چرا در ازدواج ایده آل گرا شدیم؟
علی اسماعیلی: پژوهشگر حوزه خانواده و جمعیت
وقتی پای صحبت پدر ها و مادرهایمان مینشینیم از خوبی و سادگی ازدواجهای قدیمی برایمان میگویند و همیشه تأکید میکنند که خودشان در زمان شروع زندگی چیزی نداشتند و گاه با زندگی در یکخانه کلنگی اجارهای و پیکان مدل56 سرکردهاند اما چطور میشود همین آدمها که با تمام سختی که در دوران جوانی کشیدهاند برای فرزندان خود به کمتر از صدها سکه مهریه و چند صد میلیون جهیزیه راضی نمیشوند و اصل زندگی را بر مادیاتی مانند داشتن خانه و ماشین میبینند که خودشان شاید بهتازگی آن را به دست آوردند و برای فرزندانشان یک زندگی ایده آل را متصورند؟!
بر طبق آمار و ارقام پیمایش زندگی خانوادگی در ایران که توسط جهاد دانشگاهی در سال 1397 منتشرشده است نظر دختران و پسران امروزی با نظراتی که معمولاً به آنها منتسب میشود تفاوتهای زیادی دارد؛ بر طبق این آمار سه معیار مهم اعتماد، راستگویی و عشق «به ترتیب با حدود 98 درصد، با 97 درصد و یا 94 درصد» از پاسخدهندگان آن را بسیار بااهمیت دانستهاند با اختلاف نسبتاً بالایی از معیارهای مالی مانند درآمد بالا با 63 درصد و ثروتمند بودن خانواده همسر با 29 درصد که این معیارها را مهم دانستنه اند جلوتر است، پس برخلاف نظر غالب که ثروت و مادیات را مهمتر از عشق و اخلاقیات میدانند معیارهای جامعه تفاوت چندانی با گذشته خود نداشته است.
پس چرا این انگاره ذهنی غلط باعث شده است تا عدهی بسیاری فکر کنند پول و مادیات ضامن خوشبختی زوجین جوان میشود؟ البته که هیچ عقل سلیمی قبول نمیکند که زوجین بدون هیچ اندوختهای وارد زندگی مشترک شوند ولی این اندوخته اگر به حدی معقول باشد میتواند برای شروع یک زندگی کفایت کند. از طرفی وقتی به اعداد و ارقام این پیمایش که نگاه میکنیم موارد بیشتری را درمییابیم؛ مثلاً در ذهن بسیاری از ما ایرانیان تحصیلات دانشگاهی برای انتخاب همسر خوب یک معیار ایده آل تلقی میشود و عدهای از جوانان سالها پشت صف عریض و طویل کنکور سراسری، ارشد و حتی دکترا میمانند و اگر در مرتبهی اول در هر سه آزمون قبول شوند در سن 28 سالگی به درجه دکتری خواهند رسید. پس ازآن یا اقدام به ازدواج مینمایند یا دیگر به ازدواج فکر نمی کنند اما طبق پیمایش یاد شده فقط 12.3 درصد از مردم نقش تحصیلات عالیه را در ازدواج مهم میدانند.
یکی از معیارهایی که در ذهن از دختران و پسران برای ازدواج مهم است، زیبایی و آراستگی همسر میباشد و بسیاری از آنها در پشت مطبهای پزشکان زیبایی مینشینند تا گونه و بینی خود را عمل نمایند و یا بهطور غیراصولی و بدون ضابطه از مکملهای بدنسازی استفاده میکنند و رژیمهای غلط از افراد بدون تخصص میگیرند تا به زیباییاندام برسند؛ اما آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که نظر مردم نسبت به زیبایی و آراستگی به عنوان یکی از معیارهای مهم ازدواج در جوانان چیست؟ در پیمایش زندگی خانوادگی ایرانیان حدوداً 28.1 درصد از مردم برای این معیار اهمیت فوقالعادهای قائل بودند و برای 43.3 درصد از مردم این معیار یا اهمیت خاصی ندارد یا جزو اولویتهای اصلی برای ازدواج نبوده است.
شاید حرف زدن از معیارهایی چون «معاشرتی بودن» و «مهربان بودن» در ازدواج به نظر خیلیها کماهمیت یا بیاهمیت باشد و مردم آن را خیلی مهم ندانند اما این انگاره نیز غلط است و اتفاقاً برای حدود 93 درصد از مردم معیار «مهربان بودن» و برای حدود 89 درصد معیار «معاشرتی و خون گرم بودن» از اهمیت زیاد یا خیلی زیاد برخوردار است.
نتایج این پیمایش بههیچعنوان نقش مسائل مالی و شغلی را که از وظایف مهم دولت است زیر سوال نمیبرد و باید دولت در این امر پیشگام شود تا موانع ذهنی و عینی ازدواج آسان برطرف گردد و ایده آل گرایی درزمینه های مالی ازدواج به حداقل برسد و از طرفی نقش خانوادهها نیز در زدودن انگارههای غلط ایده آل گرایانه از ذهن خود و جوانانشان در امر ازدواج بسیار مهم و ضروری است زیرا با وقوع هر ازدواج درصد کمتری از جوانان دچار مشکلات روانی و جسمی در اثر مجرد ماندن می شوند.
شاید زرق و برق عصر جدید خیلی ها را شیفته خودش کرده باشد. عده زیادی ازدواج را به عنوان «غول چراغ جادو آرزوهایشان» می شناسند؛ پدیده ای که تمام ایده آل های آنان را برآورده می سازد. پس از دیدن این آمار و ارقام، و آمارهایی از این دست که از بطن جامعه، از دل آحاد مردم برخاسته اند، بیشتر درک کنیم که مردم هنوز صفا و صمیمیت قدیم را بر تجملات و انگاره های ایده آل گرایانه ترجیح می دهند و هنوز عشق و اعتماد ارزش بیشتری از پول و اعتبار در ازدواج های امروزی دارد. سازه های فکری نسل جدید، هنوز هم برکت را می فهمد، علاقه را می شناسد و با تدبیر روابط خود به دنبال یافتن بهترین گزینه برای ازدواج است.