جمعه 10 فروردین 1403

کتاب «باقیمانده تقسیم‌ناپذیر» منتشر شد / خوانشی درخشان از منظومه فکری شلینگ

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
کتاب «باقیمانده تقسیم‌ناپذیر» منتشر شد / خوانشی درخشان از منظومه فکری شلینگ

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، فیلسوفی که بیش از همه به درک سایه مضاعف وقیح قدرت عمومی نزدیک شد فریدریش شلینگ بود. هیچ روحی، بدون جهان ارواح وجود ندارد، هیچ روحانیت ناب لوگوسی بدون «جسمانیت روحانی» مردگان زنده وجود ندارد. این انحراف روحانیت و معنویت خبری بالعرض نیست. امکان این انحراف در دل مفهوم روحانیت نهفته است. هیچ روحی بدون ارواح اشباح وجود ندارد، هیچ روحانیت نابی بدون شبح...

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، فیلسوفی که بیش از همه به درک سایه مضاعف وقیح قدرت عمومی نزدیک شد فریدریش شلینگ بود. هیچ روحی، بدون جهان ارواح وجود ندارد، هیچ روحانیت ناب لوگوسی بدون «جسمانیت روحانی» مردگان زنده وجود ندارد. این انحراف روحانیت و معنویت خبری بالعرض نیست. امکان این انحراف در دل مفهوم روحانیت نهفته است. هیچ روحی بدون ارواح اشباح وجود ندارد، هیچ روحانیت نابی بدون شبح وقیح ماده روحانی شده وجود ندارد. نخستین کسی که این گام از روح به ارواح را در کسوت نقد ایدئالیسم روحانی ناب برداشت شلینگ بود. «باقیمانده تقسیم‌ناپذیر» یکی از آثار کلاسیک اسلاوی ژیژک است. ژیژک در این کتاب خوانشی درخشان از منظومه فکری شلینگ به دست می‌دهد. شلینگ مدت‌هاست در سایه فیلسوفان بزرگی نظیر کانت و هگل قرار گرفته است. ژیژک در این کتاب نشان می‌دهد که شلینگ پیشاهنگ ماتریالیسم دیالکتیکی مارکس و مفهوم رانه و ناخودآگاه فروید است و وجوه مشترک تعیین کننده‌ای با هگل دارد. در فصل اول، اندیشه شلینگ بررسی می‌شود. در فصل دوم مواجهه شلینگ و هگل به روی صحنه می‌رود و در فصل سوم به یاری مفاهیم شلینگ و هگل، درباره مسائل امروزی تکنولوژی و فیزیک مدرن بحث می‌شود. از دید ژیژک تنها به واسطه مفاهیم ژاک لاکان می‌توان درک درستی از ایدئالیسم آلمانی یافت، هرچند خود لاکان گاهی در تفسیر اندیشه‌های کانت و هگل به خطا رفته باشد. از همین رو در سرتاسر متن ارجاعات بی‌شماری را به لاکان و مفاهیم لاکانی می‌یابیم. ژیژک می‌کوشد به یاری شلینگ و هگل و لاکان متافیزیکی مبتنی بر ناتمامیت بپروراند. خوانش‌های نوآورانه ژیژک از آلمانی ما را در مقام، دانشجو خواننده و مترجم وا می‌دارد از ایدئالیسم خود بپرسیم وقتی از ایدئالیسم آلمانی حرف می‌زنیم دقیقاً از چه حرف می‌زنیم؟ این کتاب می‌کوشد با اتخاذ منظری ژیژکی و در قالب قطعاتی پراکنده به جنبه‌هایی از این پرسش پاسخ دهد. ایدئالیسم آلمانی و مجازیت واقعیت امروزه فضای مجازی به جزء لاینفکی از زندگی و حتی هستی‌مان تبدیل شده است. ما عمده کار‌های خود را از طریق آن انجام می‌دهیم و حتی به تعبیری ساعت میلمان را با آن کوک می‌کنیم. از یک منظر، فضای مجازی چیز تازه‌ای نیست و صرفاً نتیجه منطقی بسط و گسترش زبان نمادینمان است یعنی درست به سان، نامه کتاب و... سویه بیرونی یا ابژکتیو زبان نمادین را تشکیل می‌دهد. حتی می‌توان ادعا کرد که هیچ تفاوتی بین فضای مجازی و زبان آبا و اجدادی‌مان وجود ندارد، از آن حیث که آنچه زبان عادی می‌پنداریم خود سویه بیرونی، روحانی یا انتزاعی مادیت انسانی است، اما از منظری دیگر فضای مجازی و مجازی سازی واقعیت اتفاق بسیار بزرگ و مهمی است که پیامد‌های سرنوشت سازی برای برداشت ما از واقعیت دارد، زیرا مکانیسم مجازی سازی ذهنِ انسان، که در نهان عمل میکرد و انسجام روان شناختی و معرفت شناختی او را تضمین میکرد، اینک آشکار و عریان می‌گردد و به خودی خود برنهاده می‌شود. ژیژک در فصل سوم کتاب حاضر در اینباره می‌نویسد. ژیژک در فصل یاد شده به تفصیل در باب این مسائل و پیامد‌های آن‌ها بحث می‌کند. ما در اینجا صرفاً خاطر نشان می‌سازیم که خصلت مجازی واقعیت نخستین بار در اندیشه کانت به شیوه‌ای مدرن صورت بندی شد. چنانکه مشهور است از دید کانت مقولات استعلایی قوام بخش فنومن‌ها یا پدیدار‌ها هستند. اما اگر این مقولات به اشیای فی نفسه، یعنی به اشیایی که هرگز نمی‌توانند ابژه‌های تجربه ممکن شوند اطلاق گردند به ناگزیر تعارضات ظاهر می‌شوند با این همه مسئله این است که اطلاق مقولات به اشیای فی نفسه اجتناب ناپذیر و ضروری است چراکه بدون جوهری‌سازی اشیای فی نفسه هرگز نمی‌توانیم درکی از واقعیت به منزله عرصه‌ای منسجم و معنادار داشته باشیم بنابراین با چرخش استعلایی کانتی خود واقعیت، مجازی می‌شود. از دید کانت واقعیت همان واقعیت مجازی‌ای است که امروز سر زبان‌ها افتاده است. بر این اساس شاید بتوان ادعا کرد که فضای مجازی نوعی کلاس درس ایدئالیسم آلمانی برای عوام است. در بخش «یادداشت مترجم» این کتاب آمده است: «پیشتر گفتم کانت نخستین فیلسوفی است که خصلت مجازی واقعیت را به شیوه‌ای مدرن صورت بندی کرده است. قید به شیوه‌ای مدرن را از آن جهت افزودم که پیرو خوانش ژیژک از شلینگ، می‌توان سلسله عقول ابن سینا و نظام پیچیده انوار سهروردی را نیز نوعی واقعیت مجازی پیش از آفرینش بالفعل جهان در نظر گرفت، اما برداشت متفاوت شلینگ از خدا و انسان به ویژه در رساله‌های آزادی و اعصار جهان و اهمیت نقش به کانت عمل ترکیبی سوژه در انعقاد واقعیت، بیش از این به ما اجازه نمی‌دهد که شباهت‌های فلسفه اسلامی و ایدئالیسم آلمانی را بجوییم.»