یک‌شنبه 4 آذر 1403

هراس جدی آمریکا در مورد قدرت و نفوذ جهانی چین / کشورهای جهان عرب میدان رقابت پکن و واشنگتن می‌شوند

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
هراس جدی آمریکا در مورد قدرت و نفوذ جهانی چین / کشورهای جهان عرب میدان رقابت پکن و واشنگتن می‌شوند

گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو_ پایگاه خبری "میدل ایست مانیتور" در گزارشی می‌نویسد: «اگر بنا باشد که ما آنچه را که آمریکا به قاره آفریقا ارائه می‌کند با آنچه که چینی‌ها ارائه می‌کنند مقایسه کنیم، تفاوت‌های زیاد و چشمگیری را مشاهده خواهیم کرد. در این رابطه کافی است به این نکته اشاره کنیم که بودجه‌ای که چین جهت توسعه ابتکار "یک کمربند - یک جاده" خود به آفریقا و توسعه زیرساخت‌های اقتصادی...

گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو_ پایگاه خبری "میدل ایست مانیتور" در گزارشی می‌نویسد: «اگر بنا باشد که ما آنچه را که آمریکا به قاره آفریقا ارائه می‌کند با آنچه که چینی‌ها ارائه می‌کنند مقایسه کنیم، تفاوت‌های زیاد و چشمگیری را مشاهده خواهیم کرد. در این رابطه کافی است به این نکته اشاره کنیم که بودجه‌ای که چین جهت توسعه ابتکار "یک کمربند - یک جاده" خود به آفریقا و توسعه زیرساخت‌های اقتصادی آن اختصاص داده، چیزی در حدود 1.25 تریلیون دلار تا سال 2027 است. این در حالی است که آمریکا جدای از اینکه مبالغ به مراتب کمتری را در قیاس با چین به کشور‌های آفریقایی ارائه می‌کند، در عین حال، بازپرداخت‌های سنگینی را نیز از ملل آفریقایی طلب می‌کند که برای آن‌ها غیرقابل تحمل است.

"میدل ایست مانیتور" با اشاره به اوج گیری رقابت میان قدرت‌های جهانی در عرصه بین المللی جهت کسب موقعیت برتر در چهارچوب معادلات مختلف راهبردی، به طور خاص به این نکته اشاره می‌کند که دولت آمریکا شدیدا از برنامه‌های منسجم و هدفمند چین جهت توسعه نفوذ بین المللی خود هراسان شده و اغلب اقدامات آن در رابطه با کشور‌های مناطق اقصی نقاط جهان نظیر منطقه خاورمیانه و یا قاره آفریقا، نَه محصول ابتکار‌هایی سنجیده و از پیش برنامه ریزی شده بلکه تا حد زیادی تابعی از نگرانی‌های واشینگتن در مورد اوج گیری قدرت جهانی چین و اقبال کشور‌های در حال توسعه به سمت پکن است.

پایگاه خبری میدل ایست مانیتور در این رابطه می‌نویسد: «قدرت‌های جهانی رقابت‌های گسترده‌ای را در حوزه‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی جهت کسب هژمونی و کسب برتری جهانی در دستورکار دارند. ایالات متحده آمریکا پس از سقوط شوروی در حدود سه دهه قبل، عمده بازیگرِ نظم جهانی بوده است. با این حال، اکنون این کشور با یک رقیب برجسته و مهم با نام "چین" رو به رو است. واشینگتن تمام سعی خود را به کار می‌گیرد تا از موقعیت هژمونیک خود در عرصه بین المللی دفاع کند، این در حالی است که چین مایل به ایجاد نظمی جدید در عرصه جهانی است و سعی دارد انحصارطلبی آمریکا را در قالب معادلات بین المللی تا جای ممکن زیر سوال ببرد.

در این راستا جهان عرب و به طور خاص کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین قاره آفریقا، به مثابه میدان‌های اصلی نبرد میان دو این قدرت ظاهر شده اند. اخیرا آمریکا و کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس در عربستان سعودی نشستی مشترک را برگزار کردند. رویدادی که اندکی بعد با نشست چین و کشور‌های عرب حاشیه خلیج فارس (که باز هم در عربستان سعودی برگزار شد)، دنبال شد. در ادامه، آمریکا نشستی بزرگ را با کشور‌های آفریقایی در واشینگتن برگزار کرد. نشستی که چیزی در حدود 50 رهبر آفریقایی در آن شرکت کردند.

