«وداع با پرولتاریا» در کتابفروشیها / سرککشیدن به آنسوی سوسیالیسم
کتاب «وداع با پرولتاریا؛ آنسوی سوسیالیسم» نوشته آندره گُرز با ترجمه مصطفی رحیمی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
کتاب «وداع با پرولتاریا؛ آنسوی سوسیالیسم» نوشته آندره گُرز با ترجمه مصطفی رحیمی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «وداع با پرولتاریا؛ آنسوی سوسیالیسم» نوشته آندره گُرز بهتازگی با ترجمه مصطفی رحیمی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینترجمه سال 1980 در فرانسه منتشر شده است. ترجمه پیشرو هم ابتدا سال 1363 با عنوان «پرولتاریا، تکنولوژی، آزادی» توسط انتشارات رازی منتشر شد و حالا چاپ جدیدش توسط نشر نو عرضه میشود.
میشل بوسکه با نام مستعار آندره گرز، نویسنده اتریشی_فرانسوی اینکتاب، متولد سال 1923 و درگذشته به سال 2007 است که بهعنوان فیلسوف و منتقد قلم میزد و موضوع اصلی نوشتههایش «کار» بود. مضامینی که او در آثار خود بررسی میکرد، عبارتاند از بیگانگی اجتماعی، تقسیم کار منصفانه، کار دستمزدی و رهایی از آن. گرز جریانی را راهبری میکرد که در پی تغییرات بنیادین در مناسبات قدرت بود و بهجای تکیه بر منطق و ضرورتهای سرمایه، تاکیدش بر رفع نیازها و ضرورتهای انسانی بود.
مقدمه کوتاه کتاب «وداع با پرولتاریا» از اینجا شروع میشود که مارکسیسم دچار بحران است چون زمانی که گرز کتاب را مینوشت نهضت کارگری دچار بحران بود. 20 سال پیش از نگارش ایناثر در دهههای 1960 و 1970 هم رابطهبین گسترش نیروهای تولیدی و افزایش تضادهای طبقاتی قطع شده بود. گزر در مقدمهاش گفته هیچگاه سرمایهداری در حل مشکلات خود اینهمه ناتوان نبوده است. ولی اینناتوانی موجب زوال سرمایهداری نشده بلکه اینتوان را که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته و به خوبی درک نشده، پیدا کرده است؛ اینتوانایی را که مثلا مشکلات خود را حل کند. از نظر گرز، اینحلکردن در واقع حلنکردن است. او معتقد است سرمایهداری میداند با کار نکردن چرخهای ماشیناش، چگونه به زندگی ادامه دهد.
آندره گرز زمانهای را که کتابش را در آن نوشت، اینگونه توصیف میکند: گسترش سرمایهداری، طبقهای از کارگران به وجود آورده که اکثرا قادر نیستند وسایل تولید را مالک شوند و منافعشان که مستقیما به آن آگاهی پیدا میکنند، با تعقل سوسیالیستی منطبق نیست. ما در اینوضعایم. سرمایهداری طبقه کارگری به وجود آورده است (و در قلمروی وسیعتر طبقهای مزدبگیر) که منافعش، قدرتش و اوصافش تابع تولیدی است که خود منحصرا تابع تعقل سرمایهداری است. بنابراین نابودی سرمایهداری و نفی آن، به نام تعقلی دیرگونه، فقط کار قشرهایی است که نمایشگر و مبین انحلال تمام طبقات، ازجمله طبقه کارگرند یا اینانحلال را از پیش در خود دارند.
کتاب «وداع با پرولتاریا؛ آنسوی سوسیالیسم» 3 بخش اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از «وداع با پرولتاریا»، «قدرت شخصی و قدرت تبعی» و «آنسوی سوسیالیسم». پس از اینسهبخش هم «پایان سخن» درج شده که 5 ضمیمه را با اینعناوین در بر میگیرد:
«ضمیمه 1: زیانهای پیشرفت»، «ضمیمه 2: الف: عصر طلایی بیکاری»، «ضمیمه 2: ب: آیا میتوان بدون کار زندگی کرد؟»، «ضمیمه 3: با کامپیوتر چگونه جامعهای خواهیم داشت؟» و «ضمیمه 4: کار کمتر و زندگی بهتر».
