چرایی وجود تلخی و سیاهی در فیلمها / پولهایی که برای فرار مالیاتی به سینما آمد!
عضو انجمن منتقدان عملکرد سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را تا روز پنجم را بررسی کرد.
مازیار شیخ محبوبی عضو انجمن منتقدان و صداگذار و صدابردار سینما در گفتگو با خبرنگارحوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، پیرامون عملکرد سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را تا روز پنجم گفت: از نوع فیلمها مشخص است که قرار بوده به نوعی برگزار شود که در حد جشن و کاملا خنثی باشد و برای من سوال است که چه تضمین و تعهدی است که حتما باید 20 یا 22 فیلم باشد آیا نمیتوان این انتخاب را دقیقتر و سخت گیرانهتر انجام داد تا فیلمهایی که به معنای واقعی سینما هستند دیده شوند؟! تا روز پنجم فقط دو فیلم برای من سینمای واقعی بودند و الباقی تله فیلم هستند و این جز تاسف چیز دیگری ندارد. یکی از آنها «روز صفر» که موضوعی خاص دارد و یک سینمای حرفهای شبه امریکایی است و مخاطب سینما را در آن میبیند و تضمین میکنم خوب میفروشد.
او افزود: مهرداد خوشبخت که فیلم «آبادان یازده 60» را دارد از دوستان قدیمی من است و دوستش دارم و سالها با او کار کردم، ولی متاسفانه سوژه بسیار خوب بود، اما تله فیلم ساخته که در مدیوم جشنواره و سینما نیست. این فیلم قابلیت دارد سالهای سال در تلویزیون و در شرایط زمانی خاص پخش شود.
این منتقد سینما ادامه داد: یا مثلا «شنای پروانه» تلفیقی از دو فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» و «متری شیش و نیم» بود. همان شهامت دارد و متعلق به همان نسل است و هیچ ایرادی ندارد، اما فیلمی نبود که در جشنواره باشد. شاید بگویید در سینمای خارج هم فیلمهایی شبیه یه هم داریم، اما سینمای ما با توجه به فرهنگ و شرایطی که دارد خروجی خوبی نخواهد داشت. علاوه بر این «شنای پروانه» ترویج و تشویق لات بازی است.
این منتقد گفت: نمونه بعدی، فیلم «درخت گردو» مهدویان است؛ به شخصه در سالن سینما شاهد گریه افرادی بودم که واقعا تحت تاثیر قرار گرفته بودند و اغراق هم نیست؛ منتهی تحت تاثیر شرایط و جیغ و شیونها قرار گرفتند و آن سه بچه را حربه قرار داد. درست است دنیا باید بداند چه اتفاق ناگواری رخ داده شکی در آن نیست، اما من میگویم با زبان سینماییتر بسازید تا بتواند بهتر و بیشتر نمایان کند. مهدویان در این فیلم بزرگترین لطمه را از مهران مدیری میخورد که آن هم خبرنگاران در نشست پرسش و پاسخ گفتند. اول مارکت اسپانسر فیلم بود و مصطفی احمدی تهیه کننده «دورهمی»؛ به نظر می رسد همین ها دست به دست هم داد تا مدیری با آن سابقه خوب کمدی به پروژه وارد بشود. بازی خوب حضور با لباس شیک سوپرمنی در جلسه پرسش و پاسخ نیست؛ چرا که تواضع خودش را میخواهد. به نظرم بازی بد مدیری حتی بازی خوب پیمان معادی را هم در «درخت گردو» تحت الشعاع قرار داد.
او ادامه داد: وقتی که شما هر فیلمی را بیاورید و نشان دهید و به هر قیمتی هر کاری را بخواهید انجام دهید خنثی میشود و این جز «شو» چیز دیگری نیست و اکثر این فیلمهایی که در جشنواره است سال آینده فروش نخواهند داشت.
این منتقد در خصوص سر منشا این حجم از موج تلخی و سیاهی که در فیلمها وجود دارد بدون اینکه راه حلی برای برون رفت از آن بدهند، کجاست؟ بیان کرد: پس از انقلاب زمانی که جامعه ما در اوج جنگی که بدجور درگیر آن بود قرار داشت و حتی سالها پس از آن، اینگونه خمود نبود، اما این سالها فیلمسازان ما هم با موج سواری و برای مطرح شدن از کانال خمودگی و سیاهی جامعه بهره برده و ضربه میزنند که بخشی موفق و تعدادی ناموفق میشوند. سوال من پیرو سوال شما این است که این حجم از کارگردان چطور و از چه کانالی بیرون میآیند آیا واقعا نیاز است؟ وقتی که سینما و تکنیکهای آن را نمیشناسند و سال هاست این موارد را در آثارشان میبینیم چه لزومی دارد به سینما میآیند؟!
او افزود: نمونه دیگر فیلمهای جشنواره امسال که ضعیف ظاهر شد فیلم «ابر بارانش گرفته» مجید برزگر است که از فرط ضعیف بودن خیلیها سالن را ترک میکردند. من تمام این نمونههای ضعیف جشنواره فیلم فجر امسال را از رفیق هایم گفتم تا خط مشی خودم را مشخص کنم.
