وحشت اصلاحات از ریاست قالیباف بر مجلس / پیشگامان و منتظران "فتنه 99"
عباس عبدی در حالی به تازگی اظهار کرده است که "ما و مردم منتقد وضع موجود هستیم"! که باید پرسید او در قبال مشکلات مردم، قاضی است یا متهم!؟
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
فتنه اقتصادی رخ نمیدهد اگر...
پیشگامان و منتظران "فتنه 99"
هاشم آقاجری، از فعالان اصلاحطلب طی اظهاراتی که کانال تلگرامی نشریه ایران فردا آنها را منتشر کرد، گفته است: بحرانهای داخلی و خارجی در سال 99 بیان سیاسی خود را در دو پدیده "جنبشهای فرودستان و تهیدستان و حاشیهنشینان در داخل" و نتیجه انتخابات امریکا در خارج آشکار خواهد ساخت.
او میافزاید: تداوم، تعمیق و گسترش بحرانهای ساختاری - ادواری مرکب و انباشته لاینحل و به تعویق افتاده اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سالیان گذشته که اینک با بحران کرونایی میرود که ابعادی فاجعهبار یابد و آثار فلج کنندهای به ویژه در میان فرودستان و تهیدستان جامعه بر جای بگذارد و تولید و کار و رشد اقتصادی را در نامیدن سال 99 به «جهش تولید» معنایی نمادین و وارونه کند، نیمه دوم سال جاری را به لحظه تصمیم و انتخابهای سخت برای سیستم تبدیل خواهد کرد.
آقاجری اظهار میکند: در صورت پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات ایالات متحده آمریکا - که با توجه به دادهها و قرائن و شواهد تاکنونی بسیار محتمل است - تحریمها تشدید و ادامه خواهد یافت و تاثیر خود را با واسطه به اعتراضات اجتماعی - اقتصادی داخلی و بیواسطه بر توازن قوا میان جناحها و فراکسیونهای درونسیستمی خواهد گذاشت.
او در بخش دیگری از اظهارات خود نیز گفته است: به نظر میرسد که بازها در صورت از میدان به درکردن کبوترها، آمادگی بیشتری برای حرکت به طرف نوعی سازش خارجی یا «چرخش قهرمانانه» - در مداری بالاتر از «نرمش قهرمانانه» - بهمنظور ایجاد پارهای گشایشهای درونی و کنترل یا سرکوب جنبشهای اعتراضی داخلی خواهند داشت.
*چهرههای جریان سیاسی چپ با مشخص شدن ناکارآمدی خود در نزد مردم و مواجهه با دوره کهنسالی؛ دیرزمانی است که در انتظار وقوع "فتنه اقتصادی" هستند. تا قبل از اتمام عمر، سرنگونی نظام جمهوری اسلامی را به نظاره بنشینند.
و از همین روست که طی چند سال اخیر از هر رخدادی؛ از کرونا گرفته تا سیل و زلزله و حتی مرگ یک خواننده جوان؛ نتیجه اغتشاش و لزوم حضور خیابانی مردم را گرفتهاند.
ما در مجموعه وبلاگ مشرق، گزارشهای متعددی را پیرامون فتنه اقتصادی، زمینههای بروز و راههای رفع آن به مخاطبان محترم ارائه کردهایم.
غیر از آقاجری، چپهای دیگری مثل علی ربیعی، سعید حجاریان، محمدرضا تاجیک، مصطفی تاجزاده، محسن رنانی و... نیز از بروز اغتشاش و تکرار آبان 98 سخن گفتهاند. [1][2]
بدیهست که اگر خواص کشور با زمینههای بروز این مسئله و راههای رفع آن، آشنا نشوند؛ بسا که تحلیل برساخته اصلاحطلبان محقق شود و شاهد تکرار اغتشاشات آبان 98 در سطحی وسیعتر باشیم!
این در حالی است که باید دانست اساسا تمام بهانههایی که تئوریسینهای چپ با ابتنای به آنها از امکان وقوع اغتشاش صحبت میکنند؛ تماما مفاهیمی منتال هستند. به این معنی که یا درست نیستند و یا واقعیت بیرونی آنها هزاران بار مورد بزرگنمایی قرار گرفته است.
ضمن اینکه در ادعاهای این افراد؛ نه خبری از تقبیح اغتشاش و حرکت خیابانی هست و نه خبری از مثبتات نظام اسلامی و خدمات انقلاب به مردم...
***
"خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو"
"عباس عبدی" در قبال مشکلات مردم، قاضی است یا متهم!؟
عباس عبدی، از تئوریسینهای اصلاحات طی یادداشتی در شماره سهشنبه گذشته روزنامه اعتماد در اشاره به سالگرد تقویمی انتخابات دوم خرداد نوشته است: طبیعی است که بسیاری از مردم و حتی اصلاحطلبان منتقد باشیم. حتی اگر خودمان نیز در ایجاد این وضع نقش داشته باشیم. بهطور قطع انتظارات ما و مردم از آن حرکت و جنبش بیش از این است که دیدهایم و میبینیم. قصد داوری کردن نیز ندارم که بگویم چه کسی یا کسانی و به چه میزانی مسوولیت دارند. وظیفه ما داوری و قضاوت به معنای رایج نیست! [3]
*عبدی یکی از بدیهیات منطق و سیاست را در این اظهارات زیر سؤال برده است.
