چه اتفاقی برای ایران افتاده که آقای بازیگر، اقامت کانادا را هدیه به فرزندش میداند؟
قطعا سام درخشانی در این فضا تنها نیست و طیف وسیعی از چهرهها، از جمله گروهی از سینماگران اقامت یا تابعیت دیگر کشورها را به دست آوردهاند و گروهی دیگر نیز در پی تابعیت دوم هستند. سری به صفهایی که مقابل برخی سفارتخانههای خارجی شکل گرفته و بلندتر از قبل شده نیز نشان میدهد، این بازیگر تنها شخصی نیست که چنین تفکری دارد؛ اما بیشک از معدود اشخاصی است که صادقانه ه ایران برای او یک قلک است...
هرچند اظهارات سام درخشانی درباره اینکه «اقامت کانادا» را یک هدیه برای فرزندش تلقی و به همین دلیل این امکان را برای او فراهم کرده، واکنشهایی در پی داشت، عمده ناظران ترجیح دادند از کنار این اظهارنظر دردناک بگذرند و هیچ واکنکشی به آن نشان ندهند و از کنار این پرسش عبور کنند که چه اتفاقی برای ایران افتاده که بازیگر مملکت، اقامت کانادا را هدیه به فرزندش میداند؟!
به گزارش «تابناک»؛ چندی پیش سام درخشانی در برنامهای در پاسخ به این که «چرا بچه ات را در کانادا به دنیا آوردی؟» گفت: «من اقامت کانادا دارم و به عنوان یک هدیه ارزشمند، این امکان را در روز تولد بچه ام به او کادو دادم»؛ اظهارنظری قابل تأمل که واکنشهایی را در پی داشت اما نه تنها اغلب هنرمندان، بلکه اغلب رسانهها نیز از کنار آن گذشتند. شاید این عبور از کنار ماجرا، بیارتباط با صف طولانی برای اخذ اقامت در سایر کشورها نباشد و چه بسا بسیاری حق را به این بازیگر دادهاند.
بدون شک این اظهارنظر از سوی یک شخص عادی قابل پذیرشتر است، تا شخصی که به عنوان بازیگر (آن هم عمدتا آثار متکی به بودجههای عمومی) به شهرت نسبی رسیده و از این محل درآمد قابل توجهی دارد. قاعدتا اظهارنظر درخشانی این بخش ناگفته را دارد که ایران جای زندگی نیست و به همین دلیل، زمینه را برای فرزندم فراهم کردم که وقتی بزرگ شد، بتواند تصمیم بگیرد از ایران به کانادا نقل مکان کند! این خوشبینانهترین برداشت از سخنان این بازیگر است و باید در نظر داشت که این برداشت نیز پذیرفته نیست.
به تعبیر سادهتر، بسیاری از این چهرهها، شهرت و ثروتشان را در ایران به دست آوردهاند و اگر در دیگر کشورها زندگی میکردند، بسیار بعید بود موقعیت مشابهی داشته باشند. با این حال ایران را محل مناسبی برای زندگی نمیدانند و صرفا به عنوان موقعیت کسب درآمد میبینند. این گروه ایران را مشابه یک منطقه بد آب و هوا بدون امکانات مناسب تلقی میکنند که باید تا جای ممکن از آن کسب درآمد و در جای دیگری نظیر کانادا، این درآمدهای هنگفت را هزینه کرد. آیا این تعبیر منطقی و قابل پذیرش است؟
اکنون میتوان دوباره این پرسش را تکرار کرد که چه اتفاقی برای ایران افتاده که بازیگر ایرانی، اقامت کانادا را هدیه به فرزندش میداند؟ مسئولان چگونه عمل کردهاند و چه بر سر این کشور آمده که چهرههایش علنی به دست آوردن فرصت رفتن از ایران و اقامت در آمریکای شمالی را دستاوردی مهم و در حد هدیه تولد تلقی میکنند؟ چرا طیفی از مسئولان کشور دوتابعیتی میشوند تا قانون گذاران مجبور به قانون گذاری برای عدم فعالیت این طیف در دستگاههای دولتی و جلوگیری از مشکل بعدی شوند؟
قطعا سام درخشانی در این فضا تنها نیست و طیف وسیعی از چهرهها از جمله گروهی از سینماگران اقامت یا تابعیت دیگر کشورها را به دست آوردهاند و گروهی دیگر نیز در پی تابعیت دوم هستند. سری به صفهایی که مقابل برخی سفارتخانههای خارجی شکل گرفته و بلندتر از قبل شده نیز نشان میدهد، این بازیگر تنها شخصی نیست که چنین تفکری دارد اما بیشک جزو معدود اشخاصی است که صادقانه بیان کرده ایران برای او یک قلک است و زندگی جای دیگری است.