او در خصوش عملکرد هیات انتخاب فجر 38 گفت: اینها بیشتر بازاری هستند تا سینمایی و انتخابشان فرمایشی است. آنها میگویند برای انتخاب فیلمها فشاری نبوده است آیا فشار از این بیشتر که فیلم «خورشید» مجید مجیدی ساخته نشده و هم اکنون هم در حال انجام مراحل فنی است، منتهی اعلام کردند رسیده است. جای سوال میماند مگر شما قانون نداشتید که اگر فیلمها تا تاریخ تعیین شده نسخه نهایی خود را به دبیرخانه ندهند حق ورود به جشنواره ندارند پس چه شد؟! چون مجیدی را میشناسند باید چنین کاری را انجام دهید و حق چند فیلم دیگر را پایمال کنید؟
این منتقد بیان کرد: من را همیشه به عنوان رک گو در سینما میشناسند. به نظرم صادقترین فرد هیات انتخاب رضا درستکار است در مقابل همایون اسعدیان برای جایزه دادن به پیمان معادی و پریناز ایزدیار خط میدهد کجای دنیا این کار را میکنند؟! هیات انتخاب در سینمای خارج اصلا حق ابراز نظر شخصی خودش را برای انتخاب فرد یا فیلمی خاص با هدف دریافت جایزه را ندارد.
او گفت: من میگویم سمت و سو است یعنی الان همه دارند خودشان را به زمین و زمان میزنند تا بگویند پیمان معادی در فیلم «درخت گردو» مهدویان بهترین است! چون فیلم درمورد حمله شیمیایی و مربوط به اول مارکت است و... حتما باید جوایزی داشته باشد. پیمان معادی در فیلم «متری شیش و نیم» خیلی بهتر از این اثر بود و حق او و تمام گروه را خوردند؛ به خصوص سید جمال ساداتیان، چون تسویه حساب شخصی بود که به عدم ارسال فیلم به اسکار هم رسید و فیلم کودکانه «در جستجوی فریده» را فرستادند.
او در پاسخ به این سوال که این اتفاقات منفی جشنواره تا چه زمانی ادامه دارد؟ گفت: تا زمانی که مدیریت دولتی بر سینمای تلفیقی خصوصی دولتی حاکم باشد. همه سینمای ما دولتی است. همین سرویسی که الان برای جشنواره میبینید مربوط به شهرداری است، چون 8 میلیارد تومان پول داده تا جشنواره برگزار کند و قول میدهم فیلم حناچی هم جایزه خواهد گرفت. پس تا زمانی که استقلالی در برگزاری جشنواره وجود ندارد و از جای دولتی هندلینگ میشود؛ این جریانهای منفی ادامه دار است. امیدوارم دیدگاهمان آنقدر قویتر شود تا از این بحران خارج شویم.
این منتقد در بخش پایانی صحبتهای خود ییان کرد: من گفتم فیلم «روز صفر» ملکان به معنای واقعی سینماست و فیلم خوبی است چون چند سرو گردن از فیلم «شبی که ماه کامل شد» نرگس آبیار بالاتر بود. پس اگر هم مشکلی داشته باشد که دارد، اما همه از رسانهها تا سینماییها و... تمام قد پشت آن میایستند، ولی آن شویی که مسعود فراستی راه انداخت و سرزده وارد جلسه پرسش و پاسخ فیلم شد چه بود و چه معنی داشت؟ آیا اسم این کار هدایت کردن با اهداف خاص نیست؟
او افزود: همه میدانند فراستی فردی است که تغذیه میشود نوش جانش، اما در حال هدایت کردن جلسه بود، جلسه مطبوعاتی خاص است یعنی یک سری آدمها کارت و اجازه ورود گرفتند و کارشان هم مشخص است، اما فراستی که هیچ صنمی با این جلسه نداشت چرا باید حضور پیدا کند؟ در صورتی که میتوانست بیرون جلسه همین شو را بگذارد!
این منتقد گفت: همه این حرفها را بدون هیچ حب و بغض و کاملا صادقانه گفتم و اگر از دوستانی هم به صورت خاص نام بردم رفیقهای من هستند و زمانی شما رفیق هستید که عیب دوستتان را بگویید. به عنوان نمونه وقتی مجید برزگر فیلم «پرویز» را ساخت همه تحسین کردند. خود من به او گفتم فیلم یک عیب دارد گفت: چه عیبی؟ گفتم: صدابردارش من نبودم (با خنده).
او بیان کرد: همه دوست دارند پیشرفت را ببینند درست است ما با آثارمان به ثبات میرسیم، اما چه اصراری است که اگر من خلا فکری دارم حتما فیلم بسازم و به جشنواره بدهم؟! در یک صورت این اتفاق میافتد پولی به شما برسد و بگویند سفارشی بسازید. الان هم که یک دوست پیدا شده پولهایی را برای فرار مالیاتی خودش به سینما آورده و حمله کرده به فیلمسازان جوان و غیر جوان، منظورم رنجکشان است. خدا خیرش بدهد، چون پولش را میآورد، اما این روزنهای است که برای معافیت فرهنگی خودش باز کرده است.
انتهای پیام /