نشست آمریکا و آفریقا نخستین نشست در نوع خود نبود. پیشتر در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما در سال 2014 نیز نشستی مشابه به میزبانی آمریکا برگزار شده بود و در قالب آن تمامی رهبران و روسای کشور‌های آفریقایی عازم واشینگتن شدند. این نشست نیز پس از آن برگزار شد که در سال 2013، «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین از ابتکار بزرگ خود موسوم به یک "کمربند - یک راه" رونمایی کرد. ابتکاری که از چین آغاز می‌شود و آسیای مرکزی و خاورمیانه و آفریقا را نیز در برمی گیرد و آن‌ها را به خاک اروپا متصل می‌سازد (این ابتکار از یک راه زمینی و یک راه دریایی تشکیل می‌شود و دو مسیر عمده تجاری را پیش بینی می‌کند).

ابتکار یک کمربند یک راهِ چین تا حد زیادی کشور‌هایی را که در مسیر آن قرار می‌گیرند (بیش از 60 کشور) وسوسه کرده است و آن‌ها چشم انداز‌های جدیدی را پیش روی خود جهت رشد و توسعه اقتصادی‌شان می‌بینند. در این راستا، چین توافقات و قرارداد‌های اقتصادی و نظامی زیادی را با کشور‌های مختلفی که در مسیر ابتکار یک کمربند یک راه هستند به امضا رسانده و با اعطای وام‌های مختلف به کشور‌های مذکور، شرایط را جهت توسعه زیرساخت‌های بسیاری از آن‌ها نیز فراهم کرده است.

چینی‌ها کمک‌های خود را به کشور‌های مذکور بدون توجه به نوعِ نظام سیاسی آن‌ها انجام داده اند و سیاستی غیرمداخله جویانه را در این رابطه در پیش گرفته اند. این همان مساله‌ای است که آمریکا به هیچ عنوان رعایت نمی‌کند و به نحوی مداخله جویانه و از موضع بالا با کشور‌های مختلف در عرصه بین المللی مواجه می‌شود.

در عین حال، چین در روابط خود با دیگر کشور‌های جهان همواره بر این نکته تاکید داشته است که شریکی نزدیک و وفادار است و جز تبادلات اقتصادی به چیز دیگری فکر نمی‌کند. چینی‌ها به خوبی دریافته اند که کشور‌های مختلف جهان به ویژه کشور‌های در حال توسعه شدیدا نسبت به مداخلات خارجی در امور خود حساس هستند و در همین چهارچوب سعی داشته اند تا یک آلترناتیو را برای مدلِ مداخله گرایانه آمریکا ارائه کنند.

چین در میان کشور‌هایی که در مسیر ابتکار یک کمربند یک راه قرار دارند، فضای مساعدی را جهت توسعه اثرگذاری و نفوذ خود یافته است. این کشور میلیارد‌ها دلار را به پروژه‌های انرژی آفریقا و همچنین دیگر پروژه‌های زیرساختی که منافع ژئوپلیتیک و بازرگانی پکن را تقویت می‌کنند، تخصیص داده است. آمریکا این مساله را به مثابه چالشی برای نظم بین المللیِ مطلوب خود می‌بیند و بر این باور است که اگر چین به همین منوال پیش رود، تا حد زیادی روابط آمریکا با مناطقی نظیر جهان عرب و کشور‌های آفریقایی را تضعیف خواهد کرد.

در کنار این‌ها باید در نظر داشت که آمریکا برای مدت مدیدی از چهارچوب معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منطقه‌ای نظیر قاره آفریقا به دور بوده و متوهمانه خواهد بود اگر تصور کنیم که مثلا واشینگتن کنترل منابع طبیعی این قاره را در دست دارد و این آمریکا است که می‌تواند مجوز دسترسی دیگران به این منابع غنی و گسترده را صادر کند. از این رو آمریکا شدیدا توسط چین و روسیه غافلگیر شده است. کشور‌هایی که در حوزه‌های سنتی نفوذ و قدرت آمریکا، جایگاه قابل توجهی را کسب کرده اند.

