جمعه 25 آبان 1403

و اما بعد از کرونا؛ لطفا آب در هاون نکوبید!

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
و اما بعد از کرونا؛ لطفا آب در هاون نکوبید!

خیلی از آمار و ارقام بیان‌شده داخلی، عملا نادیده گرفته شده و بدون پاسخگویی مناسب، بایکوت می‌شود. برای نمونه دو تن از نمایندگان قم در هفته گذشته سخن از مرگ بیش از پنجاه نفر تنها در شهر قم به میان آوردند. وزارت بهداشت این آمار را تکذیب کرد. اما یکی از نمایندگان یادشده مدعی شد که فهرستی از نام 40 شهروند قم که در اثر این بیماری مرده است را به وزارت بهداشت داده. درباره این فهرست و ادعای...

فرارو - امیر هاشمی مقدم؛ دیشب بی‌بی‌سی شمار مرده‌های کرونا در ایران را 210 نفر اعلام کرد و وزارت بهداشت ایران، 43 نفر. اما خبر بی‌بی‌سی دست به دست در شبکه‌های اجتماعی ایران می‌گردد. مسئله اصلی در اینجا، دلیل اولویت دادن برخی ایرانیان به اخبار شبکه‌های خارجی است. آن هم در حالی‌که این روز‌ها مسئولین و صدا و سیما و... پافشاری دارند که مردم اخبار کرونا را تنها از کانال‌های رسمی، به‌ویژه صدا و سیما پیگیری نموده و شایعات را باور نکنند.

شوربختانه به نظر نمی‌آید با این سفارش‌ها، مردم تصمیم‌شان را عوض کنند و البته نمی‌توان آنان را مقصر دانست. حتی در شبکه‌های اجتماعی درباره اخبار مبتلا شدن برخی مسئولین ایرانی نیز شک و تردید شده است. این حجم از بی‌اعتمادی به مسئولین اگر در جهان بی‌نظیر نباشد، کم‌نظیر است.

برخی از دلایل این بی‌اعتمادی بسیار ژرف، در زیر شرح داده شده است: 1- الگوی غالب در اطلاع‌رسانی بحران‌ها در ایران، عموما اعتماد زدا است. همچون دیگر موارد، مسئولین درباره کرونا هم سیر زیر را در پیش گرفتند: انکار، اتهام‌زنی به دشمنان، پذیرش مسئله به‌صورت جزئی، و نهایتا اعلام موفقیت در برابر چیزی که از ابتدا انکار شده بود و البته همچنان نیز ادامه دارد.

در روز‌های نخست شایع شدن این ویروس، زمزمه‌هایی از مبتلا شدن برخی مردم در شهر قم بر زبان‌ها افتاد. اما در روز 12 بهمن «گروه کاری سلامت و امنیت غذایی» استان قم نشستی برگزار کرده و این شایعه را قویا تکذیب کرد و دیگر مسئولین نیز اخبار ورود ویروس به کشور را به دشمنان منتسب کردند. واپسین روز‌های بهمن بود که در پی مرگ برخی هم‌میهنان قمی، رسما حضور این ویروس در کشور اعلام شد. اما هنوز چیزی از اعلام این خبر نگذشته بود که مسئولین شروع کردند به بیان سخنانی درباره کنترل شدن این ویروس در کشور. یعنی از انکار شیوع کرونا در ایران تقریبا بلافاصله رسیدیم به کنترل این ویروس، بدون اینکه بحث چگونگی شیوع خود ویروس و علل و مقصران آن مشخص شود.

2- در بیشتر موارد، ابتدا اخبار در این باره در رسانه‌های بیرون از کشور منتشر می‌شود و با واکنش منفی مسئولین ایرانی روبرو می‌گردد، اما بالاخره پس از آشکار شدن واقعیت، مسئولین و رسانه‌های داخلی هم آنرا می‌پذیرند. چه در بحث بالا بودن شمار کشته‌شدگان اعتراضات آبان ماه، چه در بحث ساقط شدن هواپیمای اوکراینی و چه در بحث رواج کرونا در کشور، همین الگو رایج بود؛ بنابراین پس از پذیرش مسئولین، طبیعتا اعتماد مردم به رسانه‌هایی که ابتدا این اخبار را منتشر کردند بیشتر از مسئولینی خواهد بود که آن را تکذیب نمودند. در اینکه بسیاری از این رسانه‌های بیرون از کشور، به کشور‌های عموما دشمن ایران وابستگی آشکار دارند و از سوی آنان پشتیبانی می‌شوند، کمترین تردیدی نیست. اما چه کسانی با کشتن اعتماد مردم، آنان را به سوی این رسانه‌ها سوق می‌دهند؟