اما دو بخش اول و سوم کتاب هرکدام دربرگیرنده 4 فصل هستند. 4 فصل بخش اول کتاب که در حکم مقدمه مطالب بعدی هستند، به اینترتیباند: «پرولتاریا در تعریف مارکس»، «محالبودن تملک جمعی»، «پرولتاریا بهمثابه نسخهبدل سرمایه» و «قدرت کارگری؟». 4 فصل بخش سوم کتاب هم به اینترتیباند: «مرگ و رستاخیز عامل تاریخی»، «انقلاب بعد صنعتی»، «بهسوی جامعهای دوقطبی» و «قلمرو ضرورت: دولت».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
این طبقه کارگر سنتی، دیگر جز اقلیتی ممتاز نیست. اکثریت جمعیت به این ناپرولتاریای دوران بعد صنعتی، به این تودههای بیپایگاه و بیطبقه تعلق دارد که به کارهای موقتی کمکی و گذرا و غیردائم و برای زمانی کوتاه اشتغال دارند، کارهایی که در آیندهای نهچندان دور بر اثر خودکارشدن ماشینها قسمت عمدهشان حذف میگردد، و خصوصیتشان دائما در تغییر است، خصوصیتی را که تکنولوژی همیشه در تغییر تعیین میکند و به هرگونه، با شناساییها و حرفههایی که در آموزشگاهها و دانشکدهها میآورند، هیچارتباطی ندارد. پرولتاریای جدید معمولا با کاری که مییابد دوباره تعریف میشود. تا هنگامی که خودش کاملا بیکار نیست، باری، استعدادهایش بیکاره و عاطل است. هر اشتغالی برای او جنبهای تصادفی و موقت دارد و هر کاری جنبهای غیرضروری. دیگر نمیتواند در کارش تشخصی بیابد یا آن را با خود یگانه بداند. دیگر کار برای او فعالیتی یا حتی اشتغالی اصلی نیست، بلکه زمان مردهای است در حاشیه زندگی در آن برای بهدست آوردن پول دستوپا میزند.
برعکس پرولتاریاری مورد نظر مارکس، پرولتاریای جدید با کار «خود» تعریف نمیشود و نمیتوان آن را بر حسب وضعیتش در جریان اجتماعی تولید تعریف کرد. اینمساله که طبقه کارگر مولد از کجا آغاز میشود و کجا پایان میپذیرد، و اینکه مثلا ماساژدهندگانی را که کارشان جنبه معالجهای دارد باید در کدام قشر اجتماعی جای داد، یا کارمندان اداری سازمانهای جهانگردی را یا «گردانندگان» گردشهای تابستانی را یا تحلیلکنندگان برنامهریزی را یا کارمندان آزمایشگاههای زیستشناسی را یا متخصصان مخابرات را، اینمسائل دارای هیچگونه اهمیتی نیست، زیرا تودههای فزاینده مردم که بالقوه اکثریت دارند از کاری به کار دیگر میپردازند و حرفههایی میآموزند که هیچگاه منظما بدانها نمیپردازند، مطالعاتی میکنند که سرانجامی و سودی عملی ندارد. مطالعات آغازکرده را رها میکنند، یا در امتحان دیپلم رد میشوند. «برای اینکه، از همهچیز گذشته، این به درد نمیخورد»، بعد در تابستان بهصورت کمک به کارمندان پست و تلگراف و تلفن کار میکنند و در پاییز انگور میچینند و در زمستان فروشنده میشوند و در بهار کارگر متخصص.
اینکتاب با 223 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 130 هزار تومان منتشر شده است.