شنبه 3 آذر 1403

پررنگ‌ترین بن‌بست پیش‌روی مسعود پزشکیان از نظر حشمت الله فلاحت پیشه

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
پررنگ‌ترین بن‌بست پیش‌روی مسعود پزشکیان از نظر حشمت الله فلاحت پیشه

رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت که دخالت در امور شخصی مردم پررنگ‌ترین بن‌بست پیش‌روی پزشکیان است.

رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در تحلیل آرایش انتخابات ریاست جمهوری 1403 می گوید، اتفاقی که امروز افتاده این است را من تحت عنوان «چهار یک یک» از آن یاد کردم، یعنی چهار کاندیدا هستند که مسئول وضع موجود اند؛ چه در در مجلس و چه در دولت. سه سال به سختی از وعده های انتخاباتی می گذرد که بخشی از این کاندیدا ها و همه ای‌نها در دولت مرحوم رئیسی شکل گرفت و مجلسی که ریل گذاری قانونی لازم برای اهداف دولت را پیش گرفته است. لذا چهار کاندیدا واقعاً مسئول وضع موجود اند و فارغ از اینکه با هم اختلافاتی دارند یا ممکن است در آینده برای جمع کردن آرا خاکستری اختلافات تازه ای را شکل بدهند.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با حشمت‌الله فلاحت‌پیشه در پی می آید:

آقای دکتر! قبل از شروع ثبت نام ها طی گفت و گویی که داشتیم، در خصوص یکی دو نفر داوطلبینی به طور خاص با شما سخن گفتیم. فرض شما بر این بود که آقای قالیباف ابتدا باید خیال‌شان بابت ریاست مجلس شورای اسلامی راحت شود و سپس وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری خواهند شد؛ با این مقدمه کوتاه، اولاً آرایش سیاسی ثبت نام کنندگان را چطور می بینید؟ ثانیاً در مورد پیش‌بینی خودتان بفرمائید.

چهار کاندیدای تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان، مسئول وضع موجود هستند

پزشکیان باید تفاوت خود را در نقد به وضعیت موجود نشان دهد

انتقاد بر اساس اعداد و ارقام بهترین نوع جریان‌سازی است

در دولت آقای رئیسی بیش از 1 تریلیون از مردم مالیات گرفته شده است

نقد سیاست‌های موجود کافی نیست؛ پزشکیان باید از بن‌بست‌ها بگوید

امروز دخالت در امور شخصی مردم پررنگ‌ترین بن‌بست پیش‌روی آقای پزشکیان است

اتفاقی که امروز افتاده این است را من تحت عنوان «چهار یک یک» از آن یاد کردم، یعنی چهار کاندیدا هستند که مسئول وضع موجود اند؛ چه در در مجلس و چه در دولت. سه سال به سختی از وعده های انتخاباتی می گذرد که بخشی از این کاندیدا ها و همه ای‌نها در دولت مرحوم رئیسی شکل گرفت و مجلسی که ریل گذاری قانونی لازم برای اهداف دولت را پیش گرفته است. لذا چهار کاندیدا واقعاً مسئول وضع موجود اند و فارغ از اینکه با هم اختلافاتی دارند یا ممکن است در آینده برای جمع کردن آرا خاکستری اختلافات تازه ای را شکل بدهند.

کاندیدای دیگر آقای پورمحمدی است که می توان گفت یکی از آخرین بازمانده های اصول گرایان سنتی است که عملاً تشکیلاتی ندارند، ولی عمدتاً منتقد آن چیزی هستند که تحت عنوان «نو اصول گرایی» در جامعه شکل گرفته و خیلی از مواردش هم با اصول گرایی عتیق متفاوت بود.

موضوع آخر به آقای پزشکیان ربط پیدا می کند. من معتقدم اگر آقای پزشکیان بتواند دو کار را در حوزه نقد و اثبات انجام بدهد، می تواند یک جریان جدی انتخاباتی راه بی اندازد. به عنوان منتقد وضع موجود - نه نقد های کلی بلکه نقد های مبتنی بر عدد و رقم را ارائه بدهد.

