کرونا عجز دانش بشری را به رخ کشید و باعث پررنگتر شدن فهم و درک از دین شد
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم به مبحث چالش کرونا و دینداری پرداخت.
در ابتدای نشست علمی " چالش کرونا و دینداری" به عنوان یکی از سلسله نشستهای "کرونا و زندگی مؤمنانه" که یکشنبهشب در نهمین شب از ماه مبارک رمضان بهصورت مجازی و به همت پردیس فارابی دانشگاه تهران و جهاد دانشگاهی واحد استان قم برگزار شد، حجتالاسلاموالمسلمین دکتر صادق نیا عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم گفت: کرونا و بیماریهای فراگیر مانند کرونا که سلامت عمومی را تهدید میکند و چالشی برای معناداری زندگی هستند و در نهایت به افزایش چگالی دینداری میانجامد و تراکنش کنشهای مذهبی را در نزد افراد بالا میبرد.
وی با اشاره به مفهوم دین، ادامه داد: گفتن اینکه چگالی دین در جهان بعد از کرونا بالا میرود کافی نیست باید بدانیم از چه دینی سخن میگوییم و مرادمان از دین چیست؟
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم افزود: فارغ از مشاجرات فلسفی بر سر معنای دین که معمولا تلاش میکند تا جوهره دین را معرفی کنند و تعریفی جوهری و فلسفی ارائه دهند از حیث کاربردی در مقام کاربست کلمه دین را در یکی از معانی سهگانه به کار میبریم که در ادامه بیان میکنم و بیشتر مشاجرات ما که باعث میشود فهم دقیقی از کلمات همدیگر نداشته باشیم این است که محل نزاع و تعریف ما از مفهوم دین چندان روشن نیست.
صادق نیا گفت: نخستین معنای دین در مقام کاربرد این است که گاهی دین عبارت است از محتویات متون مقدس که گاهی بسیط و ساده است و گاهی پیچیده است؛ وقتی دین میگوید فلان عمل جایز نیست و یا واجب است مرادمان از کلمه دین آن نظام اعتقادی و محتویات متون مقدس است.
وی با بیان اینکه دومین معنای دین در مقام کاربرد مرادمان از دین به معنی اشاره به یک نهاد اجتماعی، مدنی و فرهنگی است و مسئولیتش بیان، تفسیر، پالایش و پیرایش نظام اعتقادی است، تصریح کرد: وقتی میگوییم حاکمیت دین مرادمان حاکمیت نهاد دین است و یا میگوییم در فلان جامعه دین حاکمیت دارد مراد نهاد دین است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم بیان کرد: مراد از نهاد دین در جامعه شیعی حوزههای علمیه است و در جامعه مسیحی مراد از نهاد دین کلیسا است.
صادق نیا عنوان کرد: معنای سوم از دین عبارتست از دین داری و تدین. وقتی میگوییم دین به زندگی انسان معنا میدهد در واقع مفهوم دینداری منظور است یا دین امید را در زندگی انسان بیشتر میکند که در اینجا هم دینداری باعث معنای زندگی میشود.
وی معتقد است هنگامیکه میگوییم در جهان پساکرونا چگالی دین بالا میرود و تراکم کنشهای مذهبی پدید میآید، مراد تراکم دینداری به همان معنای سوم است یعنی افراد و آدمها به باور داشتهای مذهبی توجه بیشتری میکنند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم اظهار کرد: دین به معنای سوم مانند سکه معلق در آسمان نیست که از واقعیت اجتماعی و زمین بیگانه باشد؛ بلکه دین با واقعیت اجتماعی در تعامل است اگرچه پیام ثابت دارد اما این پیام را در مواجه با واقعیتهای اجتماعی ارائه میدهد به همین دلیل صورت و رنگ آن جامعه را میگیرد و در واکنش به جامعه، این دینداری کیفیت پیدا میکند.
صادق نیا اضافه کرد: هنگام مطالعه تاریخ ادیان متوجه درهمآمیختگی و دادوستد فرهنگی بین ادیان، بین دین و واقعیت اجتماعی هستیم، مراد بنده وامگیری نیست بلکه توجه به واقعیت اجتماعی است؛ برای نمونه در دنیای مسیحیت و یهودیت واقعیت اجتماعی هولوکاست وجود دارد که دین در پیوند با این واقعیت اجتماعی صورتهای متفاوتی نسبت به پیش از هولوکاست گرفت.
استاد دانشگاه با بیان اینکه هولوکاست باعث شد در الهیات یهودی و مسیحی تغییرات زیادی اتفاق میافتد و خدای آنان تبدیل به خدایی شد که چندان خیرخواه نیست و قدرت حمایتگری ندارد، گفت: این تغییرات نشان میدهد واقعیت اجتماعی تا چه اندازه در شکلگیری صورت دین نقش دارد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم ابراز کرد: ایرانیها تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در دهههای 40 و 50 صورتی از دینداری داشتند که نقادی بود و دین وضع مطلوب بود نه دین وضع موجود؛ مبلغان دین از شریعتی گرفته تا مطهری صورتی از دین را ترسیم میکردند که برهم زننده نظم موجود و به چالش کشنده وضع موجود بود و از دینداران میخواستند به حاکمیت اعتراض کنند.
صادق نیا گفت: اندیشمندان و صاحبان فکر دهه 40 و 50 مردم را به سبکی از دینداری دعوت میکردند که در آن یک نوع ایدئولوژی غالب بود که مردم را به نامطلوب دانستن وضع موجود دعوت میکرد.
