وقتی شیطان در کمین مالک اشتر است، وای بر ما / هشدارهای امیرالمؤمنین به مالک
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، عهدنامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر همواره به عنوان مانیفست حکومتداری در دولت اسلامی شناخته شده است. محمد سروش محلاتی پژوهشگر حوزه علوم اسلامی و استاد حوزه علمیه در شرح جدیدالانتشار خود از نامه 53 نهجالبلاغه (عهدنامه مالک اشتر) به توضیح و تقسیر فرازهای این نامه پرداخته که در ادامه بخشهایی از این کتاب را مطالعه میکنیم.
مبادا برای خدمتی که کردی منت بگذاری!
وَاِیَاکَ وَالاِعجَابَ بِنَفسِکَ، وَالثِقَهَ بِمَا یُعجِبُکَ مِنهَا، وَ حُبَ الاِطرَاءِ، فَاِنَ ذَلِکَ مِن أَوثَقِ فُرَصِ الشَیطَانِ فِی نَفسِهِ لِیَمحَقَ مَا یَکُونُ مِن اِحسَانِ المُحسِنِینَ. وَاِیَاکَ وَالمَنَ عَلَی رَعِیَتِکَ بِاِحسَانِکَ، أَوِ التَزَیُدَ فِیمَا کَانَ مِن فِعلِکَ، أَو أَن تَعِدَهُم فَتُتبِعَ مَوعِدَکَ بِخُلفِکَ، فَاِنَ المَنَ یُبطِلُ الاِحسَانَ، وَالتَزَیُدَ یَذهَبُ بِنُورِ الحَقِ، وَالخُلفَ یُوجِبُ المَقتَ عِندَ اللهِ وَالنَاسِ. قَالَ اللهُ تَعَالَی: «کَبُرَ مَقتاً عِندَ اللهِ أَن تَقُولُوا ما لاَ تَفعَلُونَ».
مبادا هرگز دچار خود پسندی گردی و به خوبیهای خود اطمینان کنی و ستایش را دوست داشته باشی، که اینها همه از بهترین فرصتهای شیطان برای هجوم آوردن به توست و کردار نیک، نیکوکاران را نابود سازد. مبادا هرگز با خدمتهایی که انجام دادی بر مردم منتگذاری، یا آنچه را انجام دادهای بزرگ بشماری، یا مردم را وعدهای داده، سپس خلف وعده نمایی. منت نهادن، پاداش نیکوکاری را از بین میبرد و کاری را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش گرداند و خلاف وعده عمل کردن، خشم خدا و مردم را بر می انگیزاند که خدای بزرگ فرمود: «دشمنی بزرگ نزد خدا آن که بگویید و عمل نکنید».
تغییر ادبیات و نگرش در قسمتهای پایانی عهدنامه مالک
فرازهای پایانی عهدنامه مالک مربوط به تحذیرات و هشدارهایی میشود که حضرت تذکر و التفات به آن را برای زمامداران لازم میدانند. برخلاف آنچه که تاکنون از عهدنامه بیان شد مبنی بر اینکه حضرت مستقیماً به مسائل سیاسی و اجتماعی اشاره داشتند در این قسمت به بیان مسائل اخلاقی پرداختهاند رابطه بخشهای قبل که دستورالعملهای سیاسی بود با آنچه که از این به بعد به آن پرداخته میشود قابل توجه است. امیرالمؤمنین در این قسمت چند فراز را مطرح میکنند که هر کدام از این فرازها با لفظ «ایاک» آغاز میشود که با هر یک از آنها هشداری مطرح شده است هشدارهایی درباره عجب و منتگذاری که حضرت در پایاننامه به بیان آن مبادرت ورزیدهاند.
اخلاق ضامن عملی شدن اصول سیاسی است
از نظر امیرالمؤمنین اصول و مبانی راستین سیاست اسلامی زمانی عملی میشود که دارای پشتوانه اخلاقی باشد و اگر این پشتوانه اخلاقی و معنوی درست نباشد دستورالعملهای سیاسی به نتیجه نخواهد رسید، از همین رو حضرت پایان عهدنامه را به هشدارهای اخلاقی اختصاص دادهاند. یعنی رعایت نکات اخلاقی علاوه بر اینکه اصالتاً مطلوبیت دارد برای عملی شدن اصول سیاسی که در متن نامه آمده نیز لازم است یعنی اخلاق ضامن اجرایی اصول و مبانی سیاسی است.
یکی از نکات قابل توجه این است که امیرالمؤمنین نامه را برای مالک اشتری نوشته است که بی تردید یکی از بهترین اصحاب بوده است. شخصیت مالک در حدی است که برخی از گناهان و لغزشها در باره او احتمال داده نمیشود باور عوامانه مردم این است که شیطان همگان را به یک طریق فریب میدهد و به همین دلیل برخی افراد را منزه از اشتباه می دانیم، زیرا برخی اشتباهات که مردم مرتکب میشوند برای این افراد قابل تصور نیست.
لغزشگاههایی برای خواص
به عنوان مثال مردم هرگز درباره یک مرجع عالیقدر تصور نمیکنند که او شرب خمر کند، چون چنین تصوری درباره مرجع تقلید وجود ندارد لذا این پندار به وجود میآید که شیطان دیگر با این جماعت کاری ندارد و نمیتواند ایشان را فریب دهد اما امیرالمؤمنین در فرازهای واپسین عهدنامه این مطلب را مورد توجه قرار میدهد که فریب به هر کس توسط شیطان به اندازه و قدر او است، از همین جهت شخصیتی مانند مالک و یا هر انسان والامقامی نیز در معرض لغزش است هر چند نوع گناهی که این افراد ممکن است مرتکب شوند با گناهان دیگران متفاوت است. حضرت متذکر میشوند که شیطان حتی برای فردی مثل مالک نیز بزنگاه دارد و مترصد فرصت است تا از آن بزنگاه حمله نماید: فاِنَ ذلک مِن اَوثَقِ فُرَصِالشیطان.
پایان پیام /