وحدت با وحدتشکنان؟
تفکرات رادیکال که تحتعنوان جریان سوپرانقلابی شناخته میشود در کف جامعه از اقبال لازم برخوردار نیست.
به گزارش مشرق، روزنامه صبح نو در انتقاد به رفتار برخی گروههای سیاسی نوشت:
نخستین مجمع عمومی شریان با عنوان شبکه راهبردی یاران انقلاب، روز پنجشنبه هفته گذشته 11 اسفند در منطقه ولنجک تهران و با حضور برخی چهرههای سیاسی از جمله مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی معاون رئیسجمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، حمید رسایی، محمود نبویان و بعضی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در این مجمع 31 عضو شورای مرکزی «شریان» انتخاب شدند که در بین منتخبین نام حمید رسایی نیز دیده میشود و بهنظر میرسد انتخاب اعضای این شورا را میتوان آغاز فعالیت سیاسی این شبکه در فاصله یک سال باقیمانده تا انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی قلمداد کرد. سخنرانی مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی در این مجمع و توصیههای وی خطاب به اعضای منتخب این گروه و جریان سیاسی بهخوبی نشان میدهد که در این مقطع زمانی شریان با چه هدفی شکل گرفته است و تشکیلاتی نزدیک به وزیر راه قلمداد میشود: «اگر دارای مأموریت مشخص و متعالی باشیم، میتوان گفت که این مجمعها دارای اصالت خواهند بود و مسیر مشخص میشود و راه و فعالیت ما مشخص خواهد شد. مأموریت اصلی جریانها و گروههای سیاسی مثل شما، کمک به انقلاب اسلامی است.» بر این مبنا مشخص میشود که «شریان» با مأموریت و هدف مشخص سیاسی فعالیت خودش را آغاز کرده و طبیعتا مهرداد بذرپاش و امیرحسین قاضیزاده هاشمی به عنوان مقامات دولتی در کنار چهرههایی همچون حمید رسایی و سیدمحمود نبویان از جمله متولیان فعالیت این گروه سیاسی بهشمار میروند و شاید بتوان از آن به عنوان ائتلافی میانبخشی از تفکر جبهه پایداری و مهرداد بذرپاش نام برد.
فعالیت موازی یک جریان سیاسی در دولت؟
ابهام پیشآمده در خصوص شکلگیری یک جریان سیاسی جدیدالتاسیس با حضور همزمان معاون رئیسجمهور و وزیر راه این است که آیا دولت مستقیما بهدنبال شکل دهی به جریان تازهای مجزا از شورای ائتلاف است و قصد دارد با شورای ائتلاف رقابت کند؟ آیا میتوان حضور دو عضو رسمی دولت را قرینهای برای این فرض گرفت؟ اگر غیر از این است میتوان از دولت انتظار داشت که واکنش مناسب به این موضوع داشته باشند، چرا که در آستانه انتخابات مجلس دوازدهم کمپین سیاسی اعضای دولت شائبه دخالت در انتخابات را پیش میآورد و یا اینکه بذرپاش و قاضیزاده هاشمی به اعتبار شخصیت حقیقی خود و فارغ از جایگاه حقوقی در مقام شکلگیری چنین مجموعه سیاسی نقشآفرینی کرده و آن را هدایت خواهند کرد؟ که در این صورت هم دولت باید نسبت خود با این رفتار سیاسی را مشخص کند. در این صورت هم به نظر نمیرسد فعالیت سیاسی و ایجاد چنددستگی در بین نیروهای انقلاب بخشی از مأموریتهای محوله به وزارت راه و یا بنیاد شهید باشد، آن هم در موقعیت خطیر فعلی که بزرگترین تکلیف و مسئولیت دولت، حل و فصل مشکلات گسترده کشور در حوزههای گوناگون و مقولههایی مانند مسکن، تورم، اشتغال و معیشت اقشار آسیبپذیر است. به تعبیری مقامات مسئول دولتی حتما در مشاغل فعلی خود مأموریتهای بزرگی برای خدمت به مردم دارند که فعالیت سیاسی موجب میشود هم از وظیفه اصلی خود باز بمانند و هم خدمات آنها شائبه سیاسی پیدا کند.