در این راستا آمریکایی‌ها سعی می‌کنند تا جای ممکن خسارات خود را در عرصه مذکور، به حداقل برسانند. از این رو شاهدیم که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا سیاستی عملگرایانه را جهت جذب آفریقایی‌ها و ترمیم روابط واشینگتن با آفریقا پس از آنکه در دوره ترامپ، این روابط آسیب‌های جدی را متحمل شد، آغاز کرده است. ترامپ همان فردی بود که دیدگاهی نژادپرستانه و توهین آمیز را نسبت به کشور‌های آفریقایی اتخاذ کرد. در این چهارچوب، بایدن در حال انجام دادن همان کاری است که اوباما انجام داد. وی صرفا به دنبال ترمیم پیوند‌های آمریکا با کشور‌های آفریقایی است و سعی دارد تا جای ممکن خلا‌های ایجاد شده را که فضایی مساعد را برای نفوذ روسیه و چین فراهم کرده اند، پُر کند.

هراس بایدن از اوج گیری نفوذ چین و روسیه در آفریقا موجب شده تا وی وعده 55 میلیارد دلار کمک مالی را به آفریقایی‌ها در طی سه سال آینده بدهد. در این راستا نشست اخیر بایدن با رهبران کشور‌های آفریقایی در واشینگتن معطوف به چهار موضوع اساسی بود: انرژی، تعهد به امنیت غذایی، توسعه کشاورزی و سرمایه گذاری در زمینه ارتباطات. البته که بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که این پیشنهاد‌های دولت بایدن، خیلی محدود هستند و آفریقایی‌ها را وسوسه نمی‌کنند تا از روابط اقتصادی پُر سود خود با چین که میلیون‌ها دلار را نصیب آن‌ها می‌کند، چشم پوشی کنند.

از این منظر، تغییرات در سیاست آمریکا نسبت به قاره آفریقا چندان بزرگ و قابل توجه نیست. بایدن درسخنرانی انتهایی خود در جریان نشستِ مشترک با رهبران آفریقایی نیز گفت که هدف شراکت و همکاری‌های راهبردی آمریکا با کشور‌های آفریقایی، نَه ایجاد تعهد سیاسی و یا تقویت وابستگی، بلکه تشویق و تقویت موفقیت‌های مشترک است.

اگر بنا باشد که ما آنچه را که آمریکا به قاره آفریقا ارائه می‌کند با آنچه که چین ارائه می‌کنند مقایسه کنیم، تفاوت‌های زیاد و چشمگیری را مشاهده خواهیم کرد. در این رابطه کافی است به این نکته اشاره کنیم که بودجه‌ای که چین جهت توسعه ابتکار یک کمربند یک جاده خود در قاره آفریقا اختصاص می‌دهد، چیزی در حدود 1.25 تریلیون دلار تا سال 2027 است. این در حالی است که آمریکا جدای از اینکه مبالغ به مراتب کمتری را در قیاس با چین به کشور‌های آفریقایی ارائه می‌کند، در عین حال، بازپرداخت‌های سنگینی را نیز از ملل آفریقایی طلب می‌کند که این مساله آسیب‌های جدی را متوجه ملل آفریقایی کرده و می‌کند.

واشینگتن با کارت حمایت از درخواست اتحادیه آفریقا جهت عضویت دائم در تشکیلات جی 20 بازی کرده و می‌کند و در عین حال وعده‌هایی را نیز داده که با بانک جهانی و دیگر نهاد‌های مالی بین المللی جهت بازپرداخت بدهی‌های آفریقا میانجی گری می‌کند و سعی می‌کند تا جای ممکن زمان بازپرداخت بدهی‌های آن‌ها را کاهش داده و زمان بندیشان را نیز هدفِ تجدید نظر قرار دهد.

آمریکا از این نکته آگاه است که آفریقا نقشی مهم در چهارچوب چالش‌های جهانی در آینده نزدیک بازی خواهد کرد. از این رو واشینگتن سعی دارد تا پیروز این میدان باشد و از قدرت‌گیری کنشگرانی نظیر چین و روسیه و توسعه همکاری‌های آفریقا با آن‌ها جلوگیری کند. با این حال، مشکل کار اینجاست که آمریکا از ظرفیت‌های کافی جهت جذب آفریقا به سمت خود و دور کردن کشور‌های آفریقایی از چین و روسیه برخوردار نیست.

اغلب کشور‌های آفریقایی به وعده‌های آمریکا اعتمادی ندارند و هیچ تحول مثبتی را در سال‌های پس از وعده‌های باراک اوباما به خود در جریان نشست سال 2014 مشاهده نکرده اند. از این رو واشینگتن اگر همچنان می‌خواهد موقعیتی برتر در جهان داشته باشد، بهتر است که هر چه سریع‌تر