چرا هنرمندان مدام نق میزنند؟
«هنرمندان مدام غر میزنند!»؛ جملهای است تکراری که شاید قدمت آن به دورههای خیلی دورتر از زمان حال بازگردد اما محتوایش در طول سالهای متمادی تغییر چندانی نکرده است.
از یک نگاه این جمله درست است، کافی است مدت کوتاهی با این گروه، سر و کار داشته باشید، اما نکته اینجاست چرا این جماعت مدام غر میزنند.
دوران کرونا با همه تلخیها و سختیهایش، همچون آینهای، برخی از ایرادهایمان را به ما نشان داد و شاید بتوان پاسخ این پرسش تاریخی را در این مقطع زمانی بیش از هر دوره دیگری یافت.
از زمان شیوع این ویروس که منجر به تعطیلی فعالیتها و مکانهای هنری شد، هنرمندان زیادی این نواقص را گوشزد کردند و به تازگی نیز کیومرث مرادی، پاسخی مبسوط به این پرسش تاریخی داده است.
این کارگردان و مدرس تئاتر که چندی پیش پرفورمنسی از نمایشنامه «آنتیگونه» اثر مشهور سوفوکل را به صورت آنلاین اجرا کرد، در گفتگو با ایسنا این تجربه را تشریح کرد اما دامنه این گفتگو خیلی فراتر از این تجربه اجرایی رفت.
مرادی که معتقد است در هولناکترین زمان زیست هنر تئاتر به سر میبریم، با برشمردن مشکلات اساسی در ساختار فرهنگ و هنر ما که سبب شده مقوله هنر به عنوان شغل قلمداد نشود، توضیح داد که چرا هنرمندان ما همیشه به غر زدن، متهم شدهاند.
ترسی که در همه کشورها ریشه دوانده
او در آغاز درباره تجربه اجرایی خود این گونه سخن گفت: از زمان شیوع کرونا در بسیاری از کشورها کارگردانان و بویژه کارگردانان هنری اثری از خود یا نمایشنامهای از دیگران را به صورت آنلاین اجرا کردهاند و حتی برخی دیگر، نمایشهای خود را به صورت رایگان یا با قیمتی که از سوی تماشاگر تعیین شده است، بر یوتیوب قرار دادهاند و هر تماشاگر بسته به علاقه و شرایط اقتصادی خود، مبلغی را بابت تماشای آن نمایش پرداخته است.
او ادامه داد: جریان غالب تئاتر در اروپا میکوشد با چنین اقداماتی، زیست این هنر را تداوم ببخشد تا سنت تئاتر دیدن در دوران کرونا از میان نرود و رابطه تماشاگر و تئاتر خدشهدار نشود.
این کارگردان در تشریح اهداف خود از این اجرای آنلاین گفت: تئاتر خصوصی ما این روزها بشدت تحت فشار است. بسیاری از تماشاخانههای خصوصی باید اجاره بپردازند و این در حالی است که هیچ درآمدی ندارند. متاسفانه ما هم عادت بدی داریم و آن اینکه خیلی زود به شرایط تازه خو میگیریم و وضعیت قبلی را به فراموشی میسپاریم. بنابراین این نگرانی جدی وجود دارد که عادت تماشای تئاتر در ما از بین برود و گسستی عمیق بین سالنهای تئاتر و تماشاگر ایجاد شود.
مرادی با بیان تفاوت عادتهای زیستی ما در دوران پیش و پس از کرونا، افزود: برخی از این تفاوتها خوب است مانند پایبندی بیشتر به بهداشت ولی از سوی دیگر بیاعتمادی تماشاگران به سالنهای تئاتر و سینما، خطری است که در همه کشورها احساس میشود.
جمعیت بزرگی که دیده نمیشوند
او در پاسخ به این پرسش که آیا شکل آنلاین میتواند جایگزینی هرچند موقت برای شکل صحنهای تئاتر باشد، با قاطعیت گفت: خیر!
مرادی در این زمینه توضیح داد: اجرای هر نمایش صحنهای، دستکم برای 25 تا 50 نفر ایجاد اشتغال میکند. هرچند روی صحنه تئاتر فقط بازیگران دیده میشوند ولی پشت صحنه، گروهی پرشمار اعم از کارگرانی که دکور میسازند، مدیر صحنه، مجری گریم، دستیاران، خیاط، مسئولان نور و صدا، آهنگساز، عکاس، مشاور رسانهای تا متصدی گیشه و سایت فروش بلیت و... همه اینها به واسطه اجرای یک نمایش، ارتزاق میکنند. یعنی طیفی از هنرمندان چندین رشته همراه با عواملی دیگر درگیر تولید تئاتر میشوند و حالا اشتغال و زندگی همه آنان به خطر افتاده است.