وحدت با وحدت شکنان
آنچه مسلم است تأسیس «شریان» را میتوان حرکتی در جهت تضعیف شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی به عنوان نهاد ایجادکننده وحدت در سه انتخابات اخیر دانست. رویکردی که بر خلاف موضوعات مطرحشده در نشست 11 اسفند نه تنها موجب تقویت جریان انقلاب در مقطع فعلی و فعالیت سیاسی سازنده در تقابل با تهدیدات بیرونی نخواهد شد، بلکه در جهت وحدتشکنی و ظهور اختلافات و تشتتآرا، بیش از هر چیز آینده فعالیت سیاسی شورای ائتلاف را زیر سوال میبرد. اینکه بذرپاش به عنوان فردی که در فرآیند شورای ائتلاف سهیم بوده اکنون با افرادی چون رسایی که همواره مخالف این شورا بودهاند و فرآیند وحدت را زیر سوال بردهاند، همنشین شده را باید ادامه دلخوری او از لیست شورای شهر شورای ائتلاف دانست؟ اگر چنین باشد تقصیر تضعیف احتمالی مکانیسمهای وحدتآفرین را باید بر عهده کسانی دانست که فرآیندهای موازی را با اهداف خاص آغاز کردهاند. اگر غیر از این است، افرادی چون قاضیزاده و بذرپاش باید دلیل ائتلاف با امثال رسایی را که همواره مخالف مکانیسم های وحدت بوده توضیح دهند. محوریت چهرههایی همچون حمید رسایی که پیش از این یکی از منتقدان جدی شورای ائتلاف و برخی چهرههای تأثیرگذار فعلی در «شانا» محسوب میشود، پیامی آشکار به جریان میانه اصولگرایی در شورای ائتلاف است که مسیر بازسازی اعتبار سیاسی از دست رفته جریان سوپرانقلابی با بخشی از افراد منتسب به این شورا در پیش گرفته شده است. هنوز توئیت انتقادی آقای رسائی پس از نامه شهید سلیمانی به حسن روحانی محل سوال بسیاری از افراد انقلابی است و مشخص نیست که ائتلاف با چنین جریان هایی که حتی تغییر یک مسئول امنیتی را با عزل آقای منتظری مشابهت سازی کردند با چه توجیهی از جانب آقای بذرپاش و قاضی زاده انجام می شود. در سوی دیگر واکنش جریان انقلاب به هرگونه وحدتشکنی همچنان حول محور شورای ائتلاف شکل میگیرد، جایی که مقرر شد چهرههای شاخص اصولگرا در مسیر توجه به مصالح انقلاب و منافع کشور از خواستهها و تمایلات خود عبور کنند و زیر سایه وحدت انقلابی از فهرستهای مشترک و یکسان و نامزد واحد در انتخابات مجلس شورای اسلامی، شورای اسلامی شهر و همچنین ریاستجمهوری حمایت کنند و پس از وحدت، کارآمدی در اداره کشور را دنبال کنند. جریان اصولگرایی از وحدت و ائتلاف تجارب خوبی بهدست آورده، هرچند در این مسیر نیز بارها تلاشهای مشابهی از سوی برخی فعالان سیاسی، خلاف منافع و مصالح این جریان صورت گرفت اما در نهایت بینتیجه ماند. اینبار نیز بهنظر میرسد عدم انتخاب برخی از نامزدهای علاقمند به حضور در کرسی شهرداری تهران موجب دلخوری از شورای ائتلاف شده بهصورتی که ضمن موازیسازی با این شورا مجموعه تازه وارد «شریان» را با امید به جلب حمایت سوپرانقلابیها تأسیس کردهاند که البته در نهایت شاید بتواند میان عقلانیت انقلابی و سوپر انقلابی گری تفکیک در افکار عمومی ایجاد کند. آنچه مسلم است تشتتآرا در جریان «شانا» ثمرهای بهتر از انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 نخواهد داشت. با این وجود بررسی تجارب کنشگری سیاسی جریانهای اصولگرایی در دهههای اخیر بهخوبی نشان میدهد که تفکرات رادیکال که تحتعنوان جریان سوپرانقلابی شناخته میشود در کف جامعه از اقبال لازم برخوردار نیست و در میان حامیان جبهه انقلاب نیز گفتمان انقلابی عقلانیتمحور در سایه وحدت و ائتلاف، با نقشآفرینی بزرگان این جریان سرنوشت انتخابات اخیر را به سود اصولگرایان رقم زده است. در نهایت مسئولیت تضعیف مکانیسم های وحدت بخش با افرادی است که موازی سازی را آغاز کرده اند.