شنبه 3 آذر 1403

ورزشکاران مهاجر چرا و کجا می‌روند؟

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
ورزشکاران مهاجر چرا و کجا می‌روند؟

تحلیل محتوای سخنان ورزشکاران نشان می‌دهد 29 تن از آنان، به دلیل مسائل ورزشی ایران را ترک کرده‌اند. نارضایتی از مسئولان وقت فدراسیون یا شرایط حاکم بر ورزش کشور در رقم خوردن این شکل از مهاجرت نقش دارد.

به گزارش مشرق، خبر مهاجرت ورزشکاران رشته‌های مختلف ورزشی همیشه تلخ است، هر چند بسیاری از آنان برای ادامه تحصیل و برخی دیگر به دلیل داشتن رقبای فراوان در رشته خود برای حضور در مسابقات المپیک یا قهرمانی قاره‌ای چاره‌ای جز لژیونر شدن برای کشور دیگری ندارند. با این وجود، همواره این رویداد موج منفی در جامعه ایجاد می‌کند و پیامدهای فراوانی برای کشور دارد زیرا شانگر کوچ نخبگان از وطن است.

در نیم قرن اخیر ایرانی‌ها موج‌های مهاجرت زیادی را تجربه کرده‌اند و می‌توان گفت کشورمان در حال حاضر در موج تازه‌ای قرار دارد. در دهه 60 ایران با موج جدیدی از مهاجرت روبه‌رو شد که در دوران انقلاب و آغاز جنگ بود و عده‌ای به دلیل فرار از جنگ از ایران رفتند و تعدادی با انگیزه‌های سیاسی. موج بعدی مهاجرت در دهه هشتاد با فرار مغزها از دانشگاه‌های برتر کشور همراه بود که در این دوره با خروج موجی از المپیادی‌ها و نخبگان به غرب و مراکز علمی و دانشگاهی معتبر جهان مواجه شدیم. در همین زمان شاهد یک موج خروج سرمایه از کشور به کشورهایی مانند کانادا، آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی بودیم.

دهه 90 به دلیل افزایش قیمت ارز، گرانی، تورم، بی‌ثباتی و چالش‌های اقتصادی، وضعیت روانی جامعه دچار بحران شد تا یک موج مهاجرت به کانادا، گرجستان، ترکیه و سایر کشورها به راه بیفتد. در دوره حاضر هم موج دیگری در جریان است؛ مهاجرت استادان دانشگاه‌ها، پزشکان و بخش‌های مختلف جامعه ورزشی (اعم از قهرمانان، مربیان، داوران، مجریان و کارشناسان تلویزیونی) این موج را تشکیل می‌دهند. البته شتاب مهاجرت ورزشکاران بر خلاف آنچه در ذهنیت اجتماعی ساخته شده، چندان نیست اما می‌تواند به تصویری غلط در جهان مبنی بر احساس ناامنی در ایران و همچنین افول پرستیژ ملی تبدیل می‌شود. شتاب مهاجرت ورزشکاران بر خلاف آنچه در ذهنیت اجتماعی ساخته شده، چندان نیست؛ اما می‌تواند به تصویری غلط در جهان مبنی بر احساس ناامنی در ایران و همچنین افول پرستیژ ملی تبدیل می شود. آمار سازمان جهانی مهاجرت نشان می‌دهد ایران دارای رتبه 69 از میان 188 کشور و در مهاجرت دارای نرخ 3.4 درصد است.[1] براساس یک بررسی در دفتر پژوهش ایرنا، تا نیمه اردیبهشت 1401 تعداد 66 ورزشکار مطرح از ایران مهاجرت کرده‌اند؛ البته در چهار دهه گذشته همواره روند مهاجرت ورزشکاران ایرانی یکسان نبوده و در زمان‌هایی اوج و فرود داشته است.

بسیاری از ورزشکاران کمبود امکانات، بی‌توجهی مسئولان ورزش، دعوت نشدن به تیم ملی، نامشخص بودن آینده روشن، مخالفت با حجاب و نابسامانی وضعیت اقتصادی ایران را دلایل مهاجرت خود بیان کرده‌اند. البته هستند ورزشکارانی که به دلیل نارضایتی یا بی‌مهری مسئولان وقت فدراسیون‌های ورزشی یا اعلام مخالفت خود با مسابقه ندادن با ورزشکاران رژیم صهیونیستی مهاجرت کرده‌اند. برخی دیگر نیز معتقدند مقام‌های ایران نتوانستند شرایط مطلوب را برای بسیاری از استعدادها فراهم کنند تا در ایران به ادامه ورزش به صورت حرفه‌ای بپردازند.

