شنبه 10 آذر 1403

پشت پرده گرانی مرغ

وب‌گاه گسترش مشاهده در مرجع
پشت پرده گرانی مرغ

صنعت طیور یکی از مهم‌ترین زیربخش‌های اقتصاد کشاورزی را در ایران تشکیل می‌دهد که ارزش تولیدات سالانه آن به حدود 10میلیارد دلار بالغ می‌شود. این صنعت سالانه حدود 2میلیون و 650هزار تن گوشت مرغ با ارزشی در حدود 6میلیارد دلار تولید می‌کند که از این حیث در میان 20محصول نخست بخش کشاورزی ایران، رتبه اول را به خود اختصاص داده است.

صنعت طیور یکی از مهم‌ترین زیربخش‌های اقتصاد کشاورزی را در ایران تشکیل می‌دهد که ارزش تولیدات سالانه آن به حدود 10میلیارد دلار بالغ می‌شود. این صنعت سالانه حدود 2میلیون و 650هزار تن گوشت مرغ با ارزشی در حدود 6میلیارد دلار تولید می‌کند که از این حیث در میان 20محصول نخست بخش کشاورزی ایران، رتبه اول را به خود اختصاص داده است.

علاوه بر این سالانه 5/ 1میلیون تن تخم‌مرغ (به ارزش تقریبی 3میلیارد دلار) در کشور تولید می‌شود که در کنار گوشت مرغ مجموعا ارزش افزوده‌ای بالغ بر 5میلیارد دلار ایجاد می‌کنند و نقش مهمی در تولید ناخالص داخلی ایفا می‌کنند. صنعت طیور و زنجیره تامین مرتبط با آن، در طول 60سال گذشته در کشور به خوبی توسعه یافته و با تجهیز به آخرین فناوری‌های موجود، به یکی از روزآمدترین صنایع کشور تبدیل شده و با به‌کارگیری صدها هزار نفر نیروی انسانی متبحر، بیشترین بار اشتغال را در میان تمام صنایع کشور به دوش می‌کشد. از همه مهم‌تر، در مقوله امنیت غذایی که امروزه واژه‌ای کلیدی و از دغدغه‌های اصلی همه دولت‌ها در سطح جهان است، بار اصلی تامین پروتئین بر عهده صنعت طیور است و در این حوزه توانسته مصرف سرانه 30کیلوگرم گوشت مرغ را برای جمعیت 85میلیونی کشورمان رقم بزند و از این لحاظ جایگاهی ویژه را در دنیا، نصیب کشور سازد.

چگونه یک صنعت 10میلیارد دلاری را نابود کنیم؟

سیاست‌های نسنجیده و نادرست وزارت جهاد کشاورزی و در رأس آنها قیمت‌گذاری دلبخواهی و دستوری، اقتصاد بخش کشاورزی را به‌شدت متاثر ساخته؛ به‌گونه‌ای‌که در دو سال گذشته با رشد منفی شدیدی مواجه بوده و حدود 9/ 4درصد در سال1400 و سپس در سه فصل متوالی منتهی به پاییز1401به ترتیب 2/ 1، 8/ 2 و 1/ 7درصد، در روندی فزاینده، کوچک‌تر شده است. آخرین آمار منتشرشده توسط مرکز آمار ایران نشان‌دهنده از دست رفتن 307هزار فرصت شغلی در بخش کشاورزی، فقط در سال1401 است که در نوع خود رخدادی کم‌نظیر محسوب می‌شود. صنعت طیور، زیر فشار قیمت‌گذاری دستوری، آن هم بی‌توجه به هزینه‌های تولید، به صنعتی زیان‌ده تبدیل شده و فرصت‌های شغلی را با سرعتی فزاینده از دست می‌دهد. تعداد مرغداری‌هایی که در ماه‌های گذشته ورشکست شدند یا جوجه‌ریزی را متوقف کردند، کم‌سابقه بوده است.

یک نمونه آشکار از سیاست‌های مخرب دولت و به‌طور مشخص وزارت جهاد کشاورزی، نحوه مدیریت قیمت گوشت مرغ، بعد از حذف ارز 4200تومانی و به اصطلاح «جراحی اقتصادی» است. این مثالی بسیار روشن در صنعتی 10میلیارد دلاری و واجد نقشی موثر در ایجاد امنیت غذایی، اشتغال پایدار و تولید ناخالص داخلی با ارزش افزوده‌ای بالغ بر 5میلیارد دلار است که امروزه حداقل 10درصد ظرفیت یک‌سال پیش خود را از دست داده است. نگاهی به شاخص اصلی این صنعت، یعنی تولید جوجه یک‌روزه، به سادگی نمایان می‌سازد که در فصل نخست سال1402 در قیاس با فصل نخست سال گذشته، با کاهش 20درصدی تولید گوشت مرغ مواجه خواهیم بود. این رویداد به معنای کاهش تولید ناخالص داخلی خواهد بود که نتیجه محتوم آن از یکسو، نابودی اشتغال، کاهش درآمد سرانه و تداوم و تقویت چرخه فقر است و از سوی دیگر کمبود گوشت مرغ در کشوری است که توان صادرات حداقل 700هزار تن گوشت مرغ در سال را دارد.