یک رجل سیاسی هنگامیکه حامی ستادی یک گفتمان بوده و در ادامه بر اثر بسط همان گفتمان؛ مشکلاتی دامان کشور و مردم را گرفته است؛ هرگز نباید و نمیتواند که بگوید من هم مثل مردم منتقد وضع موجود هستم!
که این یک نمایش سیاهبازی، بازی کودکانه "کی بود کی بود من نبودم! " و التجا به ضربالمثل قدیمی "خواهی نشو رسوا، همرنگ جماعت شو! " است.
بلکه آن رجل سیاسی باید پس از مشاهده مشکلات؛ اولا زانو بزند و از مردم و نظام سیاسی کلان کشور عذرخواهی کند که از یک گفتمان دچار مشکل حمایت کرده است.
و ثانیا او اکنون فردی است که راههای بروز مشکل را بیشتر میشناسد فلذاست که اگر خائن یا بدخواه نباشد؛ باید در کنار عذرخواهی؛ مسیر درست را به مردم نشان بدهد.
و مسیر درست هم چیزی جز صندوق رأی و بیان مثبتات رقیب نیست.
با این سنجه و عیارشناسی منطقی؛ ما اظهارات عبدی که به همراه دوستانش در سه دولت سازندگی، اصلاحات و اعتدال؛ مسببالاسباب مشکلات مردم بودهاند را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم.
***
وحشت جریان سیاسی خاص از ریاست قالیباف بر مجلس
رجال اصلاحطلب طی هفتههای اخیر، صحبتها و مصاحبههای مختلفی را پیرامون مجلس یازدهم مطرح کردهاند که شاه بیت عموم آنها، چالشخواه بودن این مجلس و سر منازعه داشتن آن با دولت است! [4]
چپها در همین حال در یادداشتها و رسانههای خود دائما به فضاسازی علیه "محمدباقر قالیباف"، سرلیست انتخاباتی اصولگرایان و یکی از اصلیترین گزینههای حضور در کسوت ریاست مجلس یازدهم مشغولاند. از مصاحبه با منتقدان قالیباف مثل میرسلیم گرفته تا پوشش کامل اخبار نشست رقبای احمدینژادی قالیباف! [5]
اما این رفتار جریان چپ، برملا کننده یک دروغ و یک خوف بزرگ است...
*دروغ و خوف بزرگ چپها پیرامون "محمدباقر قالیباف" از آنجا برملا میشود که اصلاحطلبان و تمام منتقدان قالیباف میدانند که او یکی از تعاملیترین رجال سیاسی و اجرایی در ایران است که در طول 12 سال شهرداری خود در تهران، بیشترین تعامل را با دو دولت و دو رئیسجمهوری داشت که هیچ تجانس گفتمانی با او نداشتند و بلکه مخالف او نیز بودند.
مخالفت رؤسای جمهور با قالیباف به حدی بود که او را که اختیاردار یکی از بزرگترین و قویترین دستگاههای اجرایی پایتخت ایران بود را به جلسات هیئت دولت راه ندادند و تمام یا بخشی از ردیفهای قانونی شهرداری را نیز قطع کردند.
اما تجربه نشان داد که قالیباف؛ علیرغم تمام نامهربانیها اما قصدی برای اتلاف وقت در زد و خورد سیاسی ندارد و به پیشبرد امورات اجرایی مرتبط با مردم و نظام میاندیشد.
و همین شد که در فرجام این تراژدی؛ یک کارنامه اجرایی موفق برای قالیباف ماند و شرمندگی برای آن دو رئیسجمهور!
فلذاست که چپها با کوبش قالیباف و بزرگنمایی از رقبای او؛ هم خوف خود از تکرار کارنامه "مدیریت جهادی" را به نمایش گذاشتهاند و هم دروغ میگویند که دلسوز مردم و دولتاند...
چه اگر اینطور بود؛ آنها باید به منش تعاملی قالیباف در بستر پیشبرد امورات مردم و نظام اشاره و اعتراف میکردند که در صورت ریاست قالیباف بر مجلس، اصل بر اجرائیات است نه تنش و درگیری بین مجلس و دولت!
لازم به توضیح است که از محافل برخی منتخبان مجلس یازدهم نیز خبر میرسد که لیدر سرمایهدار جبهه پایداری؛ جلساتی را با محتوای "نه به قالیباف" تشکیل داده و دیکتههایی را نیز برای برخی نمایندگان قرائت کرده است. [6]
***
3_http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/148026
4_ https://etemadonline.com/content/402142
5_ www.irna.ir/news/83800329/