چرا رحمه للعالمین؟!
او تجلی رحمت خداوند در دو جهان برای نه تنها انسانها، که برای کل ادیان و همه پیروان آنها از جن و انس و کل کائنات است و این حقیقت حتی در جهان مادی نیز قابل اثبات و رویت است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ؛ خداوند مهربان در مقاطع مختلف زمانی برای هدایت انسانها به اقتضای ضرورت های زمانه پیامبران و سفیرانی را اعزام فرموده تا با راهنمایی آنان، انسانهای هر عصری بتوانند خود را از لغزشها و انتخابهای غلط و درغلطیدن در دامهای شیاطین دوره خود نجات دهند. این پیامبران بعضاً با آوردن دین متناسب با نیازهای زمانه خود از سوی خداوند، تجلی لطف دایمی و جاری خداوند در حق همه انسانها بوده و سعی وافر این سفیران الهی سعادت بخشی به جامعه بوده است. خداوند مهربان با اعزام پیامبران، ارسال دین و انزال کتب به خصوص قرآن و سپس برای هدایت انسانها تا پایان حیات مادی امامت را ماموریت داد، که همه عنایات خداوند گواه نهایت رحمانیت و فراهم آوردن همه زمینهها جهت رستگاری انسانهاست تا هیچ عذر و مانعی برای بهانه جویی وجود نداشته باشد. رسول الله (ص) آنچنان دلسوز و پرتلاش برای هدایت انسانها بود که خداوند او را مورد خطاب قرار میدهد که در راه رسالت اینقدر خود را به زحمت و مشقت نیاندازد. پیامبری که با نوع رفتار و گذشتها و دعاها برای هدایت و نجات انسانها در عالم خلقت بی نظیر بود. او که بهترین در هستی بود، بهترین و نجات بخش ترین دین خداوند را آورد و پیروان راستینش از بهترین امت در میان امم سایر ادیانند. در گذر قرنها و رشد فکری و وسعت دانش بشری، ضرورت ارسال دینی خاتم، که بتواند برآیند و تکامل بخش همه ادیان الهی باشد، موجب نزول اسلام به عنوان آخرین و متکاملترین دین خداوند و در بردارنده تعالیم و فضیلتهای همه ادیان توحیدی توسط خانم پیامبران، حضرت محمد ابن عبدالله (ص) شد. اسلام، منادی وحدت در تمام بخشهای زندگی فردی و اجتماعی است، بویژه وحدت اهداف ادیان را برای تمام انسانها تا قیام قیامت را در خود جای داده است. اسلام، دارای دقیقترین برنامه زندگی برای همه عصرها و تمام نسلهاست. هیچ نکته و حتی ریزترین نیاز انسان را نمیتوان یافت که پاسخ و راهکار آن در اسلام نیامده باشد. یکی ازنشانههای ظاهری ختمیت رسالت پیامبر خاتم (ص) این است که ظرف بیش از 14 قرن اخیر، همچنان اسلام به عنوان آخرین دین الهی و حضرت محمد مصطفی (ص) به عنوان آخرین پیامبر خداوند مطرح است و تا قیامت نیز چنین خواهد بود. حضرت مصطفی را آفریننده هستی، که او را نماد ارزشهای خود قرار داد، بر انجام بزرگ ترین و مهم ترین امر، یعنی هدایت و به رستگاری و سعادت رساندن انسانها، به برترین نعمت ها یاری فرمود. به «شرح صدر» بی مانند، به «خُلق عظیم»، به عطوفت و نرم خویی بی نظیر، به صبر و حلم و بردباری، به مردمداری و یتیم نوازی بی مثال، به گشاده رویی و تبسم و مهربانی، به بخشندگی و سخاوت، به «علم لدنی» و «شهر علم» بودن، به حریت و آزادگی، به «انسان کامل» بودن و «حبیب اللهی» و... به هزاران صفت و سجیه که هر یک نماد و تجلی صفات کمالیه خداوندی است و کدامین قلم یارا و توان وصف سید رُسُل حضرت خاتم الانبیاء را دارد؟ همین که از سر تبرک و تیمن و زینت دادن به کلام و قلم آن چه از ساحت وجودی حضرتش و اقیانوس بی کران سجایای اخلاقی اش فهم می کنیم، بگوییم و بنویسیم تا شاید در نگاه و اندیشه و قول و کردار شباهت هایی به وجود مبارکش پیدا کنیم، ارجمندترین پیامبری که نماد مهربانی خداوند در زمین بود، دغدغه همیشگی بصیرت و هدایت، همچنین انتخاب آگاهانه مردم در مسیر الیالله بود. به آن مبارک وجودی که آفریدگار هستی، در قرآن کریمش «رحمه للعالمین» خواندش و برای مردمان همه اعصار «اسوه حسنه» قرار دادش. انسان کامل و پیامبری که در «همسرداری» و رفتار با خانواده و اهل و عیال بهترین بود. در عشق و علاقه و ابراز محبت به همسر و فرزندان بی همانند بود، حضرتش در معاشرت با مردم نیز صاحب نیکوترین و برترین گفتار و رفتار بود آن چنان که گویند کسی ایشان را ندید مگر این که لبخندی ملیح بر لبان مبارکش نقش می بست، هیچ کس حتی کودکان نتوانستند بر حضرتش سبقت سلام بگیرند، مردم از بوی خوش وجود و عطر پیامبر درمی یافتند که از فلان کوچه عبور کرده، در همسایه داری آن قدر نیکو منش و اهل مراعات بود و تا به آن جا سفارش همسایه ها (چهل خانه از هر طرف) را می فرمود که امیر مومنان می گوید: پیامبر عظیم الشان بر این مهم آن چنان اصرار می کردند که گفتم شاید همسایه از همسایه ارث می برد! پیامبر اعظم در عفو و گذشت و رحمت نیز بی نظیر بود. حضرتش در جریان فتح مکه پس از آن همه ظلمی که مشرکان و مکیان و... در تمامی این سال ها در حقش کرده بودند، همگان را بخشید حتی ابوسفیان و هند جگرخوار را. حضرت کریم السجایا آن رحمت عالمیان حتی «وحشی» قاتل حمزه سیدالشهدا را بخشید. آن سرور و سالار انبیا «جمیل الشیم»، «نبی البرایا» که فرمود: «انی بُعثتُ لاتمم مکارم الاخلاق» برترین خلق جهان هستی بود در «مردمداری» و «صله رحم» و مهربانی و عطوفت؛ تا بدان جا که حتی آن گاه که وقفه ای پیش آمد در خاکستر ریزی زن یهودی بر سر حضرتش و دلیل را جویا شد، اصحاب گفتند که آن زن مریض شده است، پس بی درنگ وجود مبارک حضرت ختمی مرتبت این پیامبر مهربانی بر بالین زن یهودی و عیادت از او حاضر شد. خدایا کدامین قلم و بیان می تواند حتی قطره ای از اقیانوس لطف و کرم و حلم و بزرگواری و رحمت خاتم الانبیا را وصف کند؟ بزرگترین ظلم وغبن برای انسانهای هر عصر، نشناختن و ایمان نیاوردن به او و عدم تبعیت از دین و مواریث این ارجمندترین پیامبر است و بدترین ظالمان، آنانی هستند که یا مانع آشنایی انسانها نسبت به دین خاتم میشوند و یا با مبارزه با آوردههای الهی این پیامبر رحمت، رذیلانهترین جسارتها را به این تاج مرصع خلقت روا میدارند و نمیگذارند تا چهره حقیقی رسولالله (ص) به جهانیان معرفی شود، که در آن صورت، آحاد مردم جهان به او و دین مبارکش ایمان خالصانه خواهند آورد و جهان را تحت تعالیم و سجایای او به بهشت اخلاق و ملکات الهی تبدیل خواهند کرد.
محمد فاطمی - کارشناس مسائل فرهنگی
انتهای پیام /