چکهای میلیاردی آقازده برگشت خورد، «قاتل و وحشی» بلاتکلیف شد! / تمجید از فیلم سینمایی «زغال»
حسن آقا کریمی، عضو هیات داوری خانه سینما گفت: سرمایه گذار اولیه کار صادق رنجکشان انصراف داده و عباس نادران کار را ادامه داده و قرار بود هزینههای اولیه را آقای نادران پرداخت کند. گویا چکهای آقای نادران پاس نشده و اگر آقای رنجکشان چک را خرج کرده باشد مالکیت، طبق تفاهم نامه پابرجاست.
غیبت فیلم «قاتل و وحشی» در میان آثار بخش مسابقه سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر در حالی حاشیه ساز شده که بنا بر گفته عضو هیات داوری خانه سینما، علت این اتفاق، پاس نشدن چکهای سرمایه گذار تازه این فیلم و ایجاد درگیری تازه میان این آقازاده و سرمایه گذار پیشین بوده است.
به گزارش «تابناک»؛ برنامه سینمایی هفت این هفته نیز در واپسین دقایق روز جمعه آغاز شد و علاوه بر بخشهای کسل کننده آن، در یکی از معدود اتفاقات دوره تازه، حاوی یک گفت و گوی دارای گزاره خبری بود.
وحید جلیلی، رئیس شورای سیاست گذاری جشنواره عمار در ابتدای این برنامه درباره جشنواره عمار حضور یافته بود و گفت: حرف شهید آوینی این بود که سینما برای مخاطب عام است. به نظرم می رسد که ما امروزه به گام سوم برای تکمیل چرخه سینما نیاز داریم و آن هم بعد رسانه ای سینماست. یک حلقه مفقوده ای در سینمای ایران وجود دارد؛ آن هم بعد رسانه است؛ یعنی نسبت داشتن سینما با اولویت های جامعه. سینمای غرب تمام نسبت ها را با جامعه دارد. مثلا فیلمی مثل آرگو که اسکار می گیرد فیلمی متوسط است، ولی فیلمی سیاسی است.
او تاکید کرد: جشنواره عمار یکی از کارهایی که دارد انجام می دهد، تاکید بر بعد رسانه ایست. اگر بخواهیم فقط به فرم فیلم ها توجه کنیم باید سینما را تعطیل کنیم. در این ده سال گذشته ده هزار فیلم به جشنواره عمار رسیده است. جشنواره عمار می گوید ما در ایران زندگی میکنیم که صدها چهره و واقعیت در آن وجود دارد. پس باید فیلم ها متناسب با شرایط کشور ما باشد. دغدغه عمار این است که چرا یکسری از سوژه های دراماتیک در سینمای ایران جایی ندارد و به سراغ آن نمی رویم. در بیست سال اخیر به یاد ندارم که فیلم ها به سراغ سوژه هایی مثل تلاش دانشمندان ایرانی رفته باشد.
مهدی فخیم زاده نیز گفت: آخرین فیلم سینمایی که ساختم همنفس بود حدود پانزده سال پیش. فرق زیادی بین سینما و تلویزیون برای من وجود نداشت. سینما در یک شرایط خاصی به سر می برد. همه تهیه کننده ها به دنبال یک نوع کمدی خاصی هستند که به نظر من کمدی لوده است. سینما الان حالت دگردیسی دارد. سینمای حال حاضر ما کمدی نیست. دلیلش این است که سینما سهل الوصول است. قصه گفتن دارد از سینما حذف می شود. اگر ببینم یک نقشی با شخصیت من سازگار است در فیلم خودم بازی می کنم. من ابتدا به عنوان بازیگر وارد سینما شدم. سینما را تجربی یاد گرفتم. مشت آخر یک سال پشت اکران ماند. تبلیغ آنچنانی ندارد. ارائه فیلم در سینما سخت است. کار در تلویزیون راحت تر است و مشکلات سینما را ندارد. برای من نوعی که با مخاطب عام سروکار دارد تلویزیون راحت تر است.
حسن آقا کریمی عضو هیات داوری خانه سینما درباره عدم حضور فیلم «قاتل و وحشی» ساخته حمید نعمت الله در بخش مسابقه گفت: من هم از طریق خبرها متوجه مشکل فیلم آقای نعمت الله شدم. تا آنجایی که من اطلاع دارم این است که سرمایه گذار اولیه کار صادق رنجکشان انصراف داده و عباس نادران کار را ادامه داده و قرار بود هزینه های اولیه را آقای نادران پرداخت کند. گویا چک های آقای نادران پاس نشده و اگر آقای رنجکشان چک را خرج کرده باشد مالکیت، طبق تفاهم نامه پابرجاست.