وی ادامه داد: اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این قرائت نمیتواند وجود داشته باشد چون دینداران پیروز شده بودند و انقلاب بر اساس آموزههای اسلامی شکلگرفته بود و دینداری مبارزه با وضع موجود را دنبال نمیکرد؛ بلکه وضعیت دینداری بهگونهای بود که مردم را به مقاومت، ایستادگی و اهداف موجود دعوت میکرد تا آن اهداف محقق شود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم با اشاره به اینکه دینداری مردم با واقعیت اجتماعی آنها عجین میکند و زندگی در شرایط مختلف ما را وادار میکند به یک سبک خاصی دینداری ما انعطاف داشته باشد و این انعطاف را در احکام شرعی و فقهی نیز میبینیم، تصریح کرد: پیام دین خشک و منجمد نیست بلکه باعث میشود در شرایط مختلف هم چنان دیندار بمانیم و از دینداری خودمان دفاع کنیم.
صادقی نیا ابراز کرد: باید قبول کنیم که پدیدهای مانند کرونا که از یک بیماری شخصی تبدیل به یک وضعیت و واقعیت اجتماعی میشود در سبک و کیفیت دینداری ما نیز تأثیر خواهد گذاشت؛ این تأثیر بر اساس نظریههای مختلف قابلفهم است و دودسته نظریه وجود دارد که رابطه دین و دنیای جدید را تقریر میکنند.
وی افزود: نظریههای سکولار معتقدند در دنیای جدید علم جایگزین دین میشود و آگوست کنت میگوید در فاصله میان آگاهی و واقعیت جوانه میزند و در دنیای جدید علم بهاندازهای توسعه پیدا میکند که جایگزین دین خواهد بود. بر اساس پیشبینی او بشر بهجایی میرسد که به روزگار و دوره تجربی میرسد و آنجا دیگر جایی برای دین وجود ندارد.
استاد دانشگاه یادآور کرد: بر اساس این نظریهها ما باید در جامعه جدید جایی برای دین نمیدیدیم حتی اگر حرف او درست باشد کرونا نشان داد علم نتوانسته همه نیازمندیهای انسان را پر کند و هنوز مواردی هست که هیچ علم تجربی نمیتواند اقدامی کند و کرونا عجز دانش بشری و ناتوانی علوم تجربی را به رخ کشید و باعث شد فهم و درک از دین پررنگتر شود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم ادامه داد: نظریه دیگر نظریه سکولار است که در دنیای مدرن به اندازه دنیای سنتی مردم دیندار هستند؛ دنیای جدید دنیای تکثر آرا و نظریات است و آدمها در این دنیای جدید قطعیت را از دست میدهند و در حقیقت انسانهای سنتی قطعیت داشتند ولی خلاقیت نداشتند.
وی اضافه کرد: انسانهای دوران مدرن با خلاقیت روبهرو هستند و تکثر دارند ولی قطعیت ندارند؛ انسانهای جدید قطعیت آنها از بین رفته و باعث تشویش اذهان میشود.
استاد دانشگاه عنوان کرد: اگر کسی با "مارلیک فرون" آشنایی داشته باشد میگوید انسانها آزادی را دوست دارند اما وقتی به آنها آزادی داده میشود متوجه میشوند چیزی به نام کانون سرسپردگی وجود ندارد و برای پیدا کردن این کانون حاضرند بخشی از آزادی خود را بدهند تا به آن کانون سرسپردگی برسند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم اظهار کرد: در دنیای جدید نیز دین وجود دارد و "پیتر برگر" میگوید به شرطی که دین زباناصلی خودش را از دست ندهد و زبان علم و فلسفه را انتخاب نکند چراکه به این شکل دین وارد بازی اینها شده و یک بازیگر کنار سایر بازیگرها میشود و باعث تکثر و کاهش قطعیت میشود.
وی ابراز کرد: در دنیای پساکرونا به دلیل کاهش قطعیت به توانمندی انسان دنبال چیزی میگردیم که این قطعیت را به ما بدهد تا بتوانیم در دنیای جدید زندگی کنیم و در دنیای جدید هیچ علم و چیز دیگری نمیتواند جایگزین دین شود و به ما قطعیت بدهد.
صادقی نیا گفت: کرونا به ما نشان داد که برخی چیزها معنای زندگی بشر را تهدید میکند جون کرونا صورتی از مرگ است و مرگ را به ما نزدیک میکند که این به ما القا میکند که هیچ معنایی در زندگی وجود ندارد؛ حتی اگر علوم تجربی موفق به تولید واکسن این بیماری شود بخشی از درد ما را کم میکند ولی تهدید معنای زندگی ما همچنان سرجای خودش است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم تأکید کرد: دین این تهدید معنای زندگی را از بین میبرد و به همین دلیل امروزه میبینیم از ملحدترین و دینگریزترین آدمها در این شرایط دعا میخوانند و حتی کنشگران علوم تجربی دستانشان به دعا بلند است تا شراین بیماری از جهان کوتاه شود.
وی یادآورشد: کرونا نشان داد دین هم چنان کارکرد دارد و امکان حذف پدیدهای که دارای کارکرد باشد، وجود ندارد و مردم اشتیاق به دعا و معنویت در بین مردم زیاد شده است.
انتهای پیام