وقتی اقوام ایرانی از نمایندگانشان جلوترند...
در حالی که در روزهای رسیدگی به اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون نماینده گچساران و باشت برخی فعالان فضای مجازی یا محافل رسانه ای نزدیک به وی از اعتراض و واکنش شدید مردم حوزه انتخابیه وی به موضوع رد اعتبارنامه وی سخن میگفتند چنین چیزی رخ نداد.
با گذشت چند روز از رد اعتبار نامه تاجگردون نماینده حوزه انتخابیه گچساران هیچیک از تهدیدات، تحریکات یا پیش بینی های صورت گرفته در این زمینه مبنی بر واکنش شدید طرفداران آقای تاجگردون به وقوع نپیوست و مردم شجاع این دیار نشان دادند که بر خلاف برخی تصورات نادرست از روحیه قوم گرایی مردم ایران، اقوام ایرانی در مواقع لازم و در بزنگاه های مهم به خوبی قادر به تشخیص منافع ملی از برخی منافع محدود جمعی هستند و چنین نیست که منافع ملی را به پای فرد یا افرادی خاص قربانی کنند.
روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت کشور نیز روز گذشته با صدور اطلاعیهای ضمن تکذیب هرگونه ارتباط و انتساب برخی تصاویر پخش شده در بخشی از فضای مجازی با تصمیم اخیر مجلس شورای اسلامی درباره منتخب یکی از حوزههای انتخابیه در استان کهگیلویه و بویراحمد، با صدور اطلاعیهای ضمن تکذیب هرگونه ارتباط و انتصاب تصاویر پخش شده به استان کهگیلویه و بویراحمد، تصریح کرد: «آرامش کامل در شهرستان گچساران برقرار و با مسئولیت شناسی گروههای مختلف مردم و چهرههای مورد توجه افکار عمومی و همچنین حمایت همه دستگاهها از استمرار امنیت در سطح استان، کوچکترین درگیری و یا ناامنی در گچساران و مناطق اطراف آن واقع نشده است.»
علیرغم وجود چنین عقلانیتی در میان اقوام ایرانی متاسفانه برخی نمایندگان در حوزه های انتخابیه مختلف همچنان از همین دریچه محدود به امور سیاسی و تصمیم گیری در مجلس نگاه میکنند. در چند روز گذشته برخی از آنها در واکنش به رد اعتبارنامه آقای تاجگردون چنان سخن گفتند که گویی مجلس میدان رقابت «اقوام» است وامورات آن با توجه به عواطف قومی و پیوندهای خونی و مناسبات طایفه ای عمل میکند. برای مثال آقای سید علی محمد بزرگواری نماینده اسبق مردم کهگیلویه در واکنش به رد اعتبار نامه آقای تاجگردون، پس از تحسین درایت تاجگردون و لزوم حفظ خونسری و صعه صدر وی نوشته است:
«.. مردم فهیم ما بخوبی همه چیز را می دانند که بعضی مرکز نشینان نمی خواهند و نمی گذارند نیروهای فرهیخته و آگاه در بعضی مناطق رشد کنند آن روزی که بنده فریاد زدم که این بالایی ها از ناف به زیر به هم وصل اند پسر یکی داماد آن یکی است و دختر این یکی عروس آن یکی است...»
چنین نمایندگانی این واقعیت آشکار را نادیده گرفته اند که از قضا این «مرکز نشینان» خود اغلب متعلق به شهرها و روستاهای بیرون از مرکز هستند و از لحاظ خونی و نژادی نه تنها متعلق به تهران نیستند بلکه هنوز هم قوم وخویشان بسیاری در میان اقوام مختلف ایران دارند.
حتی نگاهی گذرا به زادگاه روسای جمهور ایران و وزرای آنان به خوبی این حقیقت را عیان میکند که تلاش سازمان یافته کسانی به نام «مرکز نشینان» برای تاثیرگذاری بر تصمیمات سیاسی به نفع «مرکز» نه تنها واقعیت ندارد بلکه به گفته کارشناسان برخی وعده ها و اقدامات این روسای جمهور یا وزرا در بازدید از جغرافیای آبا و اجدادیشان همواره با شایبه «همشهری گری» این مقامات عالیرتبه همراه بوده است!
بنابراین دامن زدن به قومیت گرایی غیر عقلانی که به خصوص در مجلس از ظرفیت زیادی هم برخوردار است خلاف مصالح ملی و عقلانیت سیاسی و حتی مخالف آموزه های دینی است که همواره بر حق جویی و حق گویی تاکید می کند.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی از هر جغرافیایی که باشند همواره منافع قومی خود را در راستای منافع ملی و جغرافیای بزرگ «ایران» تعریف می کنند و هیچگاه فراموش نخواهند کرد که همه آنها خدمتگزار همه «اقوام ایرانی» هستند.