پژوهشگر معارف اسلامی: نهجالبلاغه تفسیر و تبیین آیات قرآن است
![پژوهشگر معارف اسلامی: نهجالبلاغه تفسیر و تبیین آیات قرآن است](https://img9.irna.ir/d/r2/2021/04/12/4/164603676.jpg)
کاشان - ایرنا - پژوهشگر معارف اسلامی و مشاور پیشین معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور قرآنی گفت: نهجالبلاغه تفسیر و تبیین آیههای قرآن با شباهت در موضوعهای زیادی از جمله حمد و ستایش خدا، خلقت انسان، تاریخ انبیاء، عبادت، دعا و مناجات است.
حسین علیزاده روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: همانطور که صحیفه سجادیه را با حجم کوچکتر از نهجالبلاغه به دلیل لطافتهای عاطفیتر آن از جنبه مناجات و مطالب ذوقی دختر، خواهر یا فرزند دیگر قرآن مینامند، نهجالبلاغه را نیز فرزند قرآن نام میبردند.
وی با تاکید بر شباهتهای بسیار زیاد ظاهری و باطنی قرآن و نهجالبلاغه ادامه داد: شباهتهای ظاهری حجم قرآن و نهجالبلاغه نیز از جمله در حجم کمتر قرآن با چاپهای معمولی و متوسط و حجم بیشتر نهجالبلاغه به طور تقریبی مساوی است.
پژوهشگر معارف اسلامی با اشاره به وجود 450 کلمات قصار، دهها نامه و بیش از 200 خطبه در کتاب شریف نهجالبلاغه که حجم بیشتری نسبت به قرآن دارد، اظهار داشتد: دلیل حجم بیشتر نهجالبلاغه بیان شرح و تفسیر آیههای قرآنی است که در قرآن به اجمال، ایجاز و اشاره آمده و شرح و تفسیر آن بر عهده پیامبر (ص) و معصومان گذاشته شده است.
علیزاده ساختار قران و نهجالبلاغه را شبیه دانست و اضافه کرد: همانطور که قرآن سورههای کوتاه، متوسط و بلند دارد، نهجالبلاغه نیز دارای خطبهها کوتاه، متوسط و طولانی از جمله عهدنامه مالک اشتر بهعنوان بلندترین نامه این کتاب شبیه به سورههای مطول (طولانی) قرآن است.
وی، کلمات قصار و تکجملهای حضرت علی (ع) را نیز در نهجالبلاغه شبیه سورههای کوتاه آخر قرآن برشمرد و افزود: قرآن و نهجالبلاغه افزون بر شباهت در ساختار و حجم در محتوا نیز از جمله آغاز تمامی سورهها با "بسمالله الرحمن الرحیم" بهعنوان سنت رایج خدا و اهل بیت (ع) در آغاز کلام شبیه و در هر 2 کتاب نام و اسامی خدا تکرار شده است.
صاحب تالیفات معارف اسلامی، دومین وجه مشترک قرآن و نهجالبلاغه را بیان حمد و ستایش خداوند در آغاز برخی سورههای قرآن از جمله حمد و فاطر و بسیاری از خطبههای نهجالبلاغه بیان کرد و گفت: آنگونه که برخی سورههای قرآن با حمد خدا به پایان رسیده، برخی نامههای امیرالمونین (ع) نیز با ستایش و مدح خدواند پایان یافته است.
علیزاده، نمونههای ستایش خدواند در آیه 39 «وسبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس وقبل الغروب» سوره ق مبنی بر ستایش پروردگار قبل از طلوع و غروب خورشید و آیه 34 «و قالوا الحمد لله الذی أذهب عنا الحزن» سوره فاطر که فرموده سپاس مخصوص خدایی است که اندوه را از دل ما برد، تصریح کرد: مشابه مضمون این آیهها در خطبه 48 نهجالبلاغه با این تعبیرها «الحمد لله کلما وقب (1) لیل وغسق (2)، والحمد لله کلما لاح نجم وخفق (3» یعنی "ستایش مخصوص خداییاست هر زمان که شب فراگیر شود، ستایش مخصوص خداوندی است هر وقت که ستاره بدرخشد و پنهان شود" مشاهده میشود.
