‌عبارت‌دیگر، فرسایش خندقی به‌شکل انشعاب‌های مختلف روی سطح زمین رشد می‌کند و وقتی به راه یا مناطق مسکونی می‌رسند، آنها را تخریب می‌کنند، ضمن اینکه به‌قدری در منطقه رشد دارد که در زبان محلی آن را تحت‌عنوان «گرگرو» می‌شناسند.

دیوارهای سست هوتک‌ها؛ قوزی بالای قوز

پیروان در ادامه بااشاره به دیوارهای سست سازه‌های هوتک گفت: مردم محلی طی نظام بهره‌برداری که سالیان طولانی از محیط دارند، در هنگام وقوع سیلاب، آب حاصل از بارندگی را جمع‌آوری می‌کنند. به‌عبارت روشن‌تر، مردم محلی با سازه‌هایی به نام هوتک آب سیلاب را جمع می‌کنند. معمولا هوتک‌ها به‌شکل گودال‌هایی هستند که مردم سالیان سال است، از آنها برای جمع‌آوری آب استفاده می‌کنند. گفتنی است، دیوارهای اغلب هوتک‌ها، فرسوده و ریزشی است که معمولا بازسازی هم نمی‌شوند و همین موجب تخریب بیش از حد در مواقع سیلاب شده و به‌عنوان یک منبع خطر به‌شمار می‌آیند.

وی سستی منازل مسکونی که این روزها در منطقه دشتیاری به شدت تخریب شدند را ناشی از خاک نامساعد منطقه برای فعالیت‌های عمرانی و مسکونی دانست و گفت: ویرانی منازل مسکوتی که ناشی از ضعف ساخت‌وساز در این منطقه است، به‌دلیل خاک بسیار آسیب‌پذیر و فرسایش‌پذیر آن است. گفتنی است، جنس خاک منطقه از نوع سیلتی است که به‌راحتی با فشار اندک آب و باد جابه‌جا می‌شود و چون فاقد چسبندگی است، هیچ مقاومتی در مقابل جریان آب و وزش باد ندارد. به‌همین‌دلیل با کوچک‌ترین تنش اقلیمی؛ هم اراضی کشاورزی و هم مناطق مسکونی از بین می‌رود.

فشار از آب و خاک برداشته شود

دانشیار گروه تحقیقات مهندسی حفاظت آب و خاک، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری افزود: خاک سیلتی منطقه باعث شده است که توسعه سازه‌های مهندسی و سخت بتنی با چالش‌هایی مواجه باشد و اصلا توان محیط، اجازه اجرای چنین پروژه‌هایی را برای مقاومت بیشتر نمی‌دهد. به‌عبارت‌روشن‌تر، هرگونه عملیات عمرانی باید با منطقه سازگار داشته باشد. دشتیاری همانند بیمار سرطانی است که حتی نمی‌توان او را عمل جراحی کرد. معتقدم در گام نخست باید فشار مضاعفی که برای بهره‌برداری به منابع آب و خاک منطقه وارد می‌شود، برداشته شود و بعد به اجرای طرح‌های بازسازی و احیای حوزه پرداخت تا بتوان پروژه‌های آبحخیزداری و مهندسی را اجرا کرد. در واقع ابتدا باید منطقه تقویت شود و یک دوره احیا و بازسازی را طی کند تا در مراحل بعدی، آمادگی لازم برای فعالیت‌های آبخیزداری و سازه‌های مکانیکی را پیدا کند.

راهکار چیست؟

پیروان بااشاره به راهکارهای کاهش آسیب در چنین مناطقی که شرایط بسیار شکننده‌ای دارند، گفت: در این مناطق باید فشار بر منابع‌طبیعی کاهش و کشاورزی حفاظتی رواج یابد. همچنین از بعد اقتصاد خانوار، باید معیشت جایگزین شکل بگیرد تا فشار بر منابع‌طبیعی برداشته شود.

به‌گفته وی، کشاورزی حفاظتی به‌معنای انجام فعالیت زراعی و کشاورزی با رویکرد حفاظت از منابع آب و خاک است.

روایتی از یک سناریوی تکراری

مهدی زارع، استاد پژوهشکده زلزله‌شناسی در گفت‌وگو با صمت درباره وضعیت زیرساخت‌های شهرستان دشتیاری در استان سیستان و بلوچستان گفت: شهرستان دشتیاری که مرکز آن شهر کوچک نگور است، از سال 1398 از چابهار جدا و به‌عنوان یک شهرستان مجزا شناخته شد. نزدیک به 80 درصد جمعیت این شهر، روستانشین هستند؛ به‌همین‌دلیل عمده راه‌های روستایی، زیرساخت‌های بادوام در برابر تنش‌های اقلیمی ندارند. از طرف دیگر، این سیلاب‌های پی در پی، در ظاهر اتفاقی تشدیدشده در اثر تغییر اقلیم است. به‌عبارت‌روشن‌تر، از ماه‌های سرد سال، این سناریوی تکراری در منطقه جنوب‌شرق اتفاق می‌افتد که به‌علت زیرساخت‌های ضعیف، درجه تخریب زیاد است. وی افزود: سدهای احداث‌شده در شهرستان دشتیاری، تنها بخشی از این سیلاب‌ها را در خود جای می‌دهد؛ بارندگی به‌قدری زیاد است که از توان سدها برای نگهداشت آب اضافی خارج است و در نهایت تبدیل به سیلاب و رواناب می‌شود. گفتنی است، حجم بارندگی در منطقه ظرف مدت زمان کوتاهی بسیار بالا بود، به‌گونه‌ای‌که حدود 36 ساعت، 100 میلیمتر باران آمد. این در حالی است که از ابتدای سال آبی این منطقه تنها پذیرای 16 میلیمتر بارندگی بود، اما ظرف کمتر از 2 روز این میزان بارندگی اتفاق افتاد که نشانه کلاسیک تغییر اقلیم است. حال وقتی منطقه‌ای تحت‌تاثیر فشار ناشی از خشکی شدید به‌دلیل کمبود باران و بعد ظرف مدت زمان کوتاهی تحت‌تاثیر سیلاب‌های مخرب قرار بگیرد، بی‌شک باوجود زیرساخت‌های ضعیف، متحمل خسارت‌های زیادی می‌شود.

