کدام شبکه تلویزیون حرفهای سفارش سریال 250 قسمتی میدهد؟!
ویژگی مثبت تولید فصلی سریال، عدم ارائه کارت بلانش و کوشش سازندگان سریال و تلاش تهیه کننده و کارگردان و عوامل سریال برای ارائه بهتر اثر است، زیرا در تولید فصلی سریال هیچ تضمینی برای تولید 90 قسمت وجود ندارد و سریالها در قسمتها 10 تا 25 قسمتی عرضه میشوند و ممکن است پس از ناکامی یک فصل، تولید فصل بعدی کامل متوقف شود.
ساخت سریالهای چند صد قسمتی در حالی در ایران باب شده که چنین پروژههایی با پیش فرض تولید چندصد قسمت تنها در ایران کلید میخورد و از قضا چنین سریال سازیهایی بدون در نظر گرفتن تبعاتش را میتوان از دلایل ضعف در تولید رسانه ملی قلمداد کرد که با اتلاف منابع و بازدهی پایین رسانه ملی به نسبت منابعی که در این سالها به این مجموعه تزریق شده، نسبت معناداری دارد.
به گزارش «تابناک»؛ «سریال 250 قسمتی برف بی صدا میبارد که محصول فیلم و سریال شبکه سه سیماست، در زمانی حدود ده هزار دقیقه تولید شده و فصل اول و دوم آن که در دهه 60 و 70 سپری و در 100 قسمت تولید میشود؛ در حال حاضر جلوی دوربین رفته و فصل سوم این سریال که دهه 90 را روایت میکند، هم اکنون مراحل نگارش را میگذراند.» اگر این چند خط را برای یک کارگردان هالیوودی بخوانید احتمالا با چشمانی گرد و شگفت زده به شما مینگرد و این شگفتی متاثر از غیرحرفهای بودن چنین قراردادی است.
سریال سازی در دنیا اصول مرسومی دارد که قریب به اتفاق شبکههای تلویزیونی دنیا متکی بر آن سفارش تولید میدهند و یکی از این اصول تولید سریال به شکل فصل بندی شده و بدون تعیین دقیق تعداد قسمتها و بدون عقد قرارداد بلندمدت برای تولید قسمتهای پرتعداد است. استانداردی که در سریالسازی در سطح بینالمللی وجود دارد، ساخت قسمتهای «نمونه / pilot» از سریالهای تلویزیونی است. این نمونهها معمولا قسمت اول از فصل اول هر سریال محسوب میشود و البته در برخی سریالها تا قسمتهای دوم و سوم نیز شامل میشود که این رویکرد نیز میتواند در تلویزیون کشورمان رخ دهد و از هر سریال یک تا سه قسمت با نام «نمونه / pilot» تولید و پس از موفقیت در پخش تلویزیون و جلب نظر مخاطبان، روند تولیدش در قالب فصلهای متعدد پی گرفته شود.
روند تولید نیز به گونهای است که هم حاشیه امن را از سازندگان سریالها میگیرد و هم تولید سریالها را متناسب با ذائقه مخاطب میسازد و آن تاکید بر ساخت فصل به فصل سریالهاست و برای ساخت هیج سریال خارجی نیز بیش از یک یا دو فصل مجوز صادر نمیشود و بعد از گرفتن بازخورد، فصلهای بعدی ساخته میشود. این بازخورد از طریق نظرسنجی بخشهای غیرذینفع و به سفارش شبکه تلویزیونی توسط مجموعههای متخصص در این حوزه انجام میشود و به همین دلیل «نظرسازی» توسط بدنه شبکه تلویزیونی به جای «نظرسنجی» برای پوشش سوءمدیریت رخ نمیدهد.
*س_عدم ارائه کارت بلانش؛ ویژگی مثبت تولید فصلی سریال_س*ویژگی مثبت تولید فصلی سریال، عدم ارائه کارت بلانش و کوشش سازندگان سریال و تلاش تهیه کننده و کارگردان و عوامل سریال برای ارائه بهتر اثر است، زیرا در تولید فصلی سریال هیچ تضمینی برای تولید 90 قسمت وجود ندارد و سریالها در قسمتها 10 تا 25 قسمتی عرضه میشوند و ممکن است پس از ناکامی یک فصل، تولید فصل بعدی کامل متوقف شود. بدین ترتیب، میتوان بالا نگه داشتن سطح کیفی یک سریال را مورد نظارت قرار دارد و از آب بستن به یک داستان بر گرفتن خروجی 90 قسمتی جلوگیری کرد.
وقتی سریال «کلاه پهلوی» نتوانست موفقیت مورد انتظار را به دست آورد، «تابناک» پیشنهاد اعمال این روشهای استاندارد را داد اما در ادامه سریال 110 قسمتی کیمیا ساخته شد که از ابتدا تولید آن در این تعداد قسمت و در لفظ تحت عنوان سه فصل اعلام و اجرا شد. در واقع تهیه کننده و کارگردان برای تمامی 110 قسمت حاشیه امن داشتند و حاصل کار نیز دلچسب نبود اما در نهایت مدیران وقت تلویزیون نمیتوانستند بگویند محصول تصمیم مدیریتیشان ضعیف است و طبق رویه معمول از سریال دفاع کردند! اگر این سریال در فصلهای 10 تا 25 قسمتی ساخته شده بود، قاعدتا تجدیدنظر و عدم تولید ادامهاش بدون هزینههای سنگین و امکان پذیر بود اما وقتی برای بیش از صد قسمت سریال تدارک و تولید شده، باید سریال پخش شود!
اکنون تلویزیون با برنامه ساخت سریال 250 قسمتی که به آن اشاره شد، یک شگفتی را به دلایل فوق الاشاره رقم زده است؛ آن هم به تهیه کنندگی شخصی که سریالهای پیشینش یعنی «سرباز» و «شاهرگ» طبق نظرسنجی خود سازمان صدا و سیما به ترتیب 20.4 درصد و حدود 8 درصد بیننده داشتهاند! از قضا نویسنده این سریال 250 قسمتی، همان نویسنده سریال «کیمیا» است. مشخص نیست صرفا قرار است رکورد ثبت شود یا پشت این ایدهها تحلیل جدی وجود دارد، چرا که با هیچ منطقی هیچ شبکه تلویزیونی دست به چنین ریسکی نمیزند، مگر آنکه برای تصمیمگیران تبعات مالی نداشته باشد و از محل منابع عمومی چنین اتفاقی رقم بخورد.
نکته قابل توجه اینکه سوای اختصاص حجم سنگین منابع برای یک سریال که قاعدتا رویکردی عادلانه در توزیع اعتبارات تولیدی صداوسیما نیست، باید در نظر داشت اگر این سریال و نظایر آن که ظاهرا در حال کلید خوردن است، از کیفیت لازم برخوردار نباشند، عملا شش ماه آنتن تلویزیون با سریالی پر شده که مخاطب ندارد و این میتواند به ریزش شدید مخاطب شبکهای منتهی شود که میزبان چنین اثری میشود. هنوز دیر نشده تا تجربههای بینالمللی در این زمینه مورد توجه قرار گیرد و رویه استانداردی که در این زمینه وجود دارد، مورد توجه و اجرا قرار گیرد.