پرسشی درباره تردد 40 میلیون مسافر
یک کارشناس آمار و برنامهریزی گردشگری میگوید: آمار تردد 40 میلیون مسافر از مرزهای کشور در سال گذشته، آمار تردد مرزی است و با آمار گردشگری بسیار متفاوت است. اما نکته قابل تأملی که در آمار تردد مرزی وجود دارد تراز نبودن رقم ورود و خروج است و این سوال را پیش میآورد که آیا ایران یک کشور مهاجرپذیر است که مثلا در یک سال حدود 745 هزار نفر وارد شده اما از کشور خارج نشدهاند؟!
به گزارش ایسنا، سال گذشته 40 میلیون و 750 هزار و 161 مورد تردد مسافری در گمرکات کشور به ثبت رسیده که نسبت به سال 1397، 9.41 درصد افزایش داشته است. فرودگاه امام خمینی (ره) با بیش از 6 میلیون و 758 هزار تردد و سهم 16.59 درصد از کل ترددها در رتبه اول مرزهای پرتردد کشور قرار دارد. فرودگاه قشم با بیش از 6 میلیون و 454 هزار و سهم 15.84 درصدی و مهران با 6 میلیون و 370 هزار تردد و سهم 15.63 درصدی از کل ترددها در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
طبق آنچه گمرک جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است، سال گذشته بیش از 20 میلیون و 747 هزار مسافر به ایران وارد و بالغ بر 20 میلیون مسافر خارج شدهاند که تعداد مسافران ورودی به کشور اعم از ایرانی و خارجی حدود 744 هزار و 800 نفر بیشتر از تعداد مسافران خروجی بوده است. به عبارتی نسبت مسافران ورودی به خروجی حدود 1.04 است.
اما این آمار چه اثرگذاری و کاربردی در گردشگری دارد؛ صنعتی که آمارهای ناقص، تخمینی و غیردقیق در آن، چالش و خلائی جدی به شمار میآید. اردشیر اروجی کارشناس آمار و برنامهریزی گردشگری در اینباره به ایسنا گفت: همانطور که در اطلاعات گمرک جمهوری اسلامی ایران ذکر شده 40 میلیون نفر مسافر، آمار تردد مرزی است و با آمار گردشگری که باید با هدف تفریح و تجارت به کشور آمده و بیش از 24 ساعت و کمتر از یک سال اقامت داشته باشند، بسیار متفاوت است.
او یادآور شد: در آمار تردد مرزی باید تعداد ورود و خروج، تراز و حدودا یکسان باشد، اما اختلاف قابل تأمل در آمار تردد اعلامشده، این سوال را پیش میآورد که مگر کشور ما مهاجرپذیر است که تعداد ورودیها بیشتر از خروجی ها شده است؟ در این آمار ترددهای مرزی، کاروانهای عاشورا و اربعین، خرید ارزان و روزانه عراقیها از ایران، تردد افغانستانیها و دیگر همسایگان که پیوند فامیلی بین دو طرف وجود دارد، دانشجویان و فامیل آنها و خلاصه هرگونه ترددی ثبت و ضبط شده که با آمار گردشگری بسیار متفاوت است.
او با شاره به شیوه آمارگیری گردشگری در کشورهای دیگر، توضیح داد: در کشورهایی که گردشگری اهمیت و اولویت دارد، در بدو ورود به مسافران برگ سبزی داده میشود تا اطلاعاتی مثل نوع و هدف از سفر، مقصد، مدت اقامت، سن، جنس، پیشبینی هزینهکرد و... را در آن ثبت کنند و هنگام کنترل پاسپورت و ویزا به گمرک تحویل دهند. اطلاعات این فرمها در کامپیوتر وارد و از آن، تعداد گردشگران استخراج میشود. در سالهایی که مدیرکل دفتر آمار و برنامهریزی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بودم در حال آماده کردن این مدل بودیم که وسط کار آقای مرعشی رییس وقت آن سازمان تغییر کرد و موضوع به دلایل مدیریتی نیمهتمام رها شد.
اروجی با تاکید بر اینکه نیاز اولیه گردشگری آمار است و بر آن اساس است که میتوان برای گردشگری برنامهریزی کرد، افزود: سال 1381 برنامه ملی گردشگری تهیه شد، اما موفق نبود، چون به آمار صحیح، مستند، مستدل و بههنگام دسترسی نداشت. بعدها با همه تاکید و فشارها، در برنامه چهارم توسعه تاکید شد برنامه جامع گردشگری تهیه شود که چهار میلیار تومان هم برای آن اعتبار گذاشتند، مقداری هم خرج کردند اما آن هم به نتیجه نرسید. دو سال پیش هم معاون اول رییسجمهور در جلسه شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری تاکید کرد تا پایان سال (1397) طرح جامع گردشگری و حساب اقماری تهیه شود که هنوز آماده نشده است. سال 96 یکسری جدول و تحلیل آماری توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منتشر شد که هرچند آن هم دقیق نبود، اما به هر حال برای مدتی دسترسی به آمارهای گردشگری امکانپذیر شده بود. در سالهای بعد دیگر آماری منتشر نشد.