او افزود: تا این لحظه هیچ شکایتی از طرفین ماجرا به دبیرخانه شورای داوری خانه سینما نرسیده است. اینکه مدیر عامل خانه سینما درخواست کند، فیلم کنار گذاشته شود امکان ندارد و تصمیم برای حضور در جشنواره در اختیار تهیه کننده کار یعنی حمید نعمت الله است که گویا هیچ درخواستی برای انصراف نداشته است. حتی سرمایه گذار هم نمیتواند درخواست عدم حضور داشته باشد. آقای نادران و نعمت الله هر دو مشترک تهیه کننده کار هستند.
در این برنامه فیلم زغال با حضور مسعود فراستی، محمدتقی فهیم و ناصر هاشم زاده بررسی شد و فراستی در اتفاقی عجیب از یک فیلم تمجید کرد و گفت: فیلم زغال، فیلم خوبی است. واقعا حیف است که درست دیده نشده است. کاش شرایطی بود که برخی از فیلم های هنر و تجربه درست دیده شود. اینکه فیلمساز تعلق خاطر دارد به زبان بسیار پسندیده است. وقتی داری فیلم را می بینی و زیرنویس را می خوانی عصبانی نمی شوی. به نظرم فیلم دارد داستانی تعریف می کند که برای همان نقطه است. یعنی داستان با محل فیلم ارتباط برقرار می کند. ادای روشن فکری ابدا در فیلم وجود ندارد. با توجه به تهیه کننده نیمه خارجی می توانست ادای روشن فکری در بیاورد، ولی این کار را نکرد. کارگردان قادر می شود داستان فیلم را به من منتقل کند. کارگردان از معلول به علت می رسد. رویدادها بر مبنای یک جبر طبقاتی شکل گرفته است.
او اظهار داشت: فیلم در فضای سالم نفس می کشد که بسیار خوب است. آدم های قصه برای همان نقطه هستند و شخصیت ها به درستی ساخته می شود. فیلم به راحتی میتوانست اگزوتیک شود ولی اینکار را انجام نمیدهد. این که فهیم می گوید شش کات در یک سکانس است، اتفاقا نشان دهنده ریتم تند فیلم است نه کند فیلم. یک مقداری تحت تاثیر اروپای شرقی است، ولی آسیب نرسانده است. عمده ترین شخصیت فیلم پدر است که بازی و انتخاب کاملا درست است. دوربین در نماهای داخلی خوب عمل کرده است ولی دوربین رو دست ها مشکل دارد. نسبت مدیوم و لانگ ها در برخی موارد رعایت نشده است. پایان فیلم هم به نظر من خیلی خوب است.
محمدتقی فهیم نیز گفت: فیلم هایی از قبیل زغال در سینمای ما زیاد بوده است. داشته های این فیلم این است که داستان دارد. علاوه بر این که با داستان رو به رو هستیم، فیلم فراز و فرود دارد. اما این داستان وقتی قرار است در نشانه ها و لوکیشن ها باشد باید در چهارچوب جغرافیای ما باشد. ما روایت فیلم را گویا انگار در فراسوی مرزها می بینیم. انگار یک نوع قوم گرایی در فیلم می بینیم. انگار این چیدمان در برخی مواقع تعمدی شده است. داستان فیلم در برخی مواقع مثل افتتاحیه فیلم راکد است.
فهیم اظهار داشت: فیلم در اجرا کمی مشکل دارد که سکون فیلم مشکل است. ریتم کند است. فصل دوم افتتاحیه فیلم که سه جاده را عوض می کند با هفت کات. چرا باید زمان را از دست بدهیم؟ صحنه ای که گاوها را سوار ماشین می کند هم زمان را از نظر من تلف می کند. افتتاحیه و اجرای پایان بندی فیلم به نظر من خیلی خوب است و تصاویر خوبی به ما نشان می دهد.
ناصر هاشم زاده نیز گفت: من فیلم را که دیدیم، حس میکنم با یک فیلم جدی رو به رو هستم و به تمام موارد فیلم فکر شده است. من به سازندگان فیلم تبریک می گویم و توصیه می کنم دوستان این فیلم را ببینید و وسیع تر نمایش داده شود. فیلم مساله دارد و می تواند مساله را به مخاطب منتقل کند؛ پس موفق است. فیلم و بیننده همراه هم کشف می کنند. داستان فیلم نمی خواهد شعار بدهد.
او افزود: در فیلم همه درگیر یک اشتباهی هستند که پسر خانواده انجام داده و می گوید اشتباه به خاطر نداری و فقر است. به نظرم فیلمنامه خوبی دارد. فیلم بسیار ساده بیان می کند. این داستان چه ریتمی می خواهد؟ این خانواده خانه خود را از دست نمیدهد چون اگر از دست می داد، می گفتم چه کلیشه ای است. چون کسی دیگر دارد خانه خود را از دست می دهد نوعی خجالت زدگی بین آن ها وجود دارد. در پایان وقتی وارد سلول و در بسته می شود، گویا یک اتفاقی مثل آب از سر گذشتن رخ داده ولی در واقع هنوز هست و حالت تسلیم وجود ندارد. افتتاحیه و اختتامیه فیلم معکوس هم هستند