تکواندو، مهاجرفرست‌ترین رشته ورزشی

براساس یک تقسیم‌بندی می‌توان گفت از میان 66 ورزشکار مهاجر در فهرست مورد بررسی ایرنا، 21 تن از آنان زن و 45 نفر مرد بوده‌اند.

براساس این بررسی، رشته تکواندو با 9 خروجی در صدر فدراسیون‌هایی قرار دارد که زمینه خروج قهرمانان ایران را فراهم کرده است. البته برخی از کارشناسان این رشته ورزشی معتقدند توسعه روزافزون تکواندو در ایران و حضور پرشمار ورزشکاران تراز اول جهان در کشورمان، زمینه را برای پیوستن تکواندوکاران ایرانی به تیم‌های ملی دیگر کشورها فراهم کرده است؛ هرچند در گذشته اختلاف‌های مسئولان فدراسیون با کادر فنی تیم ملی بر سر حقوق آنان، زمینه قهر تکواندوکاران ایران با تیم ملی را ایجاد کرد.

رشته تکواندو با 9 خروجی در صدر فدراسیون‌هایی قرار دارد که زمینه خروج قهرمانان ایران را فراهم کرده؛ برخی کارشناسان این رشته معتقدند توسعه روزافزون تکواندو در ایران و حضور پرشمار ورزشکاران تراز اول جهان در کشور، زمینه را برای پیوستن تکواندوکاران ایرانی به تیم‌های ملی دیگر کشورها فراهم کرده استشطرنج و کشتی دیگر فدراسیون‌هایی هستند که با 9 و 8 خروجی، در رده بعدی این فهرست قرار دارند. بسیاری از شطرنج‌بازان ایرانی به دلیل دریافت بورسیه تحصیلی از کشور خارج شده‌اند اما پس از مدتی ترجیح دادند برای ادامه رقابت‌ها با پرچم کشور دیگری به میدان بروند. در این میان بیشتر بانوان شطرنج‌باز پس از خروج از کشور بدون حجاب در میادین بین‌المللی حاضر شده‌اند.

پر سروصداترین مهاجرت اما به فدراسیون‌های رزمی مربوط می‌شود و جودو در صدر آنان قرار دارد. در مدت یاد شده، هفت ورزشکار این فدراسیون به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند که از میان آنان، «سعید ملایی» سروصدای زیادی به پا کرد زیرا اقدامات او به تعلیق جودوی ایران انجامید. با این حال در نهایت مغولستان بود که او را به عضویت تیم ملی خود درآورد.

ورزش ژیمناستیک ایران نیز با 6 خروجی در رده پنجم قرار گرفته است، رشته‌ای که ایران در آن جایگاهی در عرصه آسیایی ندارد. البته ورزشکاران آن معتقدند استعداد کافی وجود دارد اما حداقل امکانات حتی برای قهرمانان ملی این ورزشِ پایه و مادر فراهم نیست؛ بنابراین چاره‌ای جز رفتن ندارند. قایقرانی با 5 خروجی، کاراته با 4 خروجی و پرورش اندام و بوکس و هندبال هر کدام به صورت جداگانه با 3 خروجی، دیگر فدراسیون‌هایی هستند که آمار بالایی در از دست دادن ورزشکاران دارند؛ نجات غریق و فوتبال هر کدام به صورت جداگانه با دو خروجی و کانوپولو، بسکتبال با ویلچر، تیروکمان و شمشیربازی و وزنه‌برداری هر کدام با یک خروجی در رده‌های بعدی این فهرست قرار گرفته‌اند.

آلمان؛ مقصد اول ورزشکاران پناهنده

آمارها نشان می‌دهد آلمان میزبان بیشترین ورزشکاران مهاجر ایرانی است، زیرا حداقل 15 تن از اسامی این فهرست تابعیت آلمان را گرفته‌اند؛ پس از این کشور آمریکا، فرانسه و جمهوری آذربایجان هر کدام با هشت ورزشکار ایرانی در جایگاه‌های دوم، سوم و چهارم قرار دارند. هلند، کانادا، دانمارک، ترکیه، اتریش، بلژیک، اسپانیا، صربستان و حتی بلغارستان نیز در فهرست کشورهایی قرار دارند که پذیرای ورزشکاران ایرانی بوده‌اند.

