پژوهش محور توسعه
سروش زادعلی؛ آموزش و پژوهش در سده گذشته به عنوان دو محور اصلی توسعه شناخته شده است. در کشور ما نیز بخشهای پژوهشی مختلفی در ادارات، سازمانها و وزارتخانهها با عنوان بخشهای پژوهش اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و سیاسی وجود دارد، اما همواره نگاه مثبت و تاثیرگذاری به موضوع پژوهش بدلیل عدم شناخت اثرات مثبت پژوهش و پژوهش محور بودن در بین مدیران بخشهای کلان، میانه و خرد نبوده است و کارها و امور در تمامی نظامهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و صنعتی بر پایه سنوات گذشته و بدون پویایی و تغییرات رو به جلو انجام گرفته است. حتی بودجههای تعیین شده جهت انجام کارهای پژوهشی توسط بسیاری از مدیران مربوطه در زمینه دیگری صرف شده است.
با نگاهی به تمامی سیستمهای اقتصادی اجتماعی کشور متوجه ایستایی و عدم پویایی در سیستمهای اقتصادی اجتماعی کشور خواهیم شد که این امر از عدم توجه مدیران به موضوع پژوهش نشات میگیرد، پژوهش موجب بروز رسانی در چرخه انجام کارها میگردد و امور از حالت تکرار و یکنواختی خارج میگردد.
مدیران در سطوح مختلف از اهمیت کار پژوهشی بدلیل عدم آشنایی با روشهای تحقیق و مباحث پژوهشی و اینکه کار پژوهشی تا چه اندازه موجب شناخت علل و عوامل معضلات و کژکارکردی در سیستم و چاره سازی (راهکار) برای حل مسئله میگردد غافل هستند.
پژوهش محور بودن موجب تولید فکر و محتوا در سیستم اقتصادی اجتماعی، صنعتی کشور میگردد و به تبع آن امور اجرایی و عملیاتی از حالت تکرار، عدم پیچیدگی و سادگی در سیستم اقتصادی اجتماعی خارج و ایستایی جای خود را به پویایی در سیستم میدهد. در چنین سیستم پویایی افراد غیرمتخصص که متاسفانه در حال حاضر به دلیل سادگی و عدم پیچیدگی و پژوهش محور نبودن، بسیاری از امور سطوح مختلف را در اختیار دارند جایی نخواهند داشت و شایسته سالاری و اخلاقمداری حاکم میگردد.
توجه به پژوهش با استفاده از متخصصان در نظام اجتماعی فرهنگی موجب شناخت علل و عوامل مشکلات و معضلات اجتماعی و تدبیر در بکارگیری راهکار درست برای حل مسئله اعم از فقر، فحشا، تبعیض، فاصله طبقاتی، طلاق و سایر مسائل اجتماعی میگردد. همچنین پژوهشمحور بودن در بخش صنعت موجب مهندسی ساخت تجهیزات، مواد و مصالح مختلف بدست مهندسان داخلی میگردد که در نهایت منتج به شکلگیری صنعت نوین داخلی و برون رفت از صنعت فرسوده و تکراری خواهد شدکه توسط مهندسان و صنعتگران داخلی بوجود میآید که بصورت بالقوه آمادگی جهت شکل دادن و بالفعل نمودن صنعت بومی را دارند، اما بدلیل بیتوجهی مسئولان بخش زیادی از این متخصصان بیکار، دلسرد و یا مهاجرت در چنین وضعیتی را بهترین گزینه میبینند. پژوهشمحور بودن در نظام اقتصادی هم موجب شناخت علل و عوامل کاهش بهرهوری و رشد اقتصادی و شناخت راهکار برای ارتقاء بهرهوری و رشد میگردد.
نهادهای پژوهشی که در زمینه اجتماعی فرهنگی فعایت میکنند و اسم پژوهشگاههای اجتماعی و فرهنگی را یدک میکشند اکثرا افراد غیرمتخصص هستند که حتی مدیران ارشد آنها نیز تحصیلات آکادمیک غیرمرتبط با مسائل پژوهشی را دارند و با روشهای تحقیق و پژوهش ناآشنا هستند و بجای اینکه در زمینه حل مسائل و مشکلات اجتماعی خروجی مثبتی ارائه دهند بر موضوعات فرهنگی طیف خاصی از جامعه که مغایر با اتفاقاتی هست که در کف جامعه اتفاق میافتد آن هم با روشهای سطحی تحقیق، کارهای پژوهشی انجام میدهند.
