سه‌شنبه 6 آذر 1403

چرا می‌خندیم؟

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
چرا می‌خندیم؟

ما با موقعیت‌هایی رو‌به‌رو می‌شویم که نامتناسب و پیش بینی نشده هستند و ذهن ما دو چیز متضاد را به یکدیگر مرتبط می‌کند و این موضوع میتواند موحب خنده ما بشود.

فرارو - یوتیوب مملو است از چنین موقعیت‌های متناقضی مانند گربه‌ها یا سگ‌هایی که کار‌های غیرممکنی را انجام می‌دهند که معمولاً خارج از شخصیت آن‌ها است و می‌خندیم.

به گزارش فرارو به نقل از سایکولوژی تودی، ما سریال‌های کمدی را تماشا می‌کنیم که برای ایجاد هم افزایی شناختی طراحی شده اند که نتایج غیرمحتمل را برای شخصیت‌ها به هم مرتبط می‌کند. در واقع واقعیت برای ما تحریف شده است و هم افزایی شناختی ما باعث ایجاد ارتباط با جنبه خنده دار موقعیت می‌شود.

هم افزایی شناختی چیست؟

هم افزایی شناختی زمانی اتفاق می‌افتد که فردی موقعیت‌های متضاد مرتبط به یک چیز را همزمان تجربه کند، به عنوان مثال، می‌توان به آثار هنری، استعاره ها، جوک ها، اسباب بازی‌ها و... اشاره کرد.

در یکی از قسمت‌های سریال کمدی برج‌های معیوب که بین سال‌های 1975 تا 1979 از شبکه بی‌بی‌سی پخش شد، بازرسی هتل برای نظافت در همان روزی انجام می‌شود که کارکنان هتل در تلاش برای شکار موشی هستند که در آشپزخانه هتل رویت شده است؛ هم افزایی شناختی دو چیز متضاد یعنی پاکیزگی و موش در آشپزخانه، باعث ایجاد طنز در موقعیت می‌شود. اکثر کمدین‌ها همیشه از هم افزایی شناختی در برنامه‌های استندآپ خود استفاده می‌کنند.

کمدین‌ها و هم‌افزایی شناختی

وودی آلن در تمام 51 فیلم خود از هم افزایی شناختی استفاده کرد. در اینجا نمونه‌های کلاسیک وجود دارد:

"من از مرگ نمی‌ترسم؛ من فقط نمی‌خواهم وقتی این اتفاق می‌افتد آنجا باشم. "

"سنت توهم ماندگاری است. "

جوآن ریورز نمونه دیگری از یک کمدین است که در استفاده از هم افزایی شناختی توانمندی کرد.

"من ورزش نمی‌کنم. اگر خدا می‌خواست من خم شوم، الماس را روی زمین می‌گذاشت.»

"در سن من، یک امر قلبی یک دور زدن است! "

آنچه در هم افزایی شناختی می‌بینیم ابزاری برای پیوستن به تجربیات و موقعیت‌های متفاوت است. ما همچنین می‌بینیم که واقعیت را می‌توان با خیال جابجا کرد. حرکت دادن مغز انسان از واقعیت نیازمند دستکاری هوشمندانه است. هم افزایی شناختی برای همین کار وجود دارد و کمدین‌ها در ایجاد این کار مهارت بالایی دارند.

منحصر به فرد بودن شناخت انسان

اعتقاد بر این است که مغز انسان دارای محدودیت‌های ذاتی و دارای یک زمینه کلی در مورد مسائل مختلف است. این وضعیت به مغز اجازه می‌دهد تا از طریق ترکیبی از تجزیه و تحلیل‌ها مانند یک هم افزایی شناختی، همه احتمالات را فیلتر کند و ارتباط جدیدی با واقعیت بیرون از خود برقرار کند. در این مرحله، حتی الگوریتم‌های هوش مصنوعی به دلیل فقدان محدودیت ذاتی، از ناتوانی در فیلتر کردن تمام احتمالات رنج می‌برند.

هم افزایی شناختی انسان، حداقل در حال حاضر، در توانایی ایجاد طنز از مسائل نامرتبط منحصر به فرد است. شاید منظور ما این باشد که می‌گوییم کسی حس شوخ طبعی دارد.

به هر حال، حس شوخ طبعی یک مهارت ادراکی است و همه درک یکسانی از آنچه که باعث خنده آن‌ها می‌شود ندارند. یک روتین معمولی ممکن است بر اساس این منحصر به فرد بودن ادراک سرگرم کننده یا توهین آمیز باشد.

از میان اخبار

عکس‌هایی از زنان «مردانه‌پوش» در دوران قاجار

پیشنهاد رشوه 144 میلیون تومانی یک متکدی به شهرداری!