به عنوان مثال اینکه از 1 تریلیون و 200 هزار میلیارد تومان مالیاتی که بر دوش مردم افتاده است، چقدر از آن به زندگی مردم اختصاص پیدا می کند؟! این سوال جدی است. در این دولت و مجلسی که الان 4 نفر حافظان وضع موجودش هستند، بیش از 1 تریلیون و 200 هزار میلیارد تومان مالیات از مردم گرفته شد. باید مشخص شود که چقدر از این پول خرج مردم شد و چقدرش هزینه هایی شد که ربطی به منافع ملی ندارد. در داخل و خارج یک سری هزینه هایی صورت گرفته که ربطی به منافع مردم ندارد، اما از جیب مردم رفته است. یعنی علاوه بر پول نفت، این مالیات چه فشار هایی به مردم آورد. یا در ده‌ها مورد دیگر، گران‌سازی‌هایی که صورت گرفت. در انفعال دولت از فشار هایی که به مردم آمد. این‌ها مواردی است که قابل نقد است و با عدد و رقم بتواند مطرح کند؛ می تواند بخش مهمی از منتقدین وضع موجود را جمع کند.

اما توقف یک کاندیدا در موضع نقد هم به ضرر آن است. اینکه در حوزه اثبات چه کار بتواند بکند باید یک طرح عملیاتی داشته باشد که در حوزه عملیاتی در چند مساله اساسی کشور مثل بن بست های سیاست خارجی، فضای تنگ و سلیقه ای سیاست داخلی و دخالت در زندگی و آزادی مردم و ملموس تر از همه چیز برای مشکلات اقتصادی هر کسی باید برای این مسائل طرح داشته باشد. اگر آقای پزشکیان بتواند چنین طرحی ارائه بدهد می تواند رقیب جدی برای چهار نفر حافظ وضع موجود بشود.

بسته به اینکه در چه قالبی ورود پیدا می کند می تواند آرا خاکستری - به ویژه اصلاح طلبان را - جذب کند.

این شرایط الان شکل گرفته است. شرایط به گونه ای است که بخش عمده ای پیش بینی ها معطوف می شود به اولین مناظراتی که شکل می گیرد.

خیلی ها از الگو های متفاوتی نسبت به انتخابات‌های گذشته صحبت می‌کنند؛ خصوصاً از دیشب تا امروز که آقای پزشکیان یک مقداری قابل پیش بینی بود و احتمال حضور آقای پورمحمدی نیز کم نبود؛ موضوع دیگری که می‌خواهم بپرسم رد صلاحیت آقای لاریجانی است و موضوع دوم هم اینکه فکر می کنید این الگو هایی که از انتخابات گذشته اسم می برند می گویند شبیه 86 است، 84 است، 88 است؛ حدس شما شبیه به کدام یک است و یا اصلا الگو جدیدی تولید کند؟

یأس و سرخوردگی مردم از انتخابات موضوع کم اهمیتی نیست

افرادی که بیشترین وعده دروغین را به مردم دادند، باز هم تائید صلاحیت شدند

سایه مکانیزم ماشه بر روی سر مردم است

کافی است تنها نام برخی افراد مطرح شود؛ دوباره مکانیزم ماشه علیه ایران فعال خواهد شد

امروز دولت در خصوصی‌ترین موضوعات مردم دخالت دارد

کشاندن مردم پای صندوق رأی به این راحتی‌ها نیست

من معتقدم هر انتخاباتی شرایط خاص خود را دارد. الان هر انتخاباتی را باید با مسائل جامعه و قضاوت مردم سنجید. شرایطی که الان بوده قبلا در جامعه نبوده و کمتر بوده است. اولین‌اش یأس و سرخوردگی جدی مردم است که علت اصلی‌اش ناشی از تکرار گفتمان هایی است که در عمل هیچ کدام اجرایی نشده است.

من معتقدم برخی از کاندیدا‌هایی که حضور دارند و بیشترین شعار های بدون عمل را دادند، نقش عمده ای در یأس مردم داشتند و کار سختی است برای دیگر کاندیدا ها که بتوانند این غالب مایوس را بشکنند و فضای رقابتی ایجاد کنند و به ویژه نقطه تلخ ماجرا این است که کسانی که بیشترین شعار های دروغ‌گونه را دادند دوباره تایید صلاحیت شدند. من معتقدم دروغ های سیاسی باید در کشور جلوداری بشود. افرادی دروغ می گویند هیچ کدام هم جلوداری نمی شود هزینه بر گردن مملکت می‌افتد و باز در عرصه انتخابات ظاهر می شوند. بدون پشتوانه عملی دلیل اصلی ضعف مردم و مشارکت جامعه است.