در زمینه صنعت نیز رخوت و یکنواختی در بخشهای پژوهشی (البته در صنعت نفت در سالهای گذشته کارهایی صورت گرفته است، اما با توجه به گستردگی و پیچیدگی این صنعت کارهای بزرگتر و کار در تمامی صنایع را میطلبد) باعث شده تا صنعت یکنواخت و وابسته داشته باشیم و اگر کارهای کلانی هم صورت میگیرد بخش مهم کار، تکنولوژی، مواد و مصالح آن وارداتی است که این مسئله یکی از دلایل مختلف خروج ارز و کم شدن ارزش پول ملی است. قطعا اگر صنعت بومی شده بر پایه ساخت داخل و وابستگی اندک داشته باشیم زمینه برای اشتغال جوانان (در کشورهای مختلف بخش عمده نیروی کار در بخش صنعت مشغول بکار هستند) و توسعه کشور مهیا میگردد.
ورود پژوهشگران آشنا به امر پژوهش در نهادهای اجتماعی فرهنگی موجب شناخت علل و عوامل و در نهایت شناخت راهکار در جهت حل مسئله میگردد تا یک جامعه بهنجار، اخلاقمدار و شایستهسالار با سطح فرهنگی بالا داشته باشیم که این مهم یکی از مولفههای توسعه در هر کشوری است یعنی نیروی انسانی مسئولیتپذیر و دلسوز.
در زمینه اقتصادی ورود پژوهشگران آشنا به امور باعث میشود تا علل و عوامل کژکارکردی در نهادهای اقتصادی مشخص گردد و در امتداد آن جلوی فسادهای اقتصادی از جمله (اختلاس، رانت، کارچاقکنی، پولشویی و....) گرفته شود و سطح رفاهی اقتصادی شهروندان ارتقا یابد.
مدیران ارشد کشور میبایست بجای اینکه مبنای تصمیمگیریهای خود را که تاثیرگذار بر زندگی و آینده شهروندان در همه زمینهها چه به عنوان شهروند عادی چه با هر عنوان (کارگر، کارمند، مهندس، معلم و..) دیگری است را نه صرفا برپایه گزارشات سطوح پایین دستی در سیستم بوراکراسی (اداری) که متاسفانه از وجود افراد متملق و بدون وجدان کاری که بواسطه زد و بند و سایر تخلفات اداری بدلیل عدم تخصصگرایی، عدم نظارت متمرکز دستگاههای نظارتی و حراستی و جابجا شدن ارزشها (یعنی افرادی که بر اخلاقمداری، وجدان کاری، دلسوزی و تخصص تاکید دارند کنار گذاشته میشوند و افرادی که اهل زد و بند، باندبازی بر پایه دوستی، پایمال کردن حقوق دیگران، نگاه از بالا به پایین، جلوگیری از رشد وارتقاء دلسوزان جای آنها را میگیرند) پر شده است، بلکه بر پایه پژوهش و پژوهش محور بودن تصمیات را اتخاذ کنند، زیرا در کار پژوهشی تمامی زوایای ریز و درشت مسائل و آنچه در کف جامعه و خیابانها، ادارات و شرکتها اتفاق میافتد روشن میگردد و تصمیات بهتری میتوان اتخاذ کرد.
خطمشی و سیاستهای شکل گرفته شده در زمینه نظامی و امنیتی کشور در راستای وظایف نهادهای مربوطه و در سایه راهنماییهای مقام معظم رهبری موجب شده است تا دست طمع ایادی استکبار که طی دههها و صدها قبل دست به غارت و چپاول کشور میزدند و موجب عقبافتادگی کشور میشدند قطع گردد و کشور بجایی برسد که هیچ تهدید داخلی و خارجی نتواند استقلال کشور که از مولفههای توسعه است را از بین ببرد که این مهم دست آورد بزرگی است که بعد از دههها و صدها متمادی اتفاق افتاده است.
امید است در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و صنعتی نیز که متاسفانه بدلیل غفلت مسئولین مشکلاتی بوجود آمده است با تعیین بودجههای مناسب و درخور و بها دادن به پژوهشگران ممتاز در تمامی نظامها (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و صنعتی) مشکلات بوجود آمده رفع گردد تا شاهد خوشبینی هر چه بیشتر سرمایه اجتماعی (شهرواندان) و همگرایی مردم نسبت به نظام و آرمانهای انقلاب اسلامی باشیم.