واگذاری حفاظت بهشت زهرا به سپاه / آنچه باید ازیگان فاتحین بدانید
اقتصادنیوز: حفاظت پیرامونی سازمان بهشت حضرت زهرا (س) به یگان حفاظت فاتحین سپاه سپرده شد.
به گزارش اقتصادنیوز روابط عمومی سازمان بهشت حضرت زهرا (س) اعلام کرد حفاظت محیطی و پیرامونی این سازمان بر عهده دژبان ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که طی تفاهم نامه ای این حفاظت به یگان فاتحین واگذار شد.
روابط عمومی سازمان بهشت حضرت زهرا (س) گفته است که همکاری با ارتش در زمینههای دیگر از جمله تشریفات سازمان ادامه خواهد داشت. اما به دلیل نیاز به مراقبت حداکثری از این آرامستان و بویژه بزرگترین میراث فرهنگی دوران دفاع مقدس، یگان فاتحین با سابقه درخشان، هماهنگی با یگان حفاظت شهرداری و مجموعه انتظامی در این سازمان مستقر شده است.
براساس گزارش روابط عمومی بهشت زهرا، از دو هفته گذشته طی تفاهم نامه ای موضوع حفاظت از بهشت حضرت زهرا (س) به یگان فاتحین سپرده شد و این مجموعه مسئولیت حفاظت و مراقبت سازمان را برعهده خواهند گرفت. این یگان در روزهای اخیر نیز به طور موقت عهده دار حفاظت دربهای اصلی سازمان بودند.
خبرگزاری تسنیم در سال 99با فرمانده این یگان مصاحبه ای داشته و درباره این یگان نوشته است:«یگان ویژه فاتحین در سال 78 و با همت شهید مجید فتحینژاد و بسیجیان غرب تهران در ناحیه مقداد و تحت عنوان یگان عملیات ویژه هوابرد ایجاد شده است، امروز به یکی از ردههای سازمان رزم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بدل شده بهصورتی که هماکنون علاوه بر تهران تمامی استانهای کشور نیز دارای چند گردان فاتحین هستند.
اما آنچه باعث شد بیش از همه چیز نام فاتحین بر سرزبانها بیفتد، حضور نیروهای این یگان در جبهه مقاومت و دفاع از حرم اهلبیت (ع) در برابر تروریسم تکفیری بود که در این مسر یگان فاتحین شهدا و جانبازانی نیز تقدیم کرده است.
در این گفت و گو که با سید محود هاشمی فرمانده این یگان انجام شده درباره نحوه شکلگیری و تأسیس یگان فاتحین گفته شده است که در 18 تیرماه سال 1378 یک نیازی در مجموعه امنیتی بسیج مشهود بود آن هم این بود که نیروی آموزشدیده منسجم متمرکزی در بسیج وجود نداشت. تصمیم بر این شد که گروهی از بچههایی که پایکار بودند دور هم جمع شوند و با مسئولیت استاد شهید مجید فتحینژاد که در آن مقطع فرمانده پایگاه ما هم بودند کار آموزش نیروها را شروع کردیم. تقریباً از پایان سال و زمانی که فتنه 78 تمام شد این کار شروع شد و از حوزههای ناحیه مقداد و غرب تهران که در آن زمان ناحیه بزرگی هم بود، از بین نیروهایی که توانمندی داشتند تستهای لازم گرفته شد و جذب نیرو صورت گرفت و در حد یک گردان نفرات سازماندهی شدند. با توجه به اینکه هیچ ابلاغی در خصوص تشکیل گردان وجود نداشت و بودجهای هم در نظر گرفته نشده بود بچهها بهصورت خودجوش هر توان و پتانسیلی داشتند معرفی میکردند. مثلاً فردی میگفت در حوزه دریایی میتواند کاری انجام دهد و یا در حوزه نظامی، تیراندازی، آمادگی جسمانی و رزمی و... میتواند کمک کند. در حوزه چتربازی هم خود استاد فتحینژاد که از اساتید مطرح چتربازی و موضوعات هوایی بودند با روشهایی که بلد بودند و رایزنیهایی که انجام دادند بچهها آموزشهای مختلف را هم در این موضوع گذراندند. یک سال از این موضوع گذشت و نیروها سازماندهی شدند، تا در درگیریهایی که در سالگرد فتنه سال 78 اتفاق افتاد که مقداری هم نسبت به سال قبلش شدیدتر بود این گردان در ناحیه مقداد مستقر شد و تحت فرماندهی فرمانده منطقه تهران هرجا که لازم بود اقدام میکردیم. از روز دوم آقای رحیم صفوی که فرماندهکل سپاه بودند شخصاً در ناحیه مقداد حضور پیدا کردند و نیروها را دیدند و با توجه به عملکرد خوبی که بچهها داشتند، گفتند "بنده خودم شخصاً فرماندهی این گردان را بهدست میگیرم و با هماهنگی بنده کار انجام شود."، یک بیسیم به آقای فتحینژاد دادند که مستقیم با قرارگاه ثارالله و آقای صفوی در ارتباط بود.
