چرا اگر رونالدو هم بیاید فوتبال ایران پیشرفت نمی کند؟
فوتبال حرفه ای زیرمجموعه صنعت سرگرمی است. صنعت سرگرمی از جمله صنایع مدرن جهان است و اداره این کسب و کار نیازمند ذهن مدرن و باز است. با ذهن سنتی و بسته قطعا نمی توان در هیچ بخشی از صنعت سرگرمی به ویژه فوتبال به جایی رسید.
عصرایران؛ مجید طریق - مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال ایران گفته است: رونالدو را هم بیاوریم فوتبال ایران پیشرفت نمیکند. من با رئیس فدراسیون عربستان رفیق هستم. آنها گردشگری و سینما را هم گسترش میدهند. پول کلانی دارند که بخشی را در ورزش آوردند و بخشی را در صنایع دیگر و میخواهند از نفت بینیاز شوند. این برای ما عملیاتی نیست، توسعه خریدنی نیست بلکه ساختنی است؛ اگر ما رونالدو را هم بیاوریم در توسعه خیلی اتفاق بزرگی نمیافتد.
در این باره می توان گفت:
1- آنچه که تاج رئیس فدراسیون فوتبال ایران گفت صحت دارد. توسعه فوتبال و توسعه اقتصادی خریداری نیست ساختنی است. اگر بخواهیم درست تر بگوییم قبل از ساخت، درک کردنی است و درک قابل انتقال فوری یا تزریقی از فردی به فرد دیگری نیست بلکه تک تک افراد خود باید به این درک برسند. این درک کردن نیازمند پیش نیازهای بسیار و در مراحل مختلف است. در ایران، اکثریت مسوولان، توسعه فوتبال را درک نکرده اند و این موضوع با پول حل نمی شود بلکه با پول می توان آموزش داد.
در مقابل، اکثریت مسوولان کلیدی در عربستان سعودی توسعه فوتبال و توسعه اقتصادی را درک کرده اند. به همین دلیل سراغ پول و سرمایه گذاری در فوتبال رفته اند و تاکنون موفق بوده اند. اگر درک صحیح از توسعه اقتصادی و فوتبال در میان مسوولان سعودی نبود چند برابر پول فعلی هم کمکی به آنها نمی کرد. محدود کردن توسعه اقتصادی و فوتبالی در عربستان سعودی به وجود پول و هزینه کردن پول، تنها چشم بستن بر واقعیت و فریب خود و دیگری است. علاوه بر این، خود را از درک الگوی زنده توسعه اقتصادی و فوتبالی در نزدیکی خود هم محروم می کنیم.
2- عربستان سعودی به مانند بسیاری دیگر از کشورهای جهان، تکلیف خود را با فوتبال مشخص کرده است اما ایران هنوز نه. فوتبال در ایران در وضعیت تعلیق است. نه تکلیف آن مشخص است و نه هدف آن. نه جایگاه و نه ماموریت مهمترین ورزش جهان هنوز در ایران مشخص نیست. در میان تصمیم گیران غیرفوتبالی و فوتبالی ایران هنوز تکلیف فوتبال مشخص نیست. به مانند بسیاری از حوزه های مهم که در بلاتکلیفی و تعلیق به سر می بریم. به همین دلیل حجم زیادی از تصمیم گیری ها درباره فوتبال در ایران، متناقض، ناقص و ضدفوتبالی است.
3- فوتبال حرفه ای، کسب و کار است. این نخستین اصل نگاه توسعه ای به این ورزش است. ورزش حرفه ای در فوتبال و بسیاری دیگر از رشته های ورزشی، به یک کسب و کار پرسود تبدیل شده است. برخلاف ورزش همگانی که هدف، تربیت بدنی و سلامتی عامه جامعه است اما در ورزش حرفه ای فوتبال، با کسب و کار پرسودی سر و کار داریم که قواعد آن در چارچوب استاندارهای جهانی فعالیت اقتصادی و فوتبال حرفه ای تعریف شده است.
فقط کافی است به باشگاه های فوتبال حرفه ای ایران نگاهی بیاندازیم و بدانیم همه مصرف کننده پول هستند و نه تولیدکننده. تولید پول و سود از فوتبال حرفه ای، نیازمند مدیران اقتصادی قدرتمند و توانا و پول ساز است و نه افرادی که از مدیریت تنها چاپلوسی و پول خرج کردن را می دانند. البته بسیاری از مدیران فوتبالی ایران، تخصص بدهکارسازی سازمان زیرمجموعه خود را نیز به خوبی بلدندند. فوتبال کسب و کار است یعنی براساس کسب درآمد و تولید سود است. در غیراین صورت باشگاه ورشکسته می شود. در هر کسب و کاری، مجموعه از هزینه ها و درآمدها وجود دارد و از دل این دو، سود به دست می آید. سود، تعیین کننده ادامه حیات و کیفیت آن برای هر کسب و کاری است. بدون سود، فعالیت ضررده و بیهوده به شمار می آید مگر اینکه برای ادامه حیات آنها دلیل غیراقتصادی مطرح شود. هزینه ها در فوتبال مشخص هستند. از هزینه خرید بازیکن و کادر فنی و سرمربی تا هزینه های جاری و.... درآمدها هم مشخص اند. از حق پخش تلویزیونی مسابقات فوتبال و تبلیغات دور زدن و پیراهن تا فروش امتیاز تی شرت و لباس و فروش بازیکنان و بلیط مسابقات و فروش امتیاز نامگذاری ورزشگاه و مسابقات و.... کافی است به وضعیت فوتبال در ایران بنگریم. در بخش هزینه ها همگی وجود دارند اما در بخش درآمدها حداقلی است. نه صداوسیما حق پخش مسابقات فوتبال را به باشگاه ها می دهد. نه شبکه های خصوصی برای پخش مسابقات و پرداخت حق پخش وجود دارند. سایت های اینترنتی هم زیرنظر محدودیت های صداوسیما هستند. به دلیل ضعف قوانین و اجرا، امکان فروش امتیاز تی شرت و لباس و بازاریابی با برند وجود ندارد. چون باشگاه ها ورزشگاه ندارند هم کسب سود از بلیط فروشی یا فروش نام ورزشگاه یا دیگر درآمدهای مشابه هم برای باشگاه های ایرانی به شوخی می ماند.