3- اختلاف میان آمار و اخبار ایران با رسانه‌های معتبر جهانی معمولا آنچنان زیاد است که پذیرش همزمان هر دو را ناممکن می‌سازد و بنابراین بسیاری از مردم بر پایه تجربه، سخن رسانه‌های جهانی را ترجیح می‌دهند. به‌ویژه که در برخی موارد، مسئولین ما همچنان به سربسته و مبهم ماندن رویداد‌ها علاقه بیشتری دارند. در بحث شمار کشته‌شدگان آبان ماه، با آنکه پنج ماه از این رویداد گذشته، همچنان مسئولین از ارائه آمار خودداری کرده و مسئولیت این کار را به یکدیگر پاس‌کاری می‌کنند. در چنین فضایی شوربختانه بسیاری از مردم ناخواسته آمار رسانه‌های امریکایی را پذیرفته‌اند؛ چرا که هیچ آمار دقیقی از سوی مسئولین و رسانه‌های داخلی بیان نشده است.

در بحث آمار مبتلایان به کرونا در کشور نیز، این مسئله به شیوه‌ای دیگر در جریان است. در حالی‌که متخصصان جهانی و ایرانی سخن از مرگ 2 درصد از مبتلایان به این ویروس به میان می‌آورند، شمار مبتلایان اعلام‌شده با شمار مرده‌های اعلام‌شده ناهمخوان است. برای نمونه در لحظه نگارش این گزارش، آمار وزارت بهداشت 43 مرده و 593 مبتلا در سراسر کشور را نشان می‌دهد؛ در حالی‌که اگر بپذیریم 43 مرده در اثر این بیماری، 2 درصد از مبتلایان بوده‌اند، بنابراین آمار مبتلایان واقعی اکنون باید نزدیک 2150، یعنی چهار و نیم برابر آمار اعلام‌شده باشد.

4- خیلی از آمار و ارقام بیان‌شده داخلی، عملا نادیده گرفته شده و بدون پاسخگویی مناسب، بایکوت می‌شود. برای نمونه دو تن از نمایندگان قم در هفته گذشته سخن از مرگ بیش از پنجاه نفر تنها در شهر قم به میان آوردند. وزارت بهداشت این آمار را تکذیب کرد. اما یکی از نمایندگان یادشده مدعی شد که فهرستی از نام 40 شهروند قم که در اثر این بیماری مرده است را به وزارت بهداشت داده. درباره این فهرست و ادعای نمایندگان یادشده دیگر هیچگونه شفاف‌سازی‌ای نشد و هنوز بسیاری نمی‌دانند این ادعا‌ها درست بود یا نه.

5- میزان شیوع این بیماری در میان مسئولینی که دسترسی بهتری به خدمات بهداشتی دارند - به جز اینکه تبعیض در دسترسی به این خدمات، همچون انجام تست کرونا با کیت‌های گران و کمیاب را نشان می‌دهد - احتمال بیشتر بودن مبتلایان در کشور را هم به میان می‌کشد. زمانی که مسئولینی که بیشتر رعایت مسائل بهداشتی را می‌کنند، تا این اندازه زیاد مبتلا شده باشند، طبیعتا مردم عادی که روابط اجتماعی کنترل‌نشده بیشتری دارند (در مترو، اتوبوس، بازار و فروشگاه، صف نانوایی و بانک و... که مسئولین با این موارد بیگانه‌اند)، باید بسیار بیشتر از این‌ها باشد.

6- تقریبا در همه موارد نیز، مسئولین کم‌کاری و اشتباهات خود را تکذیب می‌کنند و هیچکس نه پوزش‌خواهی کرده و نه استعفا می‌دهد. حتی در بحث کشته شدن ده‌ها ایرانی در تشییع جنازه سردار سلیمانی و نیز ساقط کردن هواپیما، تقریبا همه رسانه‌ها و مردم به اجماع رسیده بودند که بالاخره در این مورد خاص و به دلیل بزرگی غیرقابل باور آسیب‌های وارده، برخی از مسئولین استعفا خواهند کرد و بازار شایعات در این زمینه داغ بود. اما دریغ از حتی یک استعفا. در بحث کرونا هم تاکنون نه هواپیمایی ماهان (که علیرغم دستور صریح مسئولین و تعهد خود ماهان، پروازهایش به چین ادامه داشت)، نه مسئولینی که ورود کرونا به کشور را تکذیب می‌کردند، نه کسانی که مانع از تعطیلی حرم حضرت معصومه شده بودند و نه هیچ کس دیگر به اشتباه خود اعتراف نکرده و پوزش‌خواهی ننموده است. طبیعتا اعتماد مردم به کسانی که می‌دانند اشتباهات خود را توجیه کرده یا نادیده می‌گیرند، کاهش می‌یابد.

