شنبه 3 آذر 1403

پس‌لرزه تفکیک جنسیتی پزشکان / شرق: این کار توهین است!

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
پس‌لرزه تفکیک جنسیتی پزشکان / شرق: این کار توهین است!

وقتی که رئیس شبکه بهداشت لاهیجان به دنبال دستور یک مقام خارج از سیستم سلامت بخش‌نامه کرد که در همه درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های تابعه حق ارائه خدمات به افرادی با مسئله بدحجابی وجود ندارد، تنها در فضای مجازی سروصدایی به پاشد و بس.

این روزنامه در یادداشتی به قلم بابک زمانی نوشت: رئیس بهداری استان اعلام کرد به همه مذاهب خدمات ارائه می‌شود و دغدغه سلامت مردم را دارند ولی نه‌تنها آن بخش‌نامه را ملغی اعلام نکرد، حتی اشاره‌ای گذرا هم به این بخش‌نامه نکرد. مردم و رسانه‌ها با سادگی این مصاحبه و آن بخش‌نامه را به هم مرتبط کرده و ظاهرا راضی شدند. سازمان نظام پزشکی هم پزشکی را که برخلاف سوگند خود دستور غیراخلاقی را اجرا کرده بود، احضار نکرد. توصیه‌ای هم برای انتخاب اخلاق در برابر دستور و پذیرش تمام هزینه‌های آن خطاب به پزشکان صادر نکرد. انجمن‌ها و مجامع پزشکی هم خود را به آن راه زدند که گویا این آخرین دستور از این قبیل بوده است و با اطمینان از اینکه جاانداختن چنین مسائلی در شرایط فعلی دور از ذهن است، هیچ توصیه‌ای به پزشکان نکردند و یاد‌آوری نکردند که «همکاران عزیز امروز همان روزی است که جانبداری شما از اخلاقیاتی که به آن سوگند خورده‌اید و به شما حکم می‌کند به بیمارتان قطع نظر از رنگ و عقیده و نژاد یاری برسانید، مورد آزمون قرار می‌گیرد. پایبندی به سوگند و پذیرش هزینه‌های آن یا جانب اخلاق رها‌کردن و رو به دنیا آوردن».

تنها چیزی که از جامعه پزشکی سازمان‌ها و مجامع آن بیرون آمد، فقط و فقط نصایح و شکوه‌هایی بود به شکل بیانیه و کامنت که مخاطبش نه همکاران بلکه سیستمی بود که اثبات کرده نصیحت و توصیه عقل‌گرایانه در او کارساز نیست.

حالا یک‌بار دیگر جامعه پزشکی سازمان‌ها، انجمن‌ها و مجامع آن در برابر یک چالش جدی‌تر قرار گرفته‌اند. دستور آمده پزشک مرد در جاهایی که درمان زنان صورت می‌گیرد، حضور نداشته باشد.

شاید این دستور حتی از آن دستور قبلی هم عجیب‌تر و دور از ذهن‌تر باشد، چگونه می‌توان پزشکان را در محل‌های درمانی از نظر جنسیت تفکیک کرد؟ فایده این کار چیست؟ فی‌ذاته توهینی که به گروهی مرد و زن میا‌نسال که چیزی جز درمان در نظرگاهشان نیست به‌شمار نمی‌رود؟ در شرایط اورژانس و لحظات خطیری که تنها جان بیمار مورد نظر تیم پزشکی است، چگونه می‌توان چنین ملاحظات حقیری را هم بدون در‌خطر‌انداختن بیمار رعایت کرد؟ گویا یک نفر به‌جد می‌خواهد تعابیر و مصداق‌های مختلف سوگند پزشکان در درمان فارغ از جنس و سایر خصوصیات بیمار را یک بار دیگر تعریف کرده و میزان پایبندی پزشکان را به آنها بیازماید. اما تردید نمی‌توان داشت نوع واکنش جامعه پزشکی در برابر این‌گونه دستورات در چنین پیشرفت‌های مشعشعانه‌ای بی‌تأثیر نبوده است.

جامعه پزشکی در چنین مواردی در انزوای کامل از عرصه عمومی قرار دارد. اگر‌چه بیشترین تأثیر چنین دستورات خلق‌الساعه‌ای بر سلامت مردم است اما در سکوت عرصه عمومی هم جامعه پزشکی نمی‌تواند نسبت به آنچه مسئولیت اجتماعی اوست، بی‌تفاوت بماند. نباید و نمی‌تواند تنها به ماندن یا رفتن بیندیشد. زندگی عرصه همه یا هیچ نیست. قرار نیست وقتی کار سخت‌تر شد، تنها بر تصمیم مهاجرت استوارتر باشد. مهاجرت خود چالشی است که فقط کسانی از آن سربلند بیرون می‌آیند که همه وظایف اخلاقی خود را از هر لحاظ جدی گرفته و برای آن هزینه داده باشند. به علاوه پاسخ فرزندان در نسل‌های بعدشان دشوار خواهد بود، آن زمان که خواهند پرسید «پدران هم‌کلاسی‌های ما می‌گویند پدرانشان برای تطهیر این کشور چه رنج‌ها کشیده‌اند، می‌پرسند پدران و مادران شما برای خانه خود چه کردند؟».

بی‌تردید به این زودی‌ها نه اجبار همه بیماران به حجاب امکان‌پذیر است و نه تفکیک جنسیتی بخش‌ها و پزشکان. اما آنچه بدیهی است، اینکه صادرکنندگان چنین دستوراتی هیچ‌گاه آمال برآورده‌نشدنی خود را فراموش نکرده پس از چندی تا نیل به درجاتی از آن را به هر دلیل دنبال می‌کنند. فراموش‌کاری و تسامح خصیصه جامعه پزشکی است که تا دستور بعدی یا به دستورات قبلی خود را عادت داده است، یا اساسا دیگر اینجا نیست که موظف به واکنشی باشد.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.