همپوشانی تعطیلات ایران با جهان
گردشگری بهمثابه سیر انسان در گذر زمان و در بستر فضای جغرافیایی؛ چند دهه است بهعنوان پیشران توسعه همهجانبه کشورهایی قرار گرفته است که دارای جاذبههای خاصی برای مخاطبان هستند؛
جاذبههایی که انسان حاضر به انجام اراده برای کسب تجربه، علم یا گذران اوقات فراغت در آن بستر جغرافیایی است، از اینرو با دنیای پیچیده، اما در ظاهر سادهای از انواع گردشگری قرار میگیریم؛ دنیایی که بیش از هر چیزی وابسته به فاکتورهای جذابیت، سرمایه کافی، وقت مناسب و بسترهای حمایتی چه در ساختار جامعه میزبان و چه در جامعه روبهرو است. از اینرو لازم است همواره در تصمیمگیریهای سیاسی تمامی فاکتورها را همزمان و چندوجهی در نظر گرفت تا بار مضاعفی روی هیچکدام از اضلاع قرار نگیرد و هرم شکلگرفته بهصورت کاملا منطقی و پایدار رشد کند و رشد اقتصادی همراه با پایداری زیستمحیطی در هر بستری تفاهم یابد. حال در کشور عزیزمان ایران چند فاکتور نمایانتر از سایر فاکتورها است و این باعث شده تا عرصه گردشگری نامتقارن شکل گیرد، بهصورتی که سفر در قالب یک کالای لوکس در نظر گرفته شود و از آن بالاتر باتوجه به توزیع نامناسب تعطیلات در ایام سال، حجم تردد در زمانهای خاصی به حداکثر خود برسد و این عامل منشأ بسیاری از نابهنجاریها خواهد بود، چرا که جغرافیای پذیراکننده مهمان توان بازساخت همهجانبه این حجم از مسافر را ندارد و فرهنگ جامعه میزبان موردتهاجم خردهفرهنگهای میهمانان قرار میگیرد و این چرخه معیوب همچنان ادامه دارد، بهویژه اگر فاکتور اثر پخش را هم ضریب دهیم. از اینرو باید تلاش کرد ضمن در نظر گرفتن یارانههای آشکار در قالب کارتهای سفر و... جریان سفر را هدفمند و بار اضافه را کنترل و در جهات دیگر با توزیع مناسب اوقات فراغت زمینه همهگیری سفر را فراهم کنیم.
این روزها در جوامع سیاستگذار اوقات فراغت بحث افزایش تعطیلات هفتگی مطرح است که بسیار تصمیم نیکی است، چرا که با این اقدام ضمن ایجاد روان سالم در جامعه، زمینه بالا رفتن توسعه انسانی بهعنوان مهمترین ابزار قدرت هر کشوری شناخته میشود و نهاد خانواده بهعنوان اساسیترین بستر رشد و تعالی انسان استحکام مییابد. البته پیشنهاد میشود که حتما بستر ایجاد تعطیلات زمستانی هم ایجاد شود، چرا که تجربه بشری ثابت کرده است، سفر در زمستان و ایجاد خاطره در این زمان، همگرایی مثبتی در رشد تحصیلات دانشآموزان و البته کارآیی نیروی کار داشته و همچنین باتوجه به 4 فصل بودن کشور عزیزمان ایران، توزیع جغرافیایی سفر را نیز شامل میشود. حال سوال اساسی این است که در تصمیم برای افزایش روزهای تعطیل، انجام این مهم در آخر هفته (پنجشنبه) مناسب است یا اول هفته (شنبه)؟
بهنظر میرسد باتوجه به تعطیلات جهانی در روز یکشنبه و نیمهکار بودن کشورهای دیگر در شنبه هر هفته، در عمل تعطیل کردن پنجشنبهها باعث ایجاد انسداد در تبادلات جهانی و ارتباطهای بینالمللی میشود، چرا که عدمتقارن در بین تعطیلات در عمل نیمه تعطیلی ارتباطهای بینالمللی را به 4 روز میرساند. از اینرو بهترین کار؛ ایجاد همپوشانی تعطیلات کشور با تعطیلات بخش قابلتوجهی از کشورهای دیگر است تا ضمن ایجاد بستر توسعه گردشگری و سفر، مانعی برای ارتباطات جهانی در روزگار جهان کوچک نباشیم. حال این تصمیمگیریها قبل از هرگونه نهایی شدن، نیازمند مطالعات امکانسنجی است تا با کمترین آسیب، بیشترین سود و مصلحت حاصل شود. / روزنامه صمت