چرا برای نسل جدید بهجت و طباطبایی نداریم؟/ به اسم آزادی اخلاق را از ما گرفتند
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، شهید مرتضی مطهری در سالهای 48 و 49 که اوج خودنمایی تفکرهای مارکسیستی در ایران بود، جلساتی را پیگیری میکرد و به سخنرانی میپرداخت که حاصل آن خلق اثر ارزشمندی به نام «علل گرایش به مادیگری» شد. امروزه گمان بر این است که اگر مطهری به جامِ طهور شهادت لبنزده بود و حیات علمی و فعالانهاش تا به حال ادامه داشت، دست بر قلم میبرد و از «علل گرایش به اباحیگری» سخن به عمل میآورد. عصر حاضر، عصر گذر از اصول است، در هر مکان و زمینهای شاهدیم پیروان، اصول را استحاله کرده و تفاسیر سطحی و اباحهطلبی را القا میکنند. در این راستا با سهیل اسعد، پژوهشگر و فعال فرهنگی آرژانتینی همصحبت شدیم که حاصل را در ادامه میخوانید.
ذات بشر حرکت به سمت شهوت است
سهیل اسعد در ابتدا گفت: انسان از جهت طبیعت ذاتیاش میل و گرایش برای رسیدن به خواستههای شهواتی و بعد حیوانی خود دارد، این چیزی است که از ابتدای خلقت تا الآن در بین تمامی افراد دنیا مشترک بوده است. در این راستا باید اضافه کرد برخی عبارات قرآنی نظیر «أَکثَرَهُم یَجهَلُونَ»، «وَ أَکثَرُهُم لا یَعقِلُونَ»، یا «اکثرهم لا یعلمون» اشاره به آن دارد که جنبه شهوانی و امیال زمینی معمولاً بر افعال و ذهن انسان غلبه و حاکمیت دارد.
اگر از اصول عبور کنیم، شاهد حقیقت حیوانی انسان خواهیم بود
وی افزود: حال اگر بخواهیم بر خلاف این روند حرکت کنیم محتاج «اصول» هستیم. منظور از اصول این جا باید و نبایدها، انضباط، باورها، اخلاق و... است که مسیر انسان را در زندگی تحدید میکند و مرزها را برای او مشخص کرده و بر اولویتها اشاره دارد. طبیعت انسان علاقه به برخی ابتذالها دارد که اخلاق و اصول آن را منع میکنند. هرگاه از اصول عبور کنیم، آنگاه شاهد تجلی حقیقت حیوانی انسان خواهیم بود. آن پروسه و روند بینالمللی در این راستا قصد دارد که ارزشهای اخلاقی و اصول رفتاری را تا حد زیادی در زندگی بشر کمرنگ کند.
بعثت انبیا و حدگذاری برای رفتار انسانها
او اشاره گرد: مسأله اباحهگری و ابتذال رفتاری انسان چیز جدیدی نیست، قرآن کریم سراسر از این نمونهها در طول تاریخ پردهبرداری کرده است که شاید معروفترینش داستان قوم حضرت لوط باشد. اساساً یکی از اهداف بعثت انبیای عظیمالشأن این بود که با بیان دستورات الهی حدود رفتار بشر را مشخص کرده و از بروز چنین ابتذالهایی خودداری کنند.
بشر به اسم آزادی اخلاق را از دست داد
این پژوهشگر آرژانتینی ادامه داد: غرب با پیش کشاندن موضوع «نسبیت اخلاق» هرآنچه که میتوانست بشر را در رفتارش کنترل کند تضعیف کرده است و برای همین است که میبینیم در غرب و کشورهای متأثر از فرهنگ غربی دیگر ارزشهای اخلاقی کمکم در حال رخت بستن و حذف شدن هستند. در آن سو این تفکر یکسری ارزش بدیل را جایگزین کرد تا جای اصول سابق را بگیرند، مثلاً «آزادی فوق هرچیزی». در این نگرش، آزادی و رهایی بی قید و شرط انسان بالاتر و مهمتر از هر قانون، شریعت، سنت، تربیت و اخلاق است، انسان باید منفعت خودش را هرجوری که بخواهد کسب کند و مانعی را نباید سر راه او قرار داد. این ارزشهای جدید عقل و منطق خاصی را برای بشر امروز خلق کرده است.
نیازی به زحمت نیست!
اسعد گفت: نکته بعدی بستر و شرایط زمانه است. ما در عصری زندگی میکنیم که بساط اباحهگری بیش از هر عصر دیگری برای انسان فراهم است. امروزه برای انجام انواع فسادهای اخلاقی لازم نیست خودمان را به زحمت بیندازیم، کافی است که گوشی موبایل خود را در دست بگیریم تا انواع فسادها برایمان مهیا شود. دوره حاضر رسیدن به هرچیزی را تسهیل میکند، به خصوص اباحه و لاابالیگری را.
مشکل در عقل عملیِ انسانها است
وی افزود: نکتهای که باید در این جا عرض کنم این است که بشر امروز با تمام گرایشش به سمت نیازها و امیال حیوانی به خوبی اصل «نیاز به قانون» را درک کرده است، چرا که این امری فطری است. به تعبیری حتی طرفداران آزادی مطلق هم میدانند این آزادی بیهیچ قید و شرطی نشدنی است و بشر باید مقید به اصول و قانون باشد و اما مشکل در عملی کردن این نظر و عقیده است، به تعبیر فلاسفه مشکل در عقل نظری نیست، مشکل در عقل عملی است.
نیاز به الگو چه ضرورتی دارد؟
او در انتها بیان داشت: حال برای پر کردن این خلأ به عقیده من باید الگوهای درستی در جامعه وجود داشته باشند و برجسته شوند، الگوهایی که تجلی و ظهور ارزشها باشند. به طور مثال اگر صحبت از عدالت شود شاید برداشتهای متفاوتی از این مقوله داشته باشیم، اما اگر در وجود کسی این ارزش عدالت را ببینیم آن را بهتر و دقیقتر درک خواهیم کرد. امام صادق در این باره حدیثی دارند که میفرمایند: «کُونُوا دُعَاهً لِلنَاسِ بِغَیرِ أَلسِنَتِکُم لِیَرَوا مِنکُمُ اَلوَرَعَ وَ اَلاِجتِهَادَ وَ اَلصَلاَهَ وَ اَلخَیرَ فَاِنَ ذَلِکَ دَاعِیَه» یعنی با غیر زبان خویش مردم را (بهکیش و مذهب خود) دعوت کنید، مردم باید ورع و کوشش و نماز و خیر شما را ببینند، اینها خود دعوتکننده باشند. ما دائماً از علامه طباطبائی و مرحوم بهجت صحبت میکنیم در صورتیکه برای نسل جدید چنین الگوهایی نداریم. اگر ارزشهای ما خوب هستند چرا نباید برای نسل جوان نمونه ملموسی از ارزشها وجود داشته باشد؟ این ضعف کار ماست.
پایان پیام /