کریستیانو رونالدو؛ 7 نکته جالب درباره CR7
تلویزیون بیبیسی چند روز قبل یک مستند در مورد کریستیانو رونالدو، ستاره پرتغالی فوتبال جهان پخش کرد. این فیلم به مرور نکتههای برجسته زندگی حرفهای یکی از بهترین بازیکنان فوتبال جهان در دوران حضور در منچستر یونایتد و رئال مادرید میپردازد و نشان میدهد او چگونه به یک نام معتبر در ورزش دنیا بدل شد.
این فیلم پای صحبت کسانی مینشیند که یا رونالدو را از نزدیک میشناسند یا کارنامه حرفهای او را دنبال کردهاند، چهرههای نامداری مانند ریو فردیناند، نانی، لوسی برنز، گری لینهکر، آلن شیرر و همین طور خبرنگاران، مربیان، دوستان و فامیل او.
این مطلب به هفت موضوع از زندگی رونالدو میپردازد که بیشتر افراد از آنها بیخبر هستند.
*س_رونالدو اوایل زندگی دوران آسانی نداشت_س*رونالدو چهارمین و آخرین فرزند ژوزه آویرو و ماریا دولورس دوس سانتوس آویرو است.
فرانو باروس سوسا، پدر بزرگ رونالدو، در مورد محل تولد این فوق ستاره فوتبال جهان میگوید: وقتی کریستیانو به دنیا آمد، خانوادهاش وضع مالی خیلی بدی داشتند. والدین و خواهرش شبانهروزