سه‌شنبه 4 شهریور 1404

چالش‌های ساختاری صنعت فولاد ایران؛ از ناترازی انرژی تا سایه سیاست بر اقتصاد

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
چالش‌های ساختاری صنعت فولاد ایران؛ از ناترازی انرژی تا سایه سیاست بر اقتصاد

دنیای اقتصاد: صنعت فولاد ایران این روزها در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد؛ صنعتی که با سهمی قابل‌توجه در اشتغال، صادرات غیرنفتی و زنجیره ارزش افزوده، می‌تواند نقش راهبردی در اقتصاد ملی ایفا کند، اما مجموعه‌ای از موانع ساختاری، از ناترازی انرژی و ضعف شفافیت اقتصادی گرفته تا نبود سیاست‌های توسعه پایدار، موجب شده که این ظرفیت بالقوه به طور کامل بالفعل نشود.

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ احدمهدی، رئیس هیأت‌مدیره شرکت «صنعت تجارت پردیس آذربایجان»، در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» به تشریح ابعاد این بحران پرداخته و تاکید می‌کند: «تا زمانی که تصمیم‌گیری‌ها بر پایه داده‌های کارشناسی عملیاتی صورت نگیرد و سیاست از اقتصاد جدا نشود، این صنعت با چالش‌های پایدار مواجه خواهد بود.»

مهم‌ترین چالش‌های صنعت فولاد در ایران چیست؟

بزرگ‌ترین معضل، نبود هوشمندسازی فرآیندهای اقتصادی و صنعتی است. تصمیم‌گیری‌ها غالبا بر مبنای آینده‌نگری و تحلیل دقیق صورت نمی‌گیرد و پیشنهادهای کارشناسی، حتی زمانی که مطرح می‌شوند، کمتر به مرحله اجرا می‌رسند. در بسیاری از کشورها، حتی پس از تجربه بحران‌های عمیق یا جنگ، مسیرهای رانت و ناکارآمدی مسدود می‌شود و حمایت واقعی از تولید داخلی در دستور کار قرار می‌گیرد. اما در ایران، کوچک‌ترین راهکار اصلاحی اگر پشتوانه مطالعاتی و ضمانت اجرایی نداشته باشد، عملا بی‌اثر خواهد ماند.

نقش شرایط سیاسی در تشدید این مشکلات چیست؟

اقتصاد ایران به‌طور مستقیم با تحولات سیاسی گره خورده است. تغییرات در سطح سیاست داخلی و خارجی، کوچک‌ترین اثرات خود را با تأخیر اما به شدت بر تصمیمات اقتصادی و صنعتی می‌گذارد. این در حالی است که بخش خصوصی به ویژه آن دسته از بنگاه‌هایی که در حوزه صادرات و فعالیت‌های برون‌مرزی فعال هستند با چالش‌هایی چون نبود شفافیت، فرار مالیاتی، و حتی وجود شرکت‌های صوری مواجه‌اند. بدون اصلاح این بسترها و ایجاد محیطی پیش‌بینی‌پذیر، نمی‌توان از بخش خصوصی انتظار داشت که با سرمایه‌گذاری بلندمدت از این بحران عبور کند.

ناترازی انرژی چه پیامدی بر تولید فولاد داشته است؟

ناترازی انرژی، به‌خصوص در هشت سال اخیر، به یکی از اصلی‌ترین عوامل محدودکننده تولید تبدیل شده است. مصرف بهینه در بسیاری از واحدهای صنعتی رعایت نمی‌شود، استانداردهای توسعه صنعتی قدیمی یا ناکافی است و یارانه‌های پنهان انرژی به جای آن‌که در جهت حمایت هدفمند از صنعت مصرف شود، در حوزه‌های غیرمولد هدر می‌رود. نتیجه این وضعیت، افزایش هزینه‌های تولید، کاهش بهره‌وری و از دست رفتن مزیت رقابتی در بازارهای داخلی و خارجی است.

دولت چه اقداماتی برای تامین انرژی و مدیریت منابع آب ارائه داده است و آیا این اقدامات عملیاتی هستند؟

دولت طی سال‌های اخیر بر بازچرخانی آب و مدیریت بهینه منابع تأکید داشته است، اما این سیاست‌ها در عمل، به دلیل نبود پشتوانه کارشناسی کافی و عدم ارائه ضمانت‌های لازم برای بخش خصوصی، بار مالی سنگینی ایجاد می‌کند و اجرایی نیست. به باور من، راهکار عملی آن است که تصفیه‌خانه‌های محلی در مناطق صنعتی توسعه یابند تا خروجی فاضلاب انسانی و صنعتی مجددا به چرخه تولید بازگردد. با این حال، حمایت‌های لازم چه در حوزه تسهیلات مالی و چه در سیاستگذاری همچنان ناکافی است و بسیاری از این طرح‌ها در حد شعار باقی می‌ماند.

راهکارهای عملی شما برای پایداری و توسعه صنعت فولاد چیست؟

نخستین گام، تفکیک سیاست از اقتصاد و حرکت به سمت تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر داده و تحلیل کارشناسی واقعی است. دوم، باید شفافیت اقتصادی برقرار و مسیرهای رانت، فساد و فرار مالیاتی مسدود شود تا بخش خصوصی با اعتماد بیشتری وارد سرمایه‌گذاری شود. سوم، اصلاح ناترازی انرژی و سرمایه‌گذاری جدی در حوزه تصفیه و بازچرخانی آب ضروری است. اگر این موارد به شکل واقعی و نه شعاری اجرا شوند، می‌توان امیدوار بود که صنعت فولاد ایران از چرخه فرسایشی فعلی عبور کرده و به جایگاه شایسته خود در اقتصاد ملی و بازارهای جهانی برسد.//