مسئولان فقط بازیگران را میبینند
او گفت: همین که به مسئولان هنری از مشکلات جامعه تئاتری میگویی، بیدرنگ پاسخ میدهند بازیگران که همه سر سریال و فیلم سینمایی هستند ولی اصلا به این نکته حیاتی فکر نمیکنند همه عوامل تئاتر که بازیگران نیستند، آن خیل عظیم پشت صحنه تئاتر را نمیبینند. ضمن اینکه همه بازیگران تئاتر هم که در پروژههای تصویری کار نمیکنند. تئاتر برای بسیاری از آنان، تنها منبع درآمد است.
کارگردان نمایش «خواب در فنجان خالی» با انتقاد از اینکه در حوزه تئاتر خیلی اندیشمندانه رفتار نشده است، خاطرنشان کرد: بنابراین پاسخ پرسش شما «خیر» است، تئاتر آنلاین نمیتواند پاسخگوی این گروه از عوامل تئاتر باشد.
ترس سنتی صدا و سیما از چیزهایی ساختگی
او در ادامه سخنان خود ابراز تاسف کرد: از گفتن این جملات بسیار غمگینم ولی فکر میکنم تنها یک نهاد میتوانست و میتواند به تئاتر و موسیقی کمک کند و آن هم صداو سیماست که نمیدانم چه مشکلی با این حوزهها دارند. البته من بیاعتنایی آنان را به حساب نبود اشراف کافی بر این حوزهها میگذارم.
مرادی تاکید کرد: چه ایرادی دارد که تلویزیون ما با این همه شبکهای که دارد، هفتهای یک یا چند بار نمایش و برنامههای زیبا در حوزه تئاتر و موسیقی پخش کند ولی متاسفانه در مدیریت صدا و سیما نوعی اضطراب و ترس سنتی از چیزهای ساختگی وجود دارد که برایم بسیار عجیب است.
این هنرمند با بیان اینکه هنوز هم دیر نشده و صدا و سیما میتواند پا پیش بگذارد، افزود: این همه نمایشنامهنویس خوب با متنهای درخشان داریم، چه ایرادی دارد که این نمایشنامهنویسان متون خود را در تلویزیون بخوانند و درباره آنها صحبت کنند، میدانید این شیوه چقدر به پیشرفت فرهنگی ما کمک میکند.
او ادامه داد: اگر در صدا و سیما به روی هنرمندان تئاتر و موسیقی باز شود، نه تنها اشتغال این هنرمندان سر و سامانی مییابد بلکه برنامههای این رسانه هم از نظر کیفی و تنوع، رشد قابل توجهی پیدا میکند و دیگر نگران از دست رفتن تماشاگر نیستیم و در واقع یک بازی دو سر برد است.
مرادی در پاسخ به این پرسش که چه کسی باید این موضوع را پیگیری کند، توضیح داد: خانه تئاتر. البته میدانم چند بار درخواست و نامه دادهاند ولی جوابی از آن سمت نیامده است. در صورتی که شبکه فاخری مانند شبکه چهار میتواند در این زمینه پیشقدم شود. ضمن اینکه هر شبکه گروه فرهنگ و ادب، علمی و... دارد و همه اینها تحت نظارت مدیران خود هستند که میتوانند براحتی پا پیش بگذارند و با همفکری هنرمندان تئاتر وارد عمل شوند. اما ظاهرا نوعی بیاعتمادی وجود دارد و این موضوع غمانگیز است.
واقعیت تلخی که مدام به صورتمان میخورد
این کارگردان با ابراز تاسف از اینکه تلاشهای سالیان برای تعریف تئاتر به عنوان شغل به نتیجه نرسیده و هنرمندان کماکان درگیر مسایلی مانند بیمه و نظیر آن هستند، یادآوری کرد: از دوره اصلاحات تا به امروز این دغدغه بوده که تئاتر به عنوان شغل تعریف شود ولی هنوز به نتیجه نرسیده است و حتی موسسهای که برای سر و سامان دادن به اموری مانند بیمه تاسیس شده، خودش هم دچار مساله است.
او ادامه داد: مادامی که هنر در ذهن دولتمردان ما به عنوان یک کار دوم یا سوم دیده شود و برای اشتغال این بدنه، برنامهای نداشته باشیم، وضع همین است.