موضوع دیگری که وجود دارد این است که مساله ای که جامعه ما الان با آن مواجه است مساله ای است که قدیم کمتر مواجه بوده، آن مساله سیاست خارجی است. الان واقعا شمشیر مکانیزم ماشه بر روی سر مردم ایران است. کشور های می دانند که 15 ماه بیشتر فرصت ندارند که تحریم ها را علیه ایران بازگردانند. چون باتوجه به چالشی که بین قدرت ها وجود دارد امکان این پیش می آید که قطعنامه جدید علیه ایران صادر بشود وجود ندارد. لذا یک جریان به شدت ضد ایرانی تلاش می کند که مکانیسم ماشه را دوباره فعال کند و متأسفانه سیاست‌های افراطی حافظان وضع موجود کشور را تا لبه مکانیزم ماشه پیش برده و چون فقط توانسته‌اند که نفت ایران را با تخفیف بفروشند، از اینکه اجماع بین المللی علیه ایران شکل بگیرد، ابایی نداشتند. من به همین دلیل عرض کردم که تنها اسم برخی افراد کفایت می کند که دوباره مکانیزم ماشه علیه ایران شکل بگیرد. برخی از افراد تنش را جز دستاورد‌هایشان می دانند و در نگاهشان برخی از کاندیدا ها به طور غیر مستقیم متاثر از نگاه حجتیه‌ای هستند. تنش را در زندگی مردم تعریف می کنند.

در مسائل دیگر، ما دست‌اندازی دولت در خصوصی‌ترین امور زندگی مردم را داریم. طبیعتا مردمی که در طول سالیان اخیر می بینند هر دستگاه و نهادی به راحتی در زندگی شلن دخالت می کند، این مردم به راحتی پای صندوق رأی نمی‌آیند، مگر در گفتمان یکی از کاندیدا ها یک الگویی ببینند که طبق این الگو آگاهی های مردم به رسمیت شناخته شود.

فکر می کنید گفتمانی شبیه به گفتمان سال 92 که مذاکره تحریم بود هم شکل بگیرد و مردم به آن حساسیت نشان بدهند یا نه، وقت طرح مسائل نو است؟ یکی از دغدغه های بزرگ صدور قطعنامه و مکانیزم ماشه است. الان فرمودید از دغدغه های بزرگ صدور قطعنامه و مکانیزم ماشه است.

دولت پولی که باید از خارج کشور تأمین می‌شد را از جیب مردم در داخل برداشت کرد

مالیات‌های مردم خرج قراردادهای غیرشفاف مثل واردات اتوبوس برقی شد

با سه میلیارد دلار می‌توانستیم خط تولید اتوبوس برقی در کشور راه‌اندازی کنیم

به دروغ مدعی شدند تحریم به سفره مردم گره نخورده است

من فضای اقتصادی را می بینم. دولت و مجلس گذشته که الان هم هنوز اکثریت مجلس را دارند و چهار کاندیدا در عرصه رقابت کنونی دارند این‌ها بهترین فرصت از بین بردن تحریم های ایران را از بین بردند و حتی آن را فدای برخی خارجی کردند.

برای جبران این نقص اقتصاد خارجی، آمدند به سیاست مالیات‌گیری و گران سازی خدمات دولتی روی آوردند یعنی پولی که باید از خارج کسب می شد را از داخل از طریق مالیات گیری بر مردم کسب کردند.

