یک‌شنبه 4 آذر 1403

چرا صدای عبدالوهاب شهیدی در اوج پختگی، خاموش شد؟

وب‌گاه خبر آنلاین مشاهده در مرجع
چرا صدای عبدالوهاب شهیدی در اوج پختگی، خاموش شد؟

عبدالحسین مختاباد می‌گوید کشیده‌شدن پای عبدالوهاب شهیدی در سال 1358 به دادگاه به اتهام ساواکی‌بودن، سکته‌ای در کار معمول او و دلزدگی در جانش ایجاد کرد که موجب شد، بیش از دو دهه کار نکند.

نرگس کیانی: بزرگی عبدالوهاب شهیدی به اندازه‌ای بود که وقتی محمدرضا شجریان در سال 1389 در یازدهمین جشن خانه موسیقی روی صحنه تالار وحدت رفت تا هدیه تقدیر از عمری فعالیت موسیقایی را به او بدهد، گفت: «من در مقابل شهیدی جرئت اجرا ندارم و خودم را در حد و اندازه‌ای نمی‌دانم که جایزه او را تقدیمش کنم. همین‌جا در مقابل استاد شهیدی سر تعظیم فرود می‌آورم و دستشان را می‌بوسم.»

عبدالوهاب شهیدی، خواننده‌ای بود که در آن واحد در بالاترین و حرفه‌ای‌ترین سطح ممکن، هم می‌خواند و هم می‌نواخت. شخصیت هنری او در مکتب آموزشی اسماعیل‌خان مهرتاش در جامعه هنری باربد شکل گرفت و هم زیباپسند بود و هم سختگیر. وقتی این‌ها کنار صدای زیبا و دلنشینش قرار می‌گرفت، قطعاتی را می‌آفرید که بسیاری از آن‌ها جزو جاودانه‌های موسیقی ایرانند.

«اون نگاه گرم تو، جام شرابه، اما سرابه / زندگی بی‌چشم تو، رنج و عذابه، رنج و عذابه....»، «بهار آمد گل و نسرین نیاورد / نسیمی بوی فروردین نیاورد...»، «جلوه‌ها می‌کند، آتشین روی گل / جان و دل پرورد، هر نفس بوی گل...» و... تنها گوشه‌ای از خوان پرنعمت موسیقایی به سفره‌داری عبدالوهاب شهیدی است.

هنرمندی که امروز، دوشنبه 20 اردیبهشت 1400، در 99 سالگی در پی عارضه قلبی درگذشت و روز چهارشنبه، 22 اردیبهشت در قطعه هنرمندان بهشت زهرا چهره در نقاب خاک می‌کشد.

عبدالحسین مختاباد، آهنگساز، خواننده و بنیان‌گذار گروه رودکی در مورد شهیدی می‌گوید، او پس از اتفاقی که در سال 1358 برایش رخ داد، به قول حافظ: «از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت.»

*س_عادتی دیرینه که شهیدی و بنان آن را به چالش کشیدند_س*

مختاباد با اشاره به این که «برآمدن از پس سه کار دشوار درست خواندن، درست نواختن و درست فهمیدن و اداکردن شعر در یک لحظه» تنها یکی از وجوه شخصیت هنری عبدالوهاب شهیدی بود، گفت: «ایشان یکی از خوانندگان بی‌نظیر تاریخ موسیقی ایرانی بودند. جناب شهیدی و مرحوم غلامحسین بنان، این عادت دیرینه را که خواننده باید با صدایی بالا بخواند تا خواننده باشد به چالش کشیدند و به بهترین نحو نشان دادند که به عنوان مثال با دو دانگ صدا هم می‌توان خواننده‌ای تاثیرگذار در تاریخ موسیقی بود.»

این خواننده شناخته‌شده موسیقی در بیرون از مرزهای ایران، ادامه داد: «جناب شهیدی از نظر بیان آوازی، ردیف خود را داشتند و آهنگسازی بسیاری از آوازهایی را که می‌خواندند، خود انجام می‌دادند و از پس گوشه‌هایی که ساختار ردیفی نداشتند با زیرکی و تردستی هنرمندانه‌ای برمی‌آمدند. جناب شهیدی چه هنگامی که دشتی می‌خواند و چه اصفهان و... و گوشه‌ها مشخصا براساس ضوابط ردیفی جلو نمی‌رفت به عنوان یک استادکار و معمار این قطعات را چنان کنار هم می‌چید و آهنگسازی می‌کرد که بی‌نظیر بود. ایشان هم نوازنده متبحری بود و هم بداهه‌نوازی چیره‌دست و هم خواننده‌ای خوش‌صدا.»

عبدالوهاب شهیدی و غلامحسین بنان، این عادت دیرینه را که خواننده باید با صدایی بالا بخواند تا خواننده باشد به چالش کشیدند و به بهترین نحو نشان دادند که به عنوان مثال با دو دانگ صدا هم می‌توان خواننده‌ای تاثیرگذار در تاریخ موسیقی بود

خواننده آلبوم‌های بارها شنیده‌شده‌ای چون «تمنای وصال»، «سفر عشق»، «شکوه»، «شبانگان» و... با بیان این که «عبدالوهاب شهیدی در کنار خوانندگانی مانند غلامحسین بنان، تاج اصفهانی و... خوش درخشید و آثارش از جهت سبک و روش آوازخوانی در موسیقی ایرانی به عنوان کتابخانه‌ای مستقل مطرح بود»، گفت: «ایشان محضر بسیار گرمی هم داشتند و عارف و اندیشمند بودند.»