مرادی خاطرنشان کرد: تا زمانی که ساختارهای فکری و اجرایی را در حوزه فرهنگ و هنر تغییر ندهیم، هر روز نظارهگر این حفرههای بزرگ هستیم و در وضعیتی مانند کرونا بار دیگر همه این واقعیتهای تلخ، به صورتمان میخورد و خود را نشان میدهد.
فاجعهای که خود را در خانه هنرمندان نشان داد
کارگردان «رازها و دروغها» با اشاره به مشکلات جدی خانه هنرمندان ایران که این مکان را تا مرز اعلام ورشکستگی برد، یادآوری کرد: این فاجعه خود را در ماجرای خانه هنرمندان ایران نشان داد. چراکه این مکان در دوران کرونا هم تعطیل شد و نتوانست هیچ برنامهای برگزار کند و ناگهان متوجه شد هیچ پولی دریافت نمیکند و حتی در پرداخت حقوق کارکنانش دچار مشکل است. اینجا بود که زنگ خطر بزرگ به صدا در آمد؛ تا وقتی ساختار درستی نداشته باشی و بودجهات وابسته به فعالیت اجرایی باشد، وضعیت همین است.
ماجرای یک ناکامی تاریخی
او ابراز تاسف کرد: دولتمردان باور دارند که هنرمندان مدام نق میزنند و این نگرش از جهتی درست است چراکه این خیل بزرگ، همواره در دریافت حقوق شهروندی و قانونی خود ناکام ماندهاند. این حقیقتی است که باید پذیرفته شود حتی اگر آن را نق زدن یا غر زدن تلقی کنیم.
این مدرس تئاتر با بیان اینکه همواره در شرایط سخت، کمکهایی مسکنوار به جامعه هنری تزریق شده ولی این وضعیت هرگز به طور اصولی درمان نشده است، افزود: وزارت فرهنگ و ارشاد تا وقتی بودجه دارد، میتواند این مسکنها را تزریق کند اما در موقعیت دراماتیکی مانند وضعیت فعلی، اولین مکانی که بودجه آن قطع میشود، همین وزارتخانه است و این چنین است که همان آب باریکه هم به روی هنرمندان بسته میشود.
لزوم تغییرات جدی در ساختار وزارت ارشاد
مرادی با تاکید بر اینکه بسیاری از ساختارهای وزارت ارشاد نیازمند تغییرات اساسی است، متذکر شد: در چنین وضعیت دشواری، همه سازمانهای مربوط به فرهنگ و هنر که پیش از به موازات وزارت ارشاد از فعالیتهای هنری حمایت میکردند، خود را عقب کشیدهاند؛ سازمان فرهنگی هنری شهرداری، حوزه هنری و... هر یک چه کردهاند و اینجاست که هنرمندان احساس تنهایی عمیقی میکنند.
او اضافه کرد: در این وضعیت، حتی از نهادهای متولی فرهنگ و هنر نمیتوانیم انتظار حمایت داشته باشیم، تنها به این دلیل که همان ماجرای ساختار اینجا هم وجود دارد. به این معنا که بودجه فرهنگ و هنر در قبال تولید اثر یا برگزاری جشنواره پرداخت میشود و زمانی که تئاتری تولید و جشنوارهای برپا نشود، مکانیزمی برای پرداخت این بودجه تعریف نشده است.
مرادی که چندین سال در خارج از کشور تحصیل کرده است، ادامه داد: در وضعیت فعلی هنرمندان تئاتر اروپا و آمریکا که عضو سندیکا هستند، از چند جا حقوق دریافت میکنند چراکه آنان حق بیمه ماهانهای پرداخت کردهاند که در چنین مواردی به کارشان میآید. یعنی این ساختار برای آنان تعریف شده است ولی ما این ساختار را نداریم و از مزایای آن هم بهرهمند نمیشویم.
نیازمند درمان اصولی هستیم نه مسکن
کارگردان نمایش «شکلک» با اشاره به برخی کمکها که از ابتدای امسال انجام شده است، یادآوری کرد: در نبود ساختار درست، خیرانی پیدا میشوند و مثلا کارت هدیه یک میلیون تومانی از طرف نهادی پرداخت میشود یا سبد کالایی به اعضای خانه تئاتر تعلق میگیرد ولی اینها همان مسکنها هستند در حالیکه این بیماری جدی نیازمند درمان ریشهای است.
کیومرث مرادی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: شاید مسئولان هنری هم علاقهمند به کمک باشند ولی وقتی چنین اولویتی برایشان تعریف نشده، برنامهای برایش ندارند و این گونه است که در مدام بر همین پاشنه میچرخد.
انتهای پیام