میزان مهاجرت یا دریافت تابعیت دیگر کشورها توسط ورزشکاران ایرانی براساس سال نیز نشان می‌دهد دولت‌های یازدهم و دوازدهم با 44 ورزشکار در هشت سال رکورددار است؛ پس از آن دولت نهم و دهم با 12 ورزشکار در رده دوم قرار گرفته است؛ حال آنکه تا پیش از آن، تنها دو شطرنج‌باز آن هم در اوایل دهه 60 به دلیل ممنوع شدن شطرنج از کشور خارج شدند. میزان مهاجرت یا دریافت تابعیت دیگر کشورها توسط ورزشکاران ایرانی براساس سال نیز نشان می‌دهد دولت‌های یازدهم و دوازدهم با 44 ورزشکار در هشت سال رکورددار استبیشترین مهاجرت یا تابعیت ورزشی در سال 1398 به وقوع پیوسته است. دراین سال، «محمدرضا آذرشکیب» و «صباح شریعتی» در کشتی، «صدف خادم» در بوکس، «پوریا جلالی‌پور» در تیروکمان، «سامان بلاغی» ملی‌پوش بسکتبال با ویلچر، «مبین کهرازه» در بوکس، «سعید ملایی» و «جواد محجوب» در جودو، «مهدی خدابخشی»، «فرزاد ذوالقدری»، «کیمیا علیزاده» و «پریسا فرشیدی» در تکواندو و «علیرضا فیروزجا» در شطرنج تابعیت کشور دیگری را قبول کرده یا به صورت کلی مهاجرت کردند.

سال 1395 در جایگاه دوم قرار دارد که در طول آن، هفت ورزشکار ایرانی همچون «شروین پاکدل» از قایقرانی، «مهتاب یادگاری»، «مژگان تاجیک» و «امین ارباب» در ژیمناستیک، «محمدمهدی بی‌نیاز» و «پیام زرین‌پور» در کشتی و «الشن مرادی» در شطرنج به تابعیت دیگر کشورها درآمدند یا از ایران رفتند.

سال‌های 1400، 1396 و 1393 در رده‌های بعدی قرار دارند. در سال 1393 «محمود زاویه» و «پوریا پورابراهیم» در نجات غریق، «ایمان جمالی» نخستین لژیونر هندبال ایران، «میلاد بیگی» و «سینا بهرامی» در تکواندو، در سال 1396 «دینا پوریونس لنگردی» و «کسری مهدی‌پورنژاد» در تکواندو، «درسا درخشانی» در شطرنج، «محمد رشنونژاد» در جودو و «کیمیا مرادی» در کانوپولو و در سال 1399 «غزل حکیمی‌فرد» و «شهره بیات» در شطرنج، «هامون درفشی‌پور» در کاراته، «علی قربانی» در فوتبال و «نوید زنگنه» در کشتی آزاد درخواست پناهندگی یا تابعیت دیگر کشورها را دادند.

بیشترین مهاجرت یا تابعیت ورزشی در سال 1398 به وقوع پیوسته است. «محمدرضا آذرشکیب» و «صباح شریعتی» در کشتی، «صدف خادم» در بوکس، «پوریا جلالی‌پور» در تیروکمان، «سامان بلاغی» بسکتبال با ویلچر، «مبین کهرازه» در بوکس، «سعید ملایی» و «جواد محجوب» در جودو، «مهدی خدابخشی»، «فرزاد ذوالقدری»، «کیمیا علیزاده» و «پریسا فرشیدی» در تکواندو و «علیرضا فیروزجا» در شطرنج تابعیت کشور دیگری را قبول کرده یا مهاجرت کردند. سال‌های 1394 و 1397 نیز کشورمان شاهد خروج سه و چهار ورزشکار بود. در سال 1394 «احسان خدادادی» در ژیمناستیک، «سعید فضل‌اولی» در قایقرانی و «مجید داداش» در کشتی و در سال 1397 «آرش آقایی» در جودو، «سارا خسروی» و «محمد رمضان‌پور» در ژیمناستیک تابعیت دیگر کشورها را پذیرفتند. در سال 1392 تنها «محسن غفار» در جودو برای دیگر کشورها به میدان رفت و از ابتدای سال 1400 نیز «میترا حجازی‌پور» در شطرنج، «حجت حق‌وردی» در فوتبال و «شقایق باپیری» دیگر ورزشکارانی بودند که به فهرست ورزشکاران مهاجر پیوستند.