مختاباد با اشاره به این که «کنار زده شدن بزرگانی چون عبدالوهاب شهیدی، لطماتی جبران‌ناپذیر به فرهنگ موسیقی اصیل ایرانی زد»، ادامه داد: «ایشان از دهه 40 که به صورت جدی وارد عرصه موسیقی شدند، آثاری بی‌نظیر ارائه کردند، یکی از ستون‌های برنامه «برگ سبز» و «گل‌ها» و همنشین جلیل شهناز، فرامرز پایور، حسین کسایی و... شدند و باغ شگرفت موسیقی ایرانی را در کنار این استوانه‌ها ایجاد کردند.»

*س_عبدالوهاب شهیدی از ریل خارج نشد، واژگون شد _س*

مختاباد با اشاره به شرایط سیاسی سال 1357 افزود: «متاسفانه شرایطی که آن زمان به وجود آمد سکته‌ای در کار معمول استاد شهیدی و دلزدگی‌ای در جانشان ایجاد کرد و موجب شد، شاید بیش از دو دهه کار نکنند و در حالی که بهترین زمان برای ارائه کار از سوی ایشان بود به قول حافظ: از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت.»

او با بیان این که «هنرمندان انسان‌های حساسی‌اند»، افزود: «زمانی که هنرمندی را به دادگاه می‌کشید و به او می‌گویید عضو فلان سازمان بوده است، طبیعی است که روحیه خود را در چنین جامعه‌ای که از جهت روابط انسانی دچار بی‌تقوایی است و برای تهمت زدن از هیچ کاری فروگذار نمی‌کند، از دست می‌دهد.»

دادگاهی شدن عبدالوهاب شهیدی در سال 1358 به اتهام ساواکی بودن سکته‌ای در کار معمول استاد شهیدی و دلزدگی‌ای در جانشان ایجاد کرد و موجب شد، بیش از دو دهه کار نکنند

مختاباد که اشاره‌اش به متهم‌شدن عبدالوهاب شهیدی در سال 58 به چهار ماه زندان جهت تادیب در دادگاه انقلاب اصفهان بود، خبری که تیرماه همان سال در روزنامه اطلاعات منتشر شد، ادامه داد: «درست است که عبدالوهاب شهیدی 10 یا 15 سال بعد مجددا دعوت به کار شد اما دیگر نه روحیه و نه توان سابق را در خود نمی‌دید. مانند قطاری که از ریل خارج شده و دیگر نمی‌توان آن را به ریل برگرداند، چون واژگون شده است. جناب شهیدی با آن اتفاق از نظر روحی متلاشی شد و بازگشت به جامعه برایش آسان نبود و برای همین گوشه عزلت گزید.»

اشاره عبدالحسین مختاباد به خبری است که روز دوشنبه 11 تیر 1358 در روزنامه اطلاعات منتشر شد *س_کسی باید شرح این روزگار غمبار را بنویسد _س*

او با بیان این که «صدمه این گونه اتفاقات را فرهنگ و هنر مملکت است که می‌بیند»، گفت: «ایشان خود را به عنوان یک خواننده، آهنگساز و موزیسین بی‌نظیر تثبیت کرده است اما بدون شک اگر اتفاقات به آن شکل پیش نمی‌رفت می‌توانست آثاری را خلق کند که اکنون از آن‌ها به عنوان منبع تاثیرگذاری عمیق‌تر و کتابی تازه‌تر در تاریخ آواز ایران نام ببریم.»

مختاباد با اشاره به این که مشابه همین اتفاق برای نادر گلچین، اکبر گلپایگانی، ایرج، غلامحسین بنان و... هم رخ داد، گفت: «پخش آثار همه این بزرگان تا مدت‌ها ممنوع بود. آثار زنده‌یاد شهیدی از دهه 80 به بعد در رادیو پخش شد، مشابه اتفاقی که برای غلامحسین بنان رخ داد. این در حالی است که رسانه ملی متعلق به تک‌تک مردم است و حق ندارد مردم را از شنیدن صدای خواننده‌ای که دوستش دارند منع کند و اتفاقاتی مانند آن‌چه برای زنده‌یاد محمدرضا شجریان رخ داد را رقم بزند.»

پاسخ دادن به این سوال که چرا عبدالوهاب شهیدی در اوج شکوفایی در هنر، گوشه عزلت گزید؟ دشوار نیست و نام عبدالوهاب شهیدی را می‌توان با نام ایرج، گلپایگانی، گلچین و... جابه‌جا کرد و باز هم پاسخ همان است

او در پایان گفت: «در نتیجه پاسخ دادن به این سوال که چرا عبدالوهاب شهیدی در اوج شکوفایی در هنر، گوشه عزلت گزید؟ دشوار نیست و نام عبدالوهاب شهیدی را می‌توان با نام ایرج، گلپایگانی، گلچین و... جابه‌جا کرد و باز هم پاسخ همان است. داستان حذف زنان هنرمند ما با صداهای بی‌نظیرشان از تاریخ موسیقی این مملکت هم که خود داستانی مفصل است. این خسارات بعدها در تاریخ موسیقی ایران عیان خواهد شد و کسی باید شرح این روزگار غمبار را بنویسد که چه صدمات وحشتناکی به فرهنگ‌وهنر این مملکت وارد شده است.»

این مطالب را هم بخوانید: 

عبدالوهاب شهیدی درگذشت

نغمه‌های دلنشین او تا ابد در یادها خواهد ماند / 2 پیام تسلیت برای درگذشت عبدالوهاب شهیدی

57259

کد خبر 1513336
چرا صدای عبدالوهاب شهیدی در اوج پختگی، خاموش شد؟ 2