از دل آن یک سری قرارداد های غیر شفاف در آمد مثل قرارداد خرید 3 میلیارد دلار اتوبوس برقی؛ با 3 میلیارد دلار به راحتی می توان خط اتوبوس برقی در ایران تولید کرد. یعنی ایران تولید کننده اتوبوس برقی باشد که کل منطقه را تأمین کند. ولی 3 میلیارد دلار قرارداد غیر شفاف خرید اتوبوس برقی بسته می شود. این حاصل آن پول نفتی است که به صورت غیر شفاف فروخته می شود و به صورت غیر شفاف هم هزینه می شود و کسانی که بیشترین ادعای دست پاکی را داشتند، می بینیم در زمینه مبادلات خارجی، غیر شفاف‌ترین قراردادها را به کشور تحریم کردند و فقط کاسبان تحریم سود می برند. نفت کشور را با قیمت پایین می‌فروشند.

این‌ها واقعیاتی است که وجود دارد. وقتی می گویم یکی از تنگناها سیاست خارجی است فقط بحث مذاکره نیست، بحث آن تبعات اقتصادی‌اش است که بر دوش ملت افتاده. این مردم نه تنها سودی از عایدی های فروش نفت نمی برند بلکه یک ععد مشخصی مالیات داده و علاوه بر آن ماهیانه 1000 تومان به ازای هر ماه اضافه شده است. گرانی‌های چند صد درصدی به دوش مردم افتاده. این‌ها واقعیاتی است که وجود دارد و بخش به سیاست خارجه ربط دارد.

من معتقد هستم در این دور از انتخابات مردم با یک مقوله شکست خورده مواجه‌اند و آن ادعای بی ارتباط بودن زندگی مردم با تحریم، ادعای بی ارتباطی سفره مردم با تحریم، مردم در شرایطی در فضای انتخاباتی جدید قرار گرفته‌اند که این ادعا ابطال شده ومردم می دانند که این موضوع فقط به سود کاسبان تحریم و به ضرر ملت تمام خواهد شد.

به عنوان سخن آخر و پیش بینی تان را هم بفرمایید.

من اعتقادم بر این است که امیدوارم در این دور کاندیدا ها بتوانند مردم را پای صندوق بکشانند و این در شرایطی است که کاندیدا ها با هم تفاوت داشته باشند.

البته فرمودید چهار نفر آنان تفاوت دارند.

نه نه نه، من عرض کردم این تفاوت در برنامه مشخص می شود.

به نظرتان در 40 روز فرصت کاندیدایی هست که برنامه خودشان را تهیه کنند؟

باید با آمار و ارقام با مردم حرف نزد؛ نه شعارها و سوالات کلی

به هر حال الان آقای پور محمدی تا حدی با حافظان وضع موجود زاویه دارد. آقای پزشکیان خودش را نماینده مخالفان وضع موجود می داند. چیزی که مشخص است در برنامه‌ها است که مشخص است. در برنامه مشخص شود که یک کاندیدا چگونه می تواند آسیب های گذشته را از بین برده و بخشی از مشکلات را حل کند. این در برنامه است. با شعار چیزی درست نمی شود. یک برنامه عملیاتی که در آن اعداد و ارقام با مردم حرف بزنند نه سوالات کلی.

من معتقدم که جدا از آن‌ها که کارنامه‌شان مشخص است، مملو از شعار های عمل نشده است؛ حتی دیگران، آقای پزشکیان و پور محمدی هم در معرض یک آسیبی به اسم «شعار های کلی» قرار دارند. باید شعار های عملیاتی و دارای قابلیت اجزا را در دستور کار قرار بدهد.

اگر به نظر من فضای جدی داده شود، امکان اینکه یک مشارکت نسبی به وجود بیاید هست. مردم هم می‌دانند چه در انتخابات شرکت کنند و چه نکنند، در حوزه سیاسی تصمیماتی گرفته می شود که اولین آثارش روی آنها گذاشته می شود. یعنی کسانی هستند که کماکان حوزه های قدرت خود را حفظ می کنند و شعار هایی که آنها در خارج می دهند، در سفره مردم اثر می گذارد. برخی از شعار های خارجی آتشی است که بر سفره مردم می افتد. مردم هم به خوبی کاندیدا ها را رصد کنند و کسی را به خوبی وضع موجود را تغییر دهد، می شناسند. البته کسانی که حافظ وضع موجودند مسئولیت وضع موجود را به عهده می گیرند.

آنچه واقعی است این است که جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی و داخلی و اقتصاد شرایط مساعدی را تجربه نمی کند.

--> اخبار مرتبط

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.