تحلیل محتوای سخنان ورزشکاران مهاجر از دلایل مهاجرت

نگاهی به دلایل خروج ورزشکاران ایرانی نشان می‌دهد تعداد زیادی از آنان برای حضور در میادین بین‌المللی، دریافت امکانات بیشتر و البته به دست آوردن آسانتر پیراهن تیم ملی دیگر کشورها، تابعیت سایر کشورها را گرفتند. تحلیل محتوای سخنان ورزشکاران نشان می‌دهد 29 تن از آنان، به دلیل مسائل ورزشی ایران را ترک کرده‌اند. نارضایتی از مسئولان وقت فدراسیون یا شرایط حاکم بر ورزش کشور در رقم خوردن این شکل از مهاجرت نقشی اساسی داشته است. خلاف آنچه به نظر می‌رسد، موضوع‌های عقیدتی مانند لزوم داشتن حجاب در زنان ورزشکار و عدم رویارویی با حریف صهیونیستی یا احتمال وقوع آن یا اظهاراتی علیه نظام از کشور در رده دوم دلایل مهاجرت قرار می‌گیرد. ضمن اینکه 6 ورزشکار هرگز حرفی از دلایل خروج خود از کشور یا مسابقه دادن برای دیگر کشورها نزدند.

فراتر از مسائل سیاسی، تنها «مجید داداش» در رشته کشتی بوده است که با ادعای تغییر دین درخواست پناهندگی داد. ورزشکارانی هم هستند که با وجود به خدمت درآمدن برای دیگر کشورها یا دریافت تابعیت همچنان بر موضوع ایرانی بودن خود تاکید دارند و بر آن پافشاری می‌کنند. «میلاد بیگی»، «سینا بهرامی»، «مهدی خدابخشی»، «آرش آقایی»، «هامون درفشی‌فر» و «محمدمهدی بی‌نیاز»، «علی قربانی» و «الشن مرادی» از جمله ورزشکارانی هستند که تا امروز از به‌کارگیری واژه «پناهنده» توسط رسانه‌ها انتقاد کرده‌اند.

بیگی تکواندوکار ایرانی در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم گفته، «مطمئن باشید عرق و تعصب ایرانی من کمتر نشده که بیشتر هم شده؛ این حسرت برای من باقی‌مانده است تا یک روز بتوانم برای ایران مبارزه کنم.»[2] بهرامی دیگر تکواندوکار ایرانی در این فهرست نیز به تسنیم گفته، «من تا به حال با پرچم آذربایجان از سکوی قهرمانی بالا نرفته‌ام. امیدوارم این افتخار نصیبم شود که با پرچم ایران از سکوهای قهرمانی بالا بروم. به طور حتم هیچ چیزی شیرین‌تر از افتخار آفرینی با پرچم کشورم نیست. من هیچ مشکلی با تیم ملی آذربایجان ندارم اما دوری از خانواده اذیتم می‌کرد به همین دلیل تصمیم را بر بازگشت گذاشتم.»[3]

خدابخشی تکواندوکار دیگر کشورمان در این فهرست نیز درباره حضور خود در صربستان و مبارزه برای این کشور در رویدادهای بین‌المللی گفته، «ماجرای رفتن من به صربستان با دیگران متفاوت است. تقدیر و سرنوشتم اینگونه بود که زندگی شخصی و فعالیت ورزشی خود را در کشور دیگری ادامه دهم. هشت ماه است که در این کشور زندگی و تمرین می‌کنم و حدود 5 ماه است که با دختر مورد علاقه‌ام که تکواندوکار است، ازدواج کرده‌ام. متاسفانه مادرهمسرم مبتلا به سرطان است. بیماری ایشان به‌گونه‌ای است که تنها می‌شود روند پیشرفت آن را کنترل کرد و به همین دلیل نیاز به مراقبت‌های ویژه دارد. همین مسأله باعث شده تا همسرم مجبور به زندگی در صربستان باشد و من نیز برای حمایت از او و مادرش در این کشور هستم.»[4]

