چرا سی و نهمین جشنواره فیلم فجر در تعلیق نگه داشته شد؟
هرچند سینمای ایران همچون بسیاری دیگر از بخشهای کشور با بحران تصمیم گیری مواجه است و وضعیت کنونی جشنواره فیلم فجر نیز محصول همین وضعیت است، نمیتوان در قبال چنین شرایطی که بر سینمای ایران میگذرد بیتفاوت بود و با آن همراهی کرد.
با وجود آنکه انتظار میرفت همزمان با پایان جشنواره سی و هشتم فیلم ملی فجر، تکلیف مدیریت سی و نهمین جشنواره فیلم فجر مشخص شود، بار دیگر مدیریت مهمترین رویداد فرهنگی ایران در تعلیق نگه داشته و در مسیر بازنگری در این جشنواره ملی فرصت سوزی از سر گرفته شد؛ اما این اتفاق با چه انگیزهای رخ داد و وضعیت جشنواره فجر را از آنچه اکنون شاهدش هستیم، بدتر نخواهد کرد؟
به گزارش «تابناک»؛ پایان هر دوره از جشنواره ملی فیلم فجر، مصادف با آغاز شمارش معکوس برای دوره بعدی این رویداد فرهنگی است. جشنواره فیلم فجر در این دوره با نقدهای شدیدتری نسبت به ادوار پیشین مواجه شد و گروهی از منتقدین عامل وضعیت موجود را اداره بد این رویداد قلمداد کردند و گروهی چون محمدمهدی عسگرپور که شناخت عمیقی نسبت به چالشهای این جشنواره داشتند، به مشکلات جدی در اسلوب برگزاری آن نظیر نمایش عمده تولیدات مهم سینمای ایران، اهدای جوایز فراوان، زیادهخواهی برخی فیلمسازان و... اشاره کردند.
در این میان، یک عامل از سوی هر ناظر آگاهی از فرآیندهای برگزاری جشنواره فیلم فجر با هر گرایشی پذیرفته شده و آن انتصاب دیرهنگام دبیر این جشنواره است. در دورههایی دبیر دوره آینده در همان اختتامیه یا اندکی پس از آن مشخص شدهاند اما در دورههای دیگر، جشنواره برای ماهها بلاتکلیف مانده است. مشخصا ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره سی و هشتم فجر، در تیرماه هزار و سیصد و نود و هشت و پس از تغییر او از معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و بازگشت به صداوسیما، برای دوره سوم در دبیری جشنواره فجر ابقا شد.
اکنون در اوج انتقادها نسبت به سی و هشتمین جشنواره فجر، مشخص نیست چه کسی قرار است مهم ترین رویداد فرهنگی مملکت را برای دوره سی و نهم اداره کند و وضعیت بلاتکلیف نگه داشته شده است. دور از انتظار نیست که تکلیف مدیریت این جشنواره پس از ماهها اتلاف وقت در تابستان سال آینده مشخص شود و این رویداد در سال آینده نیز به شکل شتاب زده و بدون سیاست گذاری درست و بازنگری در رویههای غلط مورد نقد، برپا شود و نقدهایی به مراتب شدیدتر از این دوره را در پی داشته باشد؛ اما چرا با وجود این مباحث، وضع به این شکل است؟
درباره معلق نگه داشتن مدیریت جشنواره فیلم فجر دو سناریو مطرح است: نخست اینکه، دبیر فعلی نگه داشته شده تا نقش ضربهگیر را بازی کند و سپس از زحماتش تقدیر و دبیر جدید منصوب شود. دوم آنکه، دبیر جشنواره قرار است ابقا شود اما به واسطه آنکه انتصابش برای چهارمین دوره - در این مقطع با توجه به نوع برگزاری جشنواره - با اعتراضهایی مواجه میشود، مدیران سازمان سینمایی قصد دارند در سال آینده که جو کنونی فروکش کرده، حکم انتصاب را به نام داروغه زاده صادر کنند.
سناریوی اصلی هر کدام که باشد، در نهایت به نفع سینمای ایران نیست و عایدی برای سینمای ایران نخواهد داشت. انتظار این است که مهمترین رویداد فرهنگی کشور که کل کشور را درگیر خود میکند، در همین مقطع تعیین تکلیف شده تا شاید دوره بعد آبرومندانه تر برگزار شود. هرچند سینمای ایران همچون بسیاری دیگر از بخشهای کشور با بحران تصمیم گیری مواجه است و وضعیت کنونی جشنواره فیلم فجر نیز محصول همین وضعیت است، نمیتوان در قبال چنین شرایطی که بر سینمای ایران میگذرد بیتفاوت بود و با آن همراهی کرد.
سی و نهمین جشنواره ملی فیلم فجر، دوازدهم تا بیست و دوم بهمن هزار و سیصد و نود و نه با نمایش تازهترین تولیدات سینمای ایران برگزار خواهد شد و از هماکنون زمان و قالب آن مشخص است. از این منظر انتصاب سریع دبیر جشنواره فجر، فرصت مناسبی برای بازنگری در فرم و محتوای مهمترین رویداد فرهنگی ایران خواهد بود و چه بسا بتوان این جشنواره را از یک جشن به یک جشنواره تغییر ماهیت داد و برای نخستین بار این رویداد را به فرم استاندارد نزدیک کرد؛ هرچند این انتظار نسبت به متولیان کنونی سینمای ایران بسیار خوشبینانه است.