چگونه به اینجا رسیدیم؟

در 21اردیبهشت‌ماه سال1401، سرانجام انتظارها به پایان رسید و در تحولی که به نظر می‌رسید نویدبخش آزادسازی صنعت طیور از قید و بند ارز ترجیحی و قیمت‌گذاری دستوری باشد، اعلام شد تامین نهاده‌های صنعت طیور از این پس با ارز نیمایی که در آن تاریخ برای هر دلار حدود 25000تومان محاسبه می‌شد، انجام خواهد پذیرفت. در این رابطه چند نکته نیاز به تاکید دارد.

اول: در روز پیش از حذف ارز ترجیحی، قیمت مصوب گوشت مرغ 31000تومان برای مصرف‌کننده تعیین شده بود که از مهرماه1400 به جای خود باقی بود و در همان زمان هم تاثیر افزایش 57درصدی هزینه نیروی کار

(مصوب شورای عالی کار) و 35درصدی حمل‌ونقل و انرژی و... در آن لحاظ نشده بود و اعتراض تولیدکنندگان و تشکل‌های صنفی وابسته را به دنبال داشت. قاعدتا منطقی‌ترین راه برای محاسبه قیمت دستوری جدید، در نظر داشتن عوامل پیش‌گفته، به اضافه میزان افزایش قیمت خوراک و جوجه یک‌روزه در نتیجه افزایش قیمت نهاده‌ها و سپس اعمال تاثیر آن در هزینه تمام‌شده تولید گوشت مرغ بود. یک استاندارد پذیرفته‌شده بین‌المللی، حاکی از تاثیر 70درصدی هزینه خوراک در تولید گوشت مرغ است. اما در حالی قیمت مرغ برای مصرف‌کننده 59900تومان اعلام شد که حداقل قیمت ارز 6برابر، قیمت خوراک 6/ 3برابر و هزینه تمام‌شده جوجه یک روزه 3برابر افزایش یافته بود و تنها لحاظ کردن افزایش قیمت خوراک نشان می‌داد که قیمت گوشت مرغ حداقل باید به 77500تومان برای مصرف‌کننده افزایش می‌یافت. با وعده بازبینی آتی وزیر وقت جهاد کشاورزی، تا مهرماه1401 این قیمت مصوب بر جای خود باقی ماند و در مهرماه با افزایشی تنها 5درصدی که مورد قبول هیچ‌یک از تشکل‌های صنفی مربوطه نیز نبود، به مبلغ 63000تومان تعیین و تثبیت شد که باز هم به ازای هر کیلوگرم بین 12 تا 15هزار تومان زیان را برای تولیدکننده در پی داشت که تا امروز هم این قیمت بر جای خود باقی است. بنابراین، دولت فشار بودجه‌ای ارز ترجیحی را از دوش خود برداشت؛ ولی قیمت دستوری خودخوانده را بر بخش تولید تحمیل کرد و با زیان سنگین، انگیزه تولیدکنندگان را زایل ساخت.

دوم: میزان کسری سرمایه در گردش صنعت طیور که باید بلافاصله پس از برداشتن ارز 4200تومانی جبران می‌شد، بالغ بر 30هزار میلیارد تومان برآورد می‌شد که مقرر بود از طریق بانک کشاورزی تا سقف 20هزار میلیارد تومان، با پرداخت وام‌های کم‌بهره، جبران شود. در عمل، حتی 50درصد این مبلغ هم تامین نشد و فقط بخشی از آن به تولیدکنندگان خرد، آن هم در مقادیر اندک پرداخت شد. این کمبود شدید سرمایه در گردش که در اثر زیان هنگفت فعالان این صنعت، افزایش بیشتری هم پیدا کرده بود، عامل دیگر در از دست رفتن قابل توجه ظرفیت صنعت طیور در یک سال گذشته بود.

سوم: واضح بود که پس از افزایش قیمت گوشت مرغ، مقدار تقاضا برای آن کاهش خواهد یافت. ازاین‌رو بارها به مقامات مسوول کتبا توصیه شد که برای حفظ تقاضا و تداوم تولید، تدابیر مقتضی اتخاذ کنند. از جمله پیشنهاد شد تا برای حفظ تقاضا در بخش مصرف عمومی، کمک هزینه خرید، در قالب کالابرگ پروتئین با تمرکز ویژه بر گوشت مرغ به حداقل سه دهک جامعه تخصیص یابد.