آقایی نماینده سابق تیم ملی جودو ایران نیز در گفت‌وگو با فارس درخصوص اقدام خود گفته، «می‌خواستم در ادامه مسیر برای جودوی ایران مبارزه کنم، اما آقایان گفتند تو را نمی‌خواهیم و ما به دنبال جوان‌گرایی هستیم.»[5] درفشی‌فر نیز درخصوص دلایل مهاجرت خود به رادیو کانادا گفته، «راستش را بخواهید ناراحتم. درست است که در حال محقق کردن رویای رفتن به المپیک هستم اما نه می‌توانم با پرچم ایران در این بازی‌ها شرکت کنم و نه حتی پرچم کانادایی که من را پذیرفته است؛ چون من هنوز شهروند رسمی این کشور نیستم.»

بی‌نیاز به سایت «گرین‌می» ایتالیا گفته، «در ایتالیا مردم زیادی به من کمک می‌کنند اما کسی هست که در این بین شور و شوق من برای مبارزه کردن و کشتی گرفتن را باور دارد. زمانی که وارد ایتالیا شدم، کمی تنها بودم. من را در ابتدا به شهر لامزیا ترمه فرستادند اما هدفم که همان کشتی گرفتن و گرفتن نتایج تاثیرگذار بود را فراموش نکردم. خوش‌شانس هستم که یک شانس دیگر به من روی آورده است. زندگی من در ایران مربوط به گذشته می‌شود و حالا می‌خواهم که تنها به آینده فکر کنم.»

قربانی فوتبالیست ایرانی نیز گفته، «پناهنده آذربایجان نشدم بلکه یک تصمیم ورزشی گرفتم! دی‌بیاسی (سرمربی تیم ملی فوتبال آذربایجان) از من خوشش آمد و به تیم ملی آذربایجان دعوتم کرد.» مرادی ورزشکار شطرنج‌باز هم وقتی با خبر پناهنده شدن خود مواجه شد، در صفحه اجتماعی‌اش نوشت: «آقایون بنگاه‌های خبر، جان مادرتون دست از سر من بردارید. پناهنده به آمریکا نیستم. مهاجرت کردم مثل هزاران فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف و ده‌ها استاد بزرگ شطرنج. حتی دو سال بعد از اومدن به آمریکا برای تیم ملی ایران بازی کردم. از نشر اکاذیب پرهیز کنید.» با این وجود برکسی پوشیده نیست که مهاجرت یا پناهندگی ورزشکاران ایرانی بار منفی زیادی بر جامعه دارد و رسانه‌های معاند نیز از آن به بهترین شکل ممکن برای ضربه زدن به کشور استفاده می‌کنند.

نقد و نظر

بررسی آماری و تحلیل کیفی مصاحبه‌های ورزشکاران خارج شده نشان می‌دهد با وجود در جریان بودن گونه‌ای از سازوکار سیاسی نشان دادن مهاجرت و همچنین پافشاری بر موضوع‌هایی مانند حجاب و رویارویی با حریف صهیونیستی، متأسفانه مسائل ورزشی مانند اختلاف‌ها با فدراسیون و عدم حمایت‌گری مالی و عاطفی از قهرمانان، رتبه نخست دلایل مهاجرت را به خود اختصاص داده است. تردیدی نیست یک جریان مرموز بیگانه با هدف تحریم ورزش ایران به دنبال اختلاف‌افکنی ورزشکاران با مدیران ورزشی و همچنین مخالفت‌خوانی آنان با باورهای دینی و وطنی است اما احترام به قهرمانان و کوشش برای حفظ احترام و شأن قهرمانی‌شان و همچنین فراهم کردن زمینه‌های رشد و استمرار افتخارآفرینی آنان می‌تواند مهاجرت نخبه‌های ورزشی را به صورت چشمگیری کاهش دهد.

[1] https://www.iom.int/node/106549/facts-and-figures [2] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/08/18/2384948 [3] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/04/24/1464474 [4] https://www.isna.ir/news/98081508890 [5] https://www.farsnews.ir/news/13971115000603

منبع: ایرنا
ورزشکاران مهاجر چرا و کجا می‌روند؟ 2
ورزشکاران مهاجر چرا و کجا می‌روند؟ 3
ورزشکاران مهاجر چرا و کجا می‌روند؟ 4
ورزشکاران مهاجر چرا و کجا می‌روند؟ 5
ورزشکاران مهاجر چرا و کجا می‌روند؟ 6