فوتبال در ایران هنوز کسب و کار نیست و درآمد و سود و زیان در آن نقشی ندارند.
4- فوتبال حرفه ای زیرمجموعه صنعت سرگرمی است. در صنعت سرگرمی، افراد علاقمند برای پیگیری و تماشای محتوای مورد علاقه خودآن را دنبال می کنند و پول می دهند. این محتوا می تواند فیلم، انیمیشن، ترانه خوانی یک خواننده یا سخنرانی یک چهره معروف و محبوب باشد. می تواند برنامه جذاب یک سیرک باشد یا کتابخوانی یک چهره معروف. می تواند یک مسابقه ورزشی باشد فوتبال، والیبال، تنیس یا گلف. هدف اصلی سرگرمی و لذت بردن و خوش گذراندن است.
صنعت سرگرمی از جمله صنایع مدرن جهان است و اداره این کسب و کار نیازمند ذهن مدرن و باز است. با ذهن سنتی و بسته قطعا نمی توان در هیچ بخشی از صنعت سرگرمی به ویژه یکی از مدرن ترین آن یعنی فوتبال به جایی رسید. نه سرگرمی و نه فوتبال جایی در ذهن سنتی و بسته ندارند چرا که اصولا سنت هر دو را به رسمیت نمی شناسد و آنها را در بخش فعالیت بیهوده و بی ثمر دسته بندی می کند.
5- توسعه فوتبال نیازمند به رسمیت شناختن مبادلات جهانی و حرکت در این چهارچوب است. با نگاه بسته و ملی گرایی نمی توان به توسعه ای در فوتبال رسید. در هیچ بخشی از جهان به اندازه فوتبال شاهد این حجم از مبادلات بین المللی نیستیم. بازیکنان و مربیان میان کشورهای دور و نزدیک خرید و فروش و استخدام می شوند. هدایت تیم های ملی به مربیان و سرمربیان و کادر فنی خارجی سپرده می شود. تیم های ملی مملو از بازیکنانی به ظاهر هم وطن است. فوتبال باشگاهی جذاب تر و مهمتر از مسابقات ملی شده اند.
فوتبال جهان در چارچوب استانداردها و قواعد جهانی حرکت می کند. فوتبال بدون این دو غیرممکن است و پیشرفت در این حوزه بدون شناخت و عمل به آنها، بی فایده است.
6- فوتبال، فعالیتی دولتی نیست و نباید دولتی باشد چون فوتبال یک کسب و کاراست و دخالت دولت برای نابود کردن آن کفایت می کند. به رسمیت شناختن استقلال فوتبال و فعالیت های آن گام اساسی در توسعه این ورزش حرفه ای است. کافی است فوتبال در ایران و آلمان را مقایسه کنیم. در ایران با تغییر دولت ها و وزیران ورزش، به صورت خودکار رئیس فدراسیون هم تغییر می کند انگار فدراسیون هم یکی از وزارتخانه هاست در حالی که در آلمان و آمریکا، تغییر رئیس فدراسیون فوتبال ارتباطی با دولت ندارد بلکه به هیات ها و زیرمجموعه های فدراسیون مرتبط است.
7- در عربستان سعودی و بسیاری از کشورهای جهان، فوتبال، یک حلقه مهم از زنجیره توسعه اقتصادی است. وقتی قرار نیست توسعه اقتصادی داشته باشیم یا با اصل توسعه اقتصادی و این زنجیره مشکل داریم حلقه آن که جای خود دارد.
8- بارها در ایران گفته شده است حتی اگر آدام اسمیت وزیر اقتصاد ایران شود حتی اگر مدیرعامل بنز و ب ام و مدیر ایران خودرو و سایپا شوند تفاوتی در اقتصاد و خودروسازی ایران رخ نمی دهد. همین موضوع درباره فوتبال ایران هم صادق است. رونالدو هم بیاید اتفاقی نمی افتد. در ایران شرایط بالادستی مشکل دارد و مهمترین آن در نگاه و درک نادرست برخی مسوولان است.
کانال عصر ایران در تلگرام تماشاخانه