چرا با وجود شیوع کرونا، برخی اصرار به برپایی جشنواره و همایش دارند؟!
با وجود شیوع کرونا، اصرار شدیدی به برگزاری یک مجموعه جشنواره و سمینار فرهنگی از جمله برخی رویداهای ظاهرا غیردولتی وجود دارد. علت اصرار بر برگزاری این رویدادهای غالبا کم اثر، بودجه سنگینی است که از این طریق از دولت و دیگر نهادها دریافت میشود و تا یک سال بعد معیشت برگزارکنندگان را گارانتی میکند.
با وجود شیوع کرونا، اصرار شدیدی به برگزاری یک مجموعه جشنواره و سمینار فرهنگی از جمله برخی رویداهای ظاهرا غیردولتی وجود دارد. علت اصرار بر برگزاری این رویدادهای غالبا کم اثر، بودجه سنگینی است که از این طریق از دولت و دیگر نهادها دریافت میشود و تا یک سال بعد معیشت برگزارکنندگان را گارانتی میکند. برخی از اشخاص شغلشان سال ها برگزاری این جشنواره ها شده که تاثیری در مسیر تولید نداشته و حتی این رویدادها، انعکاس چندانی هم ندارند.
به گزارش «تابناک»؛ شمار همایشها و جشنوارههای دولتی و غیردولتی متکی به منابع دولتی، روز به روز رو به فزونی میگذارد و فضا به سمت و سویی میرود که معادل هر ایرانی یک جشنواره یا همایش برگزار شود! از این شوخی تلخ که بگذریم، آنچنان شمار این برنامهها افزایش یافته که نمیتوان تخمین دقیقی در این زمینه ارائه کرد و آن گونه که شواهد نشان میدهد، شمار این همایشها و جشنوارههای سالیانه دولتی و شبه دولتی، چهار رقمی شده است.
شمار بالای همایشها و جشنوارهها در نیمه دوم هر سال که باید اعتبارات به هر شکل ممکن هزینه شود نمود بیشتری دارد و به نظر میرسد آنچه اهمیت ندارد، نحوه هزینه کرد منابع دولتی است که مقامات هر روز از کسریاش سخن به میان میآورند. عمده این همایشها نیز فرهنگی و علمی هستند، اما از هر دو منظر در سطح میمانند و خروجی مشخصی برای بخشهای اجرایی ندارند و در واقع اعتبارات رسما هدر میروند.
در این میان، آنچه از برگزاری این همایشها و جشنوراهها و تضییع منابع عمومی در این بخش قابل تأملتر است و تا حدودی انگیزه ای در پس اصرار برخی مسئولین برای برگزاریشان را مشخص میسازد، عدم برگزاری هرگونه تشریفات قانونی برای واگذاری بخشهای اجرایی این برنامههاست. در شکل مرسوم باید برای هر بخش آگهی مزایده و مناقصه منتشر شود و متقاضیان در یک رقابت واقعی بتوانند بخشهایی از این برنامهها را برگزار کنند؛ اما با ترک تشریفات، این قانون دور زده و تمامی بخشها به تشخیص مدیران به دوستان و معتمدین سپرده میشود.
یکی از دلایل برگزاری گرانقیمت و بیکیفیت رویدادها، عدم برگزاری همین مناقصههاست و مشخص نیست با چه ضابطهای وبسایت، کاتالوگ، بولتن جشنوارهها، پروژه برگزاری اختتامیه و افتتاحیه ها و پروژه پذیرایی واگذار می شود و در مجموع فرآیند جشنواره با چه اشلی به گروهی از اشخاص واگذار شده که هیچ وقت از این چرخه حذف نمیشوند و در فصولی که رویدادهایی چون مجموعه جشنواره فجر برگزار نمیشود، در جشنوارهها و همایشهای دیگر همین کاسبی را انجام میدهند؟
تبدیل برگزاری جشنوارهها و همایشها به کسب یک جماعت، صرفا هزینههای برگزاری این رویدادها را افزایش نداده، بلکه دایره بستهای را شکل میدهد که کیفیت این رویدادها را نیز به شدت کاهش میدهد و در دایره دوستان، طبیعتا اثری از سختگیری برای برگزاری باکیفیت نمیماند و در هر دوره شاهد افت چشمگیر کیفیت برگزاری همین رویدادهای دولتی و شبه دولتی هستیم.
غیرعلنیترین و در عین حال غیرشفافترین بخش برگزاری جشنوارهها و همایشها نیز شرکتها و برندهایی است که تبلیغات این رویدادها را در اختیار میگیرند و طبیعتا باید در قالب یک مزایده از این ظرفیت برخوردار شوند اما همان گونه که درباره بخشهای خدماتی مناقصه برگزار نمیشود، درباره این بخشهای چربتر نیز خبری از مزایده نبوده و نیست.
جای تأسف دارد که سازوکارهای قانونی نظیر ترک تشریفات نیز برای دامان زدن به این بیسامانی در نظر گرفته شده و از این سازوکارها استفاده ی حداکثری میشود تا منابع میان گروه محدودی توزیع شود. در این میان، ردپای هیچ نهاد نظارتی نیز مشهود نیست که پیگیر تغییر این وضعیت باشد. اکنون میتوان پرسید آیا امیدی به تغییر این وضعیت وجود دارد؟