همچنین توصیه شد که برای مصارف دولتی، خرید و تامین ذخایر استراتژیک از تولیدکنندگان داخلی انجام شود و بالاخره پیشنهاد شد که اقداماتی در راستای توسعه و تقویت صادرات گوشت مرغ صورت گیرد. نه تنها هیچ‌یک از این پیشنهادها و توصیه‌ها گوش شنوایی نیافتند، بلکه آنچه در عمل اتفاق افتاد، یک اعلان جنگ تمام‌عیار علیه تولید بود. نه تنها کالابرگ توزیع نشد و صادرات گوشت مرغ نیز ممنوع شد، بلکه 260هزار تن گوشت مرغ منجمد که معادل 10درصد ظرفیت تولید گوشت مرغ در داخل بود، برای تامین ذخایر استراتژیک وارد کشور شد و با نرخ 40هزار تومان و گاهی کمتر از این، یعنی 30درصد زیر نرخ مصوب گوشت مرغ گرم به بازار عرضه شد. این موضوع، کاهش شدید قیمت گوشت مرغ را در نیمه دوم سال‌1401 به دنبال آورد؛ به‌نحوی‌که تولیدکنندگان در مدت یادشده، مرغ را حدود 20درصد زیر قیمت مصوب به فروش رساندند و از این بابت نیز متحمل خسارات سنگینی شدند.

طبیعی بود که با این زیان هنگفت، تقاضا برای جوجه‌ریزی کاهش یابد و سیگنال منفی به ابتدای زنجیره تامین، یعنی مرغ مادر ارسال شود. در بهمن‌ماه که معمولا فصل رونق جوجه یک‌روزه است، تقاضا برای جوجه یک‌روزه به‌شدت کاهش یافت و قیمت آن به یک‌سوم هزینه تمام‌شده آن رسید. نخست تشکل مربوطه سعی کرد با جمع‌آوری تخم‌مرغ‌های نطفه‌دار، عرضه را با تقاضا متناسب سازد و از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری کند؛ لیکن ازآنجاکه بحران بسیار عمیق‌تر از آن بود که تصور می‌شد، این روش موثر نیفتاد و در نتیجه گله‌های مولد بسیاری حذف شدند و در مقطعی هم تخم‌مرغ نطفه‌دار به جوجه‌کشی فرستاده نشد. (به‌عنوان تخم‌مرغ خوراکی فروخته شد). از جانب دیگر، ناتوانی در تامین کافی و به‌موقع نهاده‌ها، خصوصا در ماه‌های پایانی سال1401، در کنار بحران قطع گاز و برق، همگی عواملی بودند که بر شدت آسیب به صنعت طیور افزودند و نتیجه آن، بروز کمبود گوشت مرغ و مشاهده صف در مراکز عرضه در روزهای جاری شده است.

این‌گونه است که صنعتی 10میلیارد دلاری، با قیمت‌گذاری دستوری و مصادره نرم بخش خصوصی توسط دولت، در آمیزه‌ای از توهمات و فقدان اهلیت حرفه‌ای مسوولان، بر زمین می‌خورد و تولید و اشتغال آن زایل می‌شود.

جالب‌تر آنکه متولیان صنعت طیور به جای ارائه نسخه‌ای به‌عنوان برنامه نجات این صنعت، با سوءاستفاده از چشم‌انداز ترسیمی سال، سرکوب قیمتی را شدت بخشیده و به جای توجه به مسوولیت خود در حوزه سیاستگذاری مالی و پولی که مبانی اصلی خلق تورم هستند، فشار بر تولیدکنندگان را پیشه ساخته‌اند و حتی این‌بار در مصاحبه‌های خود با افتخار از برنامه واردات 50هزار تن گوشت مرغ گرم یاد می‌کنند، همچنان که درباره گوشت قرمز، پس از نابودی عملی تولید در آن حوزه چنین کردند. از دیدگاه مرغداران مستاصل، نفوذ «مافیای واردات»، وزارت جهاد کشاورزی را به کارگزار ایجاد سازمان تجارت (بخوانید سازمان واردات) تبدیل کرده است. ظاهرا وزیر محترم از یاد برده‌اند که در بدو به دست گرفتن وزارتخانه در دولت جدید، وعده امنیت، اقتدار و حاکمیت غذایی داده بودند و امروز تصمیماتشان وضعیتی را رقم زده که به کشوری کاملا وابسته، علی‌الخصوص در حوزه تامین پروتئین دامی تبدیل شده‌ایم. در حقیقت، نه تنها گامی به سوی تحقق وعده‌های ایشان برداشته نشد، بلکه سنگرهایی را هم که در گذشته با مجاهدت و تلاش فتح کرده بودیم، با مدیریت نسنجیده، یک به یک واگذار کردیم.