چالش بورسی دولتیها؛ اصلیترین متهم ریزش بورس چه کسی بود؟
این روزها که رقابتهای انتخاباتی شدیدتر شده است، کم کم مقصرین ریزش بورس و آب شدن سرمایه مردم در این نه ماه سقوط بورس از لابلای حرفهای کاندیداها مشخص میشوند. در حالی که رئیس کل سابق بانک مرکزی، انگشت اتهام سقوط بورس را به سمت وزرای نفت و اقتصاد نشانه رفته است، وزیر اقتصاد سوء مدیریت در نرخ بهره بین بانکی را دلیل افت بورس میداند.
بورس از اواخر سال 1398 به دلیل بازدهی فوق العادهای که داشت سر زبانها افتاد و بسیاری از مردم به تکاپو افتادند تا سرمایههای خود را به این بازار وارد کنند.
به گزارش بورس تابناک، این هیجان مردم برای ورود به بورس با تشویقهای پیاپی دولتمردان به خصوص شخص رئیس جمهور در سال 1399 بیشتر و بیشتر شد و شاخص کلی که به عنوان دماسنج بازار سرمایه در 5 فروردین ماه سال گذشته بر روی سطح 508 هزار و 661 واحدی قرار داشت به یکباره شیب تندی در جهت صعود به خود گرفت و تا 19 مرداد ماه سال گذشته به سطح دو میلیون و 78 هزار واحد رسید. اما 19 مرداد ماه 99 روز سیاه سهامداران بورس بود! روز سیاهی که سرآغاز هشت ماه قرمزپوشی بازار سرمایه و خون دل خوردن سهامداران بود.
از تیرماه 99 زمزمههایی پیرامون ریزش بازار سرمایه مطرح شده بود و نامه اقتصاددانان به رئیس کل بانک مرکزی و همچنین عملکرد خود بانک مرکزی از دیدگاه سهامداران به تهدیدی جدی برای بازار سرمایه تبدیل شده بود.
در مرداد ماه نیز یک جرقه که از کابینه دولت زده شد کل بازار سرمایه را به آتش کشید. جرقهای که از اصطکاک دو وزارتخانه اقتصاد و نفت بر سر صندوق پالایش یکم ایجاد شد.
هر چند که در آن زمان علیرغم آنکه سهامداران بانک مرکزی و بعد دو وزارتخانه اقتصاد و نفت را مقصر ریزش بازار میدانستند، اما دولت و به خصوص بانک مرکزی و وزارتخانههای اقتصاد و نفت زیر بار این حرف نمیرفتند و خود را حامی بازار سرمایه نشان میدادند!
با شروع رقابتهای انتخاباتی و کاندیداتوری عبدالناصر همتی رئیس کل سابق بانک مرکزی، حالا حقایق در حال آشکار شدن میباشد!
*س_همتی: دو وزیر اقتصاد و نفت مقصر سقوط بورس بودند!
_س* عبدالناصر همتی که در 14 خرداد 1400 در شبکه اجتماعی کلاب هوس حاضر شده بود درباره دلیل سقوط بورس گفت: به اعتقاد بنده، آغاز سقوط بورس از زمانی شروع شد که دو وزیر اقتصاد و نفت در خصوص عرضه پالایشی یکم به اختلاف رسیدند و روزهای منفی بازار سرمایه شروع شد؛ بنابراین دلیل ریزش شاخص کل بورس، کاهش نرخ سود بین بانکی نیست و وزیر اقتصاد و نفت در این خصوص مقصر هستند و باید پاسخگو باشند.
*س_دژپسند جواب همتی را داد: سوء مدیریت در نرخ بهره بین بانکی باعث افت بورس شد_س*
فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد در جریان همایش طرح قانونی بانک مرکزی نقدها و نظرها که در وزارت اقتصاد برگزار شد با اشاره به اثرگذاری فروش اوراق بر کنترل نرخ تورم اظهار کرد: از 300 هزار میلیارد تومان اوراق استفاده کردیم که البته تمام این عدد برای فروش نبوده است. باید توجه باشیم که اگر فروش اوراق انجام نمیشد به تورم فعلی کشور 36 درصد اضافه میشد. یعنی همین تورمی که الان بانک مرکزی حساب کرده است باید به اضافه 36 درصد میکردیم.
دژپسند تاکید کرد: اگر نرخ بهره بین بانکی که تحت نظر یک دستگاه (بانک مرکزی) است با سوء مدیریت مواجه نمیشد بهبود بازار سهام به گونهای بود که اتفاقا میتوانستیم به بانک مرکزی در هدایت نقدینگی کمک کنیم. چنانکه در مهرماه و آبان ماه وزارت اقتصاد به کمک بانک مرکزی در هدایت نقدینگی آمد.
دژپسند گفت: از تیرماه که نرخ بهره بانکی صعودی شد، از یک کجا به بعد روند شاخص بورس را نزولی کرد. این نقطه کجاست؟ آنجایی است که نرخ بهره بانکی به 17 درصد رسید. البته شاخص کل تنها تابع این نرخ بهره بانکی نیست و یکی از عوامل موثر این مسئله بوده است. از نرخ بهره بین بانکی 20 درصد به بعد این نرخ بر شاخص کل مسلط شد.
وزیر اقتصاد با اشاره به اینکه اگر سوء مدیریت بر نرخ بهره بین بانکی رخ نمیداد و بازار سرمایه روند خوب خود را ادامه میداد و سیاستهای افزایش عرضه از طریق عرضه سهام دولتی و تجهیز منابع صورت میگرفت، افزود: اگر وضعیت صعودی بازار سهام ادامه پیدا میکردد به هیچ عنوان دولت مجبور به استفاده از بحثهای فرابودجهای مثل تبصره 4 قانون بودجه نمیشد.
وزیر اقتصاد اظهار داشت: در زمانی که نرخ بهره بین بانکی پایین بود هفتهای 8 هزار میلیارد تومان اوراق فروخته میشد، اما با افزایش نرخ بهره بین بانکی، فروش اوراق دولت به شکل وحشتناکی افت کرد. سال قبل به سختی 125 هزار میلیارد تومان اوراق نقدی فروخته شد، اگر برخی میگویند بانکها به صورت اجباری اوراق نقدی دولت را خریداری کردند، باید تاکید کرد، هیچ الزامی از سوی دولت در این حوزه نبود بلکه به صورت اختیاری این روند عمدتا در بانکهای دولتی انجام شد.
دژپسند با بیان اینکه انحراف نظارت بانک مرکزی از سال 97 شروع شد اظهارکرد: مشکل از جایی شروع شد که بانک مرکزی نظارت مجمعی را دنبال کرد و در نظارت بر یک بانک مشکلدار و تعصب بر روی آن بانک، در اسفندماه 11 هزار میلیارد تومان از طریق اوراق به این بانک کمک کرد، اما همین بانک مرکزی حاضر نشد به اندازه 11 هزار میلیارد ارز بخرد و بازار سرمایه را نجات بدهد.
همان گونه که ملاحظه میشود حالا بعد از گذشت حدود نه ماه از ریزش بازار سرمایه و در حالی که سهامداران همان زمان مقصرین و مسببین ریزش بازار را معرفی میکردند، اما کسی زیر بار این تقصیر نمیرفت، دارد مشخص میشود که چه کسانی در این ریزش بازار و آب شدن سرمایه مردم مقصر بودند.