پرداخت حسام رایگانی به معضلات اجتماعی و تلنگری به فضای مجازی
سید حسام الدین رایگانی گفت: در کتاب جدیدم به معضلات اجتماعی در حوزه دختران پرداختم و این کتاب تلنگری به اتفاقات زیر پوست شهر و فضای مجازی دارد.
سید حسام الدین رایگانی گفت: در کتاب جدیدم به معضلات اجتماعی در حوزه دختران پرداختم و این کتاب تلنگری به اتفاقات زیر پوست شهر و فضای مجازی دارد.
سید حسامالدین رایگانی که با دو کتاب «ایهام» و «دوران کوران» در نمایشگاه کتاب امسال حضور دارد، در حاشیه اینرویداد در گفتگو با خبرنگار مهر درباره کتابهایش گفت: ایهام داستانی است که محتوای عاشقانه و دانشجویی دارد. دوران کوران نیز روایتی از یک پزشک در اوایل همهگیری کرونا است که درونمایه اجتماعی و عاشقانه دارد. ایهام به چاپ سوم و دوران کوران نیز به چاپ پنجم رسیده است.
وی درباره نحوه چاپ آثارش گفت: وقتی ایهام را نوشتم فکر نمیکردم چاپ شود. داستانم را به انتشارات کتابستان آوردم و با کارشناسهای این انتشارات صحبت کردم. آنها داستانم را بررسی کردند، نظرشان مثبت بود و در نهایت کتاب ایهام چاپ شد. پس از آن هم رمان دوران کوران را نوشتم که توسط همین انتشارات به چاپ رسید.
رایگانی در رابطه با کتاب جدیدش افزود: الان نزدیک به سه سال است که دارم روی یک رمان کار میکنم. وسواس زیادی برایش به خرج دادهام و تاکنون هفت بار بازنویسیاش کردهام تا به چیزی که میخواستم برسم. امیدوارم بتوانم اواخر امسال یا ابتدای سال آینده چاپش کنم و در نمایشگاه سال آینده عرضه شود.
وی درباره موضوع رمان جدید خود که به معضلات اجتماعی در حوزه دختران میپردازد گفت: کتاب جدیدم ماجرای یک خانواده مذهبی و پولدار است که مشکلاتی برای دختر این خانواده پیش میآید. درواقع داستان تلنگری است به اتفاقاتی که زیر پوست شهر و در فضای مجازی دارد میافتد.» رایگانی جامعه مخاطب رمان جدیدش را همه اعضای خانواده میداند و در تلاش است داستان جدیدش علاوهبر دختران، نظر همه اعضای خانواده را جلب کند.
این نویسنده جوان به نحوه انتخاب موضوع رمانهایش هم اشاره کرد و با بیان این نکته که موضوع داستانهایش را از جزئیات و اتفاقات پیرامون خود الهام میگیرد، در رابطه با کتاب «دوران کوران» گفت: مهمترین مسئله برای من این بود که دوران کرونا، مخصوصاً اوایل آن یک برهه خاص در تاریخ بود. همه چیز ترسناک بود و هنوز به صورت علمی خیلی چیزها در رابطه با این بیماری کشف نشده بود. اتفاق عجیبی بود و حرفهای ضد و نقیضی هم زده میشد. به واسطه خواهرم که در بیمارستان مسیح دانشوری رزیدنت بود، به بیمارستان میرفتم و از نزدیک آنچه بر بیماران کرونایی و کادر درمان میگذشت را میدیدم. بعد هم مشاهداتم را در قالب یک رمان درآوردم.
وی همچنین در رابطه با استقبال از کتاب کروناییاش در دوران پساکرونا گفت: بعضیها میگفتند آنقدر دوران کرونا برای ما تلخ بود و عزیز از دست دادیم که اصلاً سراغ کتابهایی که درباره این موضوع باشند نمیرویم. اما برای خیلیها هم جالب بود و دوست داشتند آن دوران عجیب را مرور کنند یا ببینند اوایل آمدن کرونا که شرایط سخت و مبهمی هم وجود داشت، بر یک پزشک که اتفاقاً همسرش هم پزشک است و در بخش کرونا کار میکنند چه گذشته است.