تقریباً چند روزی ما همین برنامه را داشتیم و هر مأموریتی که واگذار شد و هرجا نیروها وارد شدند موفق شدند. تقریباً یک سالی بود که بچهها تلاش کرده و وقت گذاشته بودند و آموزشهای مختلف را گذرانده و با مشکلات زیادی هم مواجه بودند چون میبایست از وقت و کار و درسشان میزدند. آموزشها هم خیلی سخت و زمانبر بود و این تلاش یکساله بچهها نتیجه داد و بچهها مصمم شدند که این گردان را گسترش بدهند. با حمایتی که فرماندهکل سپاه داشت دو گردان دیگر هم تشکیل شد و بهواسطه این که نمود مأموریت این گردانها در چتربازی بود که در هیچ جای بسیج وجود نداشت، نام این گردانها به نام گردانهای عملیات ویژه هوابرد نامگذاری شد. تقریباً در چندین سال همین مأموریتها را انجام میدادیم. بعد از حمله آمریکاییها به عراق که موضوع رزمایشهای سپاه مطرح شد و در ابتدا رزمایشهای عاشورا و بعد هم رزمایشهای پیامبر اعظم (ص) اجرا شد، در همه رزمایشها گردانهای ما حضور داشتند.
این روند ادامه پیدا کرد تا فتنه 88، در فتنه سال 88 بچههای ما خیلی خوب عمل کردند و فاتحین در تهران یکی از یگانهای زبانزد بود و خیلی از ردههای سپاه فکر نمیکردند که یک یگان بسیجی با این انسجام خیلی خوب بتواند کار انجام دهد. ما آن موقع 4 گردان در تهران بودیم و خیلی از دانشکدههای سپاه درخواست میکردند که فرمانده گردانهای ما بروند آنجا و برای آنها تجربیات مأموریتهای موفق را تشریح کنند. تقریباً ما مأموریت ناموفق نداشتیم لذا از ما درخواست میکردند که تجربیاتمان را در اختیار آنها قرار دهیم.
بعدها در حوزه هوایی، فاتحین یگان هوایی بسیج را راهاندازی کرد که خیلی از بسیجیهایی که استعداد داشتند تا در موضوع هوایی پیشرفت کنند اما تمکن مالی این کار را نداشتند، در اینجا بتوانند آموزش ببینند. خیلی از بچهها توانستند دورهها را بگذرانند و گواهینامه بگیرند و حتی در صنعت هوانوردی استخدام و مشغول به کار شوند که این موضوع هنوز هم ادامه دارد.
این کار ادامه پیدا کرد و در این بین مأموریتهای زیادی ابلاغ میشد اما خودجوش بودن و خودگردانی کار سر جای خودش بود و هیچ ساختار و سازمانی در سپاه نداشت و بیشتر هم بچهها دلی برای خودشان کار انجام میدادند. سال 91 از طرف فرماندهکل سپاه ابلاغی صورت گرفت که این یگان را بهعنوان یگان مصوب شناختند. آنجا روی اسمش خیلی بحث بود برخی گفتند اسمش صابرین باشد اما چون یگان مشابهی در نیروی زمینی وجود داشت این نام مصوب نشد تا اینکه سردار جعفری اسم یگان را «فاتحین» نامگذاری کردند. باز هم تا این ابلاغ به عرصه ظهور برسد بچهها بهصورت خودجوش کارها را انجام میدادند.
در آن سالها یک مأموریتی به فاتحین واگذار شد که مأموریت بزرگی بود و آن هم تأمین امنیت اجلاس سران غیرمتعهدها بود که فاتحین در موضوع اسکورت شخصیتها عملکرد خوبی داشت و مورد توجه هم قرار گرفت. هرجایی که نیروهای پنجگانه سپاه احساس نیاز کنند و از ما درخواست بکنند ما به آنها کمک میکنیم، مثلاً در موضوع اجلاس سران تجربهای شد که درخواستهایی از طرف سازمان ارائه شود و فاتحین به آنها کمک کند.
شاخصترین مأموریت فاتحین مأموریت سوریه و مدافعان حرم بود که ما اولین رده بسیجیانی بودیم که وارد کشور سوریه شدیم و افتخار مدافع حرم بودن نصیب بچهها شد. عملیاتهای خیلی موفق و با کارایی خیلی بالا در آنجا اتفاق افتاد که مورد استقبال بچههای نیروی قدس سپاه هم قرار گرفت. از آنجا نهضتی بودن و مدافع حرم بودن فاتحین شکل گرفت. نتیجه دو دهه تلاشهای بچهها این بود که مهر مدافعان حرم روی پیشانی فاتحین بنشیند. ردههای مختلفی در سوریه حضور داشتند، اما همه تا اسم فاتحین را میشنوند میگویند مدافع حرم.
در آزادسازیهای جنوب غرب حلب نیروهای فاتحین نقش مؤثری داشتند و در مرحلهای که عمده قوا از سوریه برگشته بودند و عملیات خاصی در سوریه نبود درخواست بچههای نیروی قدس این بود که فقط بچههای فاتحین مجوز حضور در سوریه را داشته باشند. بعد از سوریه قرار شد فاتحین در سطح کشور گسترش پیدا کند و در هر استان یکی دو گردان فاتحین شکل بگیرد.»
همچنین بخوانید