پای درس آقا | امام حسین مظهر عزت بود که با یزیدِ ذلیل بیعت نکرد
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، شورِ حسینی وقتی آمیخته با شعور حسینی شود؛ تلاقی حماسه و عرفان را به حد اعلای خود میرساند و عزاداری بر سیدالشهدا معنای دیگری پیدا میکند. رهبری معظم انقلاب، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در گفتارهای متعددی به نکاتی اشاره داشتند که موجب میشود توجه به آنان معرفت ما را نسبت به عاشورای حسینی افزایش دهد. در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید.
دلیل تأکید بر احیای ذکر و عزا بر امام حسین چیست؟
مسأله شهید و ایثارگری، کهنهشدنی نیست؛ این، موتور حرکت جامعه است. بعضیها از این نکته غفلت میکنند. این که میبینید بعضی با سخن، قلم و حرکات خود، نگاهی به ایثار و شهادت میاندازند که آن نگاه منفی و ناسپاسانه است، بر اثر غفلت آنهاست؛ نمیفهمند پاسداری از حرمت شهیدان و ایثارگران چقدر برای یک جامعه و ملت و کشور دارای اهمیت است. شما ببینید خون مطهر حسینبنعلی (علیهالسلام) در کربلا در غربت بر زمین ریخته شد؛ اما بزرگترین مسؤولیتی که بر عهده امام سجاد (علیهالصلاهوالسلام) و زینب کبری (سلاماللَهعلیها) قرار گرفت، از همان لحظه اول این بود که این پیام را روی دست بگیرند و به سرتاسر دنیای اسلام آن را، به شکلهای گوناگون، منتقل کنند.
این حرکت برای احیاء دین حقیقی و دین حسینبنعلی و آن هدفی که امام حسین برای آن شهید شد، یک امر ضروری و لازم بود. البته اجر الهی برای امام حسین محفوظ بود؛ میتوانستند او را در بوته سکوت بگذارند، اما چرا امام سجاد (علیهالسلام) تا آخر عمر سی سال بعد از او، امام سجاد زندگی کردند در هر مناسبتی نام حسین، خون حسین و شهادت اباعبداللَه را مطرح کردند؛ آن را به یاد مردم آوردند؟ این تلاش برای چه بود؟ بعضی خیال میکنند این کار برای انتقام گرفتن از بنیامیه بود؛ در حالیکه بنیامیه بعدها از بین رفتند. امام رضا (علیهالسلام) که بعد از آمدن بنیعباس است، چرا به ریانبنشبیب دستور میدهد مصیبتنامه اباعبداللَه را در میان خودتان بخوانید؟ آن وقت که بنیامیه نبودند؛ تارومار شده بودند. این کار برای این است که راه حسینبنعلی و خون او عَلَم و پرچم حرکت عظیم امت اسلام به سوی هدفهای اسلامی است؛ این پرچم باید سرپا بماند؛ تا امروز هم بر سر پا مانده و تا امروز هم هدایت کرده است. (1383/04/16)
مظهر عزت هیچگاه به خدمت ذلت درنمیآید
مبارزه امام حسین (علیه السلام) بیان کردن، روشنگری، هدایت و مشخص کردن مرز بین حق و باطل چه در زمان یزید و چه قبل از او بود. منتها آنچه در زمان یزید پیش آمد و اضافه شد، این بود که آن پیشوای ظلم و گمراهی و ضلالت، توقع داشت که این امام هدایت پای حکومت او را امضاء کند، «بیعت» یعنی این. میخواست امام حسین علیهالسلام را مجبور کند به جای اینکه مردم را ارشاد و هدایت فرماید و گمراهی آن حکومت ظالم را برای آنان تشریح نماید، بیاید حکومت آن ظالم را امضا و تأیید هم بکند! قیام امام حسین علیهالسلام از اینجا شروع شد. اگر چنین توقع بیجا و ابلهانهای از سوی حکومت یزید نمیشد، ممکن بود امام حسین همچون زمان معاویه و ائمه بزرگوارِ بعد از خود، پرچم هدایت را برمیافراشت؛ مردم را ارشاد و هدایت میکرد و حقایق را میگفت. منتها او بر اثر جهالت و تکبر و دوری از همهی فضایل و معنویات انسانی یک قدم بالاتر گذاشت و توقع کرد که امام حسین علیهالسلام پای این سیهنامه تبدیل امامت اسلامی به سلطنت طاغوتی را امضاء کند؛ یعنی بیعت کند.
امام حسین فرمود «مثلی لا یبایع مثله»؛ حسین چنین امضایی نمیکند. امام حسین علیهالسلام باید تا ابد به عنوان پرچم حق باقی بماند؛ پرچم حق نمیتواند در صف باطل قرار گیرد و رنگ باطل بپذیرد. این بود که امام حسین علیهالسلام فرمود: «هیهات منا الذله». حرکت امام حسین، حرکت عزت بود؛ یعنی عزت حق، عزت دین، عزت امامت و عزت آن راهی که پیغمبر ارائه کرده بود. امام حسین علیهالسلام مظهر عزت بود و چون ایستاد، پس مایه فخر و مباهات هم بود. این عزت و افتخار حسینی است. (1381/01/09)
پایان پیام /