7- شوربختانه در بدترین شرایط نیز، برخی از مسئولین و رسانه‌های حکومتی بخشی از توان‌شان را صرف بیان و بزرگ‌نمایی عیب و ایراد دیگران می‌کنند. چندین روز است صدا و سیما آمار مبتلایان به کرونا در امریکا را با آب و تاب بیان کرده و با خوشحالی از نادرست بودن پیش‌بینی و ادعا‌های مسئولین امریکایی سخن می‌گوید. هرچند در این مورد خاص، مسئولین امریکایی هم بار‌ها مسئولین ایرانی را به دلیل آنچه ناکارآمدی در برخورد با کرونا نامیده‌اند، نقد کرده‌اند و بنابراین بحث جنگ کلامی و رسانه‌ای میان دو کشور در میان است؛ اما به‌طور کلی صدا و سیمای ما در بحث اطلاع‌رسانی، سیاستی کاملا دوگانه دارد و بخش زیادی از توان و زمان و بودجه خود را صرف نقد رفتار‌هایی در دیگر کشور‌ها می‌کند که خودمان به آن دچاریم. برای نمونه صدا و سیما چندین ماه است اعتراضات فرانسه را مرتبا پوشش می‌دهد و معترضان را کاملا برحق معرفی می‌کند. در حالی‌که در برابر اعتراضات داخلی، سیاستی کاملا دیگرگون در پیش می‌گیرد.

8- نبود رسانه‌های مستقل در کشور و محدودیت‌ها و خط قرمز‌های فراوان پیش روی رسانه‌های داخلی، نه تنها نتوانسته مرجعیت یگانه برای رسانه‌های داخلی فراهم آورد، بلکه به بی‌اعتباری بیشتر آن‌ها انجامیده است. تا آنجا که در بسیاری موارد که رسانه‌های داخلی اخبار درست و واقعی را بیان می‌دارند نیز، با دیده شک و تردید به آن‌ها نگاه شده و روزنامه‌نگاران و خبرنگاران داخلی به همسویی با نهاد‌های قدرت متهم می‌شوند. یعنی نتیجه این شیوه اطلاع‌رسانی درباره رویداد‌های کشور، نه تنها مایه بی‌اعتمادی به مسئولین را فراهم آورده، بلکه اعتماد به اهالی رسانه داخلی که در واقع بخشی از سرمایه اجتماعی کشورند را هم از میان برده و شهروندان را بیش از پیش به دامان رسانه‌های خارجی می‌اندازد.

لازم به یادآوری است که نظام درمانی ایران از خیلی از کشور‌های دیگر، حتی اروپایی نیز بهتر و بسیار ارزان‌تر (حتی در بسیاری موارد رایگان) است. کارکنان پزشکی ایران نیز، همچنین. بی‌گمان اکنون خیلی از دانشمندان ایرانی دارند روی تهیه داروی این بیماری کار می‌کنند و با توجه به توانمندی‌ای که در ایشان سراغ داریم، احتمال موفقیت‌شان بسیار بالاست. انصافا وزارت بهداشت نیز به خوبی دارد درباره شیوه‌های پیشگیری یا درمان این بیماری، اطلاع‌رسانی می‌کند؛ همچنانکه بستری شدن و درمان مبتلایان به کرونا رایگان است.

اما همه این زحمات دارد به‌واسطه پنهان‌کاری و خبر رسانی ناقصی که تبدیل به رویه شده (در این مورد خاص، چگونگی ورود این ویروس به کشور و مقصران آن، دلیل گستردگی‌اش نسبت به دیگر کشورها، دلیل بالا بودن مرگ نسبت به شمار مبتلایان و...)، نادیده می‌ماند. چنانچه مسئولین واقعا می‌خواهند مردم به آنان و رسانه‌های داخلی باور داشته باشند، باید در سیاست‌های خبر رسانی‌شان تجدید نظر اساسی کنند؛ وگرنه سفارش کردن به اینکه «به ما اعتماد کنید و به شایعات گوش ندهید»، آب در هاون کوبیدن است.

و اما بعد از کرونا؛ لطفا آب در هاون نکوبید! 2