هشداری برای سال‌های آتی

زارع گفت: بنابراین مجموع این عوامل را اگر کنار هم بگذاریم، یعنی خشکسالی‌های پی‌درپی و زیرساخت‌های ضعیف و جنس خاک نفوذناپذیر، همچنین شرایط معیشتی دشوار و فقر منطقه موجب شده است که جمعیت 100هزار نفری شهرستان دشتیاری متحمل خسارت‌های زیادی در ابعاد گوناگون شوند. به‌نظر می‌آید در سال‌های آینده چنین اتفاقاتی تشدید هم می‌شوند.

زارع با اشاره به تقویت زیرساخت شهرستان دشتیاری گفت: بی‌شک باید عملیات آبخیزداری را انجام داد؛ چراکه سدها در 11 ماه سال خشک است و تنها در یک ماه بارندگی شدید دارد، به‌همین‌دلیل توان مناسبی برای نگهداشت آب حاصل از بارش‌های رگباری را ندارد. به هر حال برای بهبود وضعیت زیرساخت می‌توان از جنس مواد سازگارانه بهره گرفت که مواد نفوذپذیر باکیفیت و سازگار با محیط استفاده و رویکردهای توسعه‌ای بیشتری را پیگیری کرد.

حوضه‌های آبخیز توان مقابله با تنش اقلیمی را ندارند

حمیدرضا صادقی، استاد دانشگاه تربیت‌مدرس و رئیس انجمن آبخیزداری ایران بااشاره به اینکه تغییرات اقلیمی، مسبب اصلی سیلاب‌های چند سال اخیر کشور نیست، گفت: مولفه‌ای مانند تغییر اقلیم یک مقوله ضربتی و سرعتی نیست. در سال‌های اخیر با آسیب رساندن به محیط‌زیست، نظیر کاهش ظرفیت رودخانه‌ها، مدیریت غلط منابع آبی و...، شرایط را برای بروز مخاطرات اقلیمی فراهم کرده‌ایم تا حدی که با وقوع یک بارندگی به‌نسبت‌شدید که در شرایط استاندارد سیلابی نیست، متحمل بروز سیلاب‌های مخرب شده‌ایم. همان‌گونه که اشاره شد، بیابان‌زایی، بهره‌برداری مفرط از رودخانه، تخریب حوضه‌های آبریز، در نهایت منجر به شکننده کردن محیط می‌شود و شرایط را برای وقوع بحران مستعد می‌کند؛ به‌گونه‌ای که با کوچک‌ترین بارشی، حوادث غیرمنتظره رخ می‌دهد.

وی بااشاره به افزایش آسیب‌پذیری حوضه‌های آبریز کشور گفت: امروزه حوضه‌های آبریز کشور در شرایطی قرار گرفته‌اند که با کوچک‌ترین تنش اقلیمی مانند تغییر اقلیم فاجعه‌آفرین می‌شوند؛ در حقیقت این روند منعکس‌کننده بهره‌برداری‌ها و ناملایمات مدیریت منابع است که اثرات خود را در بستری کاملا جدی نشان داده است.

صادقی در پاسخ به این پرسش که آیا تکرار سیلاب‌های چند سال اخیر در سال‌های آتی ممکن می‌شود یا خیر، گفت: هنوز آمادگی کافی را درباره مواجهه با سیلاب‌ها پیدا نکرده‌ایم و اگر شرایط حوضه‌های آبخیز را به تعادل نزدیک و تلاش نکنیم که تعادل بوم‌شناسی آنها را برگردانیم، باید انتظار هرگونه رخداد ناملایمی مانند سیلاب‌های چند سال پیش را داشته باشیم. در واقع، اگر به حریم رودخانه تجاوز کنیم یا ظرفیت آنها را کاهش دهیم، طبیعی است که با بارندگی‌های متداول دچار مشکلات بیشتری می‌شویم.

سخن پایانی

باید از اتفاقات گذشته درس بگیریم و اقدامات و رویه‌های مدیریتی و تعاملی خود را با طبیعت همراه کنیم. این اصلاح‌پذیری در طبیعت تا حدی وجود دارد؛ اما قرار نیست که طبیعت تمام رفتارهایش متناسب با قوانین مدیریتی ما باشد. به‌عبارت‌دیگر، ما باید روی عواملی کار کنیم که مدیریت آنها در اختیار ما است. برای مثال می‌توانیم آسیب‌پذیری محیط حوضه آبخیز را کم کنیم و به حفظ بیشتر پوشش گیاهی بپردازیم، همچنین باید ظرفیت رودخانه‌ها را بالا نگه داریم و مسیرهای زهکشی را تقویت کنیم.