این کارشناس آمار و برنامهریزی فرهنگی و گردشگری گفت: زمانی که مسؤول آمار و برنامهریزی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بودم آمار مربوط به تعداد گردشگران را از هتلها گردآوری میکردیم. البته که هتلها بهخاطر مالیات، کمشماری میکردند اما به هر حال بهترین منبع آماری بودند. مصرفکنندگان هتلها افرادی بودند که در گردشگری هزینه میکردند. آن زمان نقدی وارد شد که آمار خانههای اجارهای شمارش نمیشود، بنابراین روشهای مورد استفاده در کشورهای دیگر را بررسی کردیم. آنها با اطلاعاتی که از مسافران در فرودگاه و مرزهای ورودی دریافت میکردند به نوعی در گردشگری مدیریت نامرئی داشتند. مثلا اگر مقصدی از مسافر اشباع شود، برنامهریزیها و تبلیغات را به سمت معرفی مقصد دیگری میبرند. در نتیجه هرگز این اتفاق نمیافتد که مقصدی مسافران را پس بزند، مثل آنچه در زمان اوج سفرها در اصفهان رخ داد؛ حجم مسافر به حدی رسید که هتلها دیگر ظرفیت نداشتند و مسافران را پس میزدند.
او در اهمیت آمار گردشگری در کشورهای دیگر، گفت: به یاد دارم زمانی آقای خاتمی رییسجمهور وقت به آفریقای جنوبی سفری داشتند و در دیدار با مقامات این کشور از تمایل ایران برای برقراری تعاملات گردشگری با این کشور و رونق آن سخن گفتند. ایشان هنوز به کشور برنگشته بودند که از سفارت آفریقای جنوبی در تهران سی دی (CD) آمارهای گردشگری این کشور به دست ما در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رسید. در این آمار همه نمودارها و جداول مشخص بود، اطلاعاتی مثل مقصد، سن، هزینهکرد و انگیزه سفر گردشگران این کشور گردآوری شده بود. آفریقای جنوبی متقابلا از ما آمار و اطلاعات مربوط به گردشگری را خواسته بود تا مطابق نظر رییسجمهور وارد تفاهم و همکاری شویم. ولی ما آماری نداشتیم. آن موقع هم مثل حالا مسؤولان یک عدد را در مصاحبهها به عنوان آمار گردشگری اعلام میکردند.
اروجی تاکید کرد: آمار یک موضوع کلیدی در گردشگری است. ای کاش وزارت میراث فرهنگی و گردشگری همه کارهایش را زمین بگذارد و همین یک کار را به نتیجه برساند. وقتی آمار دقیق را در سیستم در دسترس قرار دهد همه حوزهها، به ویژه مسؤولان متوجه میشوند حرفی که در آن مقطع زمانی میزنند یا تصمیماتی که میگیرند چقدر گردشگری را تحت تاثیر قرار میدهد. به هر حال در کشور ما همه مسائل در گردشگری تاثیر دارد.
او ادامه داد: بعد از روشن شدن تکلیف آمار میتوان حسابهای اقماری را آماده کرد. حساب اقماری روشی مرسوم در دنیا است که میزان تاثیر اقتصادی گردشگران ورودی، خروجی و داخلی را بر تولید ناخالص داخلی معلوم میکند و خیلی واضح میزان هزینهکرد هر ملیت را نشان میدهد، در نتیجه سرمایهگذاران با این آمار درمییابند سرمایهگذاری در گردشگری بهصرفه است یا نیست.
اروجی گفت: زمانی مدیری در گردشگری بود که اعتقاد داشت پیشفرض آمار، حساب اقماری است و باید آن را کامل کرد تا به آمار گردشگری رسید. وقتی نمیدانیم چه تعداد گردشگر داخلی، خروجی و ورودی داریم، چگونه میخواهیم میزان هزینهکرد و اثرگذاری آن بر تولید ناخالص داخلی را مشخص کنیم؟
این کارشناس درباره روش مرسوم محاسبه آمار گردشگری در کشور، اظهار کرد: آنچنان که وزارت میراث فرهنگی و گردشگری اعلام میکند آمار تعداد گردشگران ورودی را از پلیس مهاجرت میگیرد که آن را در میانگین درآمدی که سازمان جهانی جهانگردی اعلام کرده است، ضرب و درآمد گردشگری را اعلام میکند. اما نکته اینجاست که سال گذشته با آن همه مشکلات سیاسی، تعداد گردشگران ورودی به کشور 8 میلیون و 800 نفر و درآمد حاصل از آن 11 میلیارد دلار اعلام شد. سازمان جهانی جهانگردی میانگین هزینهکرد هر گردشگر خارجی را در خاورمیانه حدود هزار دلار اعلام کرده درحالی که نظر مسؤولان در کشور ما بر این است که میانگین هزینهکرد گردشگران خارجی در ایران حدود 1400 دلار و حتی 1700 دلار است. البته که امکان دارد گروهی از گردشگران خارجی حتی بیشتر از این مبلغ در سفر ایران هزینه کنند، ولی شاخص محاسبه باید میانگین هزینهکردها باشد. سوال هم که پرسیده شود میگویند این آمار کارشناسیشده است، قبول ندارید خودتان کارشناسی کنید. حکایت ملانصرالدین است که میخی را به زمین کوبید و گفت اینجا مرکز زمین است، طرح مساله کردند، در جواب گفت اگر قبول ندارید خودتان اندازه بگیرید.
اروجی تاکید کرد: تا وقتی آمارها اینگونه محاسبه و اعلام میشود نمیتوان گردشگری را نجات داد. با ایدئولوژی و حرف هم فقط نمایندگان مجلس و خودشان را سرگرم میکنند و مشکل اصلی پیدا نمیشود. وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید سیستم آمارگیری را درست کند. در مرحله اول هر سال این آمارها را منتشر کند، در مرحله بعدی هر شش ماه و پس از آن، پایان هر فصل آمار بدهد. اگر آمار باشد تهیه برنامه جامع گردشگری آسانتر خواهد شد. وقتی این اعداد و ارقام نباشد چگونه میخواهند برنامه اجرایی داشته باشند؟ بارها این برنامهها تهیه شده اما هیچ یک موفق نبوده، چون بر دادههای درست مبتنی نبودهاند.
انتهای پیام