وی با اشاره به وجود نمونههای فراوان مشترکی بین قرآن و نهجالبلاغه از جمله آیه 115 «أفحسبتم أنما خلقناکم عبثا» سوره مومنون با موضوع بیهودهنبودن خلقت انسان و مضمون این آیه در خطبه 85 نهجالبلاغه اضافه کرد: شبیه مضمون آیه هفت «و اذ تأذن ربکم لئن شکرتم لأزیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید» سوره ابراهیم مبنی بر افزایش و نقصان نعمتها با شکر و کفر نعمت نیز در حکمت 13 نهجالبلاغه با این بیان «اذا وصلت الیکم أطراف النعم فلا تنفروا أقصاها بقل الشکر» بیان شده که امیرالمونین (ع) کم شکری و کمسپاسی را دلیل بافی نماندن و دور کردن نعمت فرموده است.
به گفته علیزاده، نکته جالب حکمت 13 نهجالبلاغه در تفسیر آیه هفت سوره ابراهیم اینست که اگر شما نعمتی را کم و کوچک شکر کنید باقی ماندن آن برایتان از بین میرود و حتی امیرالمومنین (ع) در خطبه دوم «أحمده استتماما لنعمته و...» این کتاب گران سنگ، حمد و ستایش خدا را طلب کامل شدن نعمت برمیشمارد.
وی با بیان اینکه خداوند در قرآن به تکرار اسلام را دین پذیرفته و پسندیده شده نزد خودش از جمله آیه 19«ان الدین عند الله الاسلام» سوره آل عمران، آیه 85 «ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه وهو فی الآخر من الخاسرین» همین سوره یا آیه سه سوره مائده معروف به غدیر «الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا» دانسته است، ادامه داد: شبیه همین مضمونها که غیر اسلام دینی پذیرفته نیست در خطبه 198 نهجالبلاغه «ثم ان هذا الاسلام دین الله الذی اصطفاه لنفسه و اصطنعه علی عینه و أصفاه خیر خلقه و أقام دعائمه علی محبته،» و خطبه 160«فمن یبتغ غیر الاسلام دینا تتحقق شقوته و تنفصم عروته و تعظم کبوته و یکن مآبه الی الحزن الطویل و العذاب الوبیل» وارد شده است.
کارشناس امور قرآنی آمدن واژه فترت به معنی فتور، سستی، فاصله، انقطاع و جدایی را نمونه دیگر مشترک قرآن و نهجالبلاغه برشمرد و گفت: خداوند در آیه 19«یا أهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبین لکم علی فتر من الرسل...» سوره مائده زمان فترت ورود دین اسلام و آمدن پیغمبر اکرم بهعنوان آخرین پیامبر بعد حضرت عیسی (ع) را با 600 سال فاصله بیان میکند و امام علی (ع) نیز مثل همین واژه و مضمون را با عبارت «أرسله علی حین فتر من الرسل و...» در خطبه 89 و 157 میفرماید.
علیزاده، دستور خداوند مبنی بر قیام و عبادت شبانه «قم اللیل الا قلیلا» و قرآن خواندن به شیوه ترتیل «أو زد علیه و رتل القرآن ترتیلا» به پیامبر (ص) در آیههای نخست و سوم سوره مزمل را نمونه دیگری از تشابهات قرآن و نهجالبلاغه بیان و اضافه کرد: حضرت علی (ع) مثل همین عبارت را در وصف متقین درباره صفات پرهیزکاران در خطبه 193به نام متقین یا همام «اما اللیل فصافون اقدامهم تالین لاجزاء القرآن یرتلونه ترتیلا،» میفرماید که "متقین شبها، همچنان برپای ایستادهاند تا جزء جزء کتاب خدا را بخوانند. می خوانند و آرام و با تأنی و تدبر می خوانند."
وی نمونه دیگر اشتراکهای این 2 کتاب را در موضوع مقدار و چگونگی رزق و روزی و فراخ و تنگ گرفتن آن بر بندگان خدا در آیه 26«الله یبسط الرزق لمن یشاء ویقدر» سوره رعد و درجههای مختلف و تقسیم روزی در خلقت انسانها در آیه 32 «نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیا الدنیا» سوره زخرف عنوان کرد و گفت: همانطور که خداوند در این آیهها یکسان نبودن مقدار روزی و تقسیم آن برای همه را وابسته به تلاش و آزمایش انسانها در کمک به یکدیگر و زمان و مکان متفاوت میداند امیرالمومنین (ع) نیز این موضوع را در خطبه 90 نهجالبلاغه به این شکل «و قدر الأرزاق فکثرها و قللها. و قسمها علی الضیق و السعه فعدل فیها» بیان میکند که "خداوند روزی مردم را مقدر فرمود و آن را برای برخی فراوان و برای بعضی دیگر اندک قرار داد، و ارزاق را بر مبنای تنگی و فراخی قسمت نمود، و در این تقسیم بندی عدالت به خرج داد."
استاد دانشگاه قم نمونه دیگری از اشتراکهای قرآن و نهجالبلاغه را آیه 160 «من جاء بالحسن فله عشر أمثالها ومن جاء بالسیئ فلا یجزی الا مثلها وهم لا یظلمون» سوره انعام درباره پاداش 10 برابری یک حسنه و جزای یک برابری یک سیئه را با این مضمون «و لم یؤیسک من الرحم بل جعل نزوعک عن الذنب حسن و حسب سیئتک واحد و حسب حسنتک عشرا» در نامه 31 خطاب به امام حسن (ع) یا یکی از فرزندانش اضافه کرد و گفت: امیرالمونین (ع) در این عبارت و در تفسیر آیه 160 سوره انعام می فرماید که "از مهربانی و رحمت خویش ناامیدت نکرده است، بلکه توبه و دل برکندن از گناه را "کار نیک" شمرده و در حساب، گناهت را "یک" و کردار نیکت را "ده" نوشته است."
علیزاده نمونه دیگری اشتراک این کتاب به لحاظ محتوا را در بیان واژه شرک و کفر و نیامرزیده شدن این گناه در آیههای 48 «ان الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء و من یشرک بالله فقد افتری اثما عظیما» و آیه 116 «ان الله لا یغفر أن یشرک به ویغفر ما دون ذلک لمن یشاء ومن یشرک بالله فقد ضل ضلالا بعیدا» سوره نسا تاکید کرد و گفت: امام علی (ع) نیز با استناد به همین آیه شرک و گناه بخشودنی آن را در خطبه 175 «فأما الظلم الذی لا یغفر فالشرک بالله قال الله تعالی ان الله لا یغفر أن یشرک به» بیان میفرماید.
صاحب تالیفات معارف اسلامی، مناجات انبیاء، تشویق به دعا و استجابت آنرا را از دیگر نمونههای مشابه قرآن و نهجالبلاغه در آیههای متعدد قرآن از جمله در آیه 33 «قال رب السجن أحب الی مما یدعوننی الیه و الا تصرف عنی کیدهن أصب الیهن...» سوره یوسف، آیه 201 «ربنا آتنا فیالدنیا حسن و فیالآخر حسن وقنا عذاب النار» سوره بقره، آیه 60 «وقال ربکم ادعونی أستجب لکم» و لطیفتر از آن آیه 186 سوره بقره «واذا سألک عبادی عنی فانی قریب» برشمرد و افزود: این مضمونها در خطبه 89 «و من سأله أعطاه و من أقرضه قضاه و من شکره جزاه عباد الله» یا در همان نامه 31 به امام حسن (ع) «و اعلم أن الذی بیده خزائن السماوات و الأرض قد أذن لک فی الدعاء و تکفل لک بالاجاب» بیان شده است که ما با دعا و نماز خواندن کار مهمی نکردیم بلکه این خدواند است که از سر لطف به ما اجازه مناجات، راز و نیاز و نیاش در قالب نماز و دعا عطا کرده و ضمانت و کفالت اجابت آن را کرده است یعنی نمیشود بنده دعا کند اما خداوند در استجابت را نگشاید.
علیزاده با اشاره به تفسیر نور معلم اخلاق و قرآن حجتالاسلام محسن قرائتی که بهشیوه بسیار زیبا، مختصر و مفید هرکلمه آیههای قرآن در قالبنکتههای کوتاه شبیه کلمات قصار تجزیه، تحلیل و آنالیز شده است، اظهار امیدواری کرد که همانند این اقدام و نمونه تفسیر نیز برای نهج البلاغه به عنوان فرزند قرآن بیان و سخنان حضرت علی (ع) با کیفیت و روش استاد قرائتی در قالب نکات کلیدی و محوری زندگی تبیین شود.
شهرستان کاشان از 21 مهر سال 1399 به مدت 2 سال به عنوان نخستین پایتخت نهجالبلاغه کشور نامگذاری شده است.
افزون بر 50 نفر حافظ نهجالبلاغه، یک هزار و 200 نفر حافظ بخشهایی از این کتاب ارزشمند، 200 نفر حافظ کل قرآن مجید و 15 نفر حافظ کل صحیفه سجادیه در کاشان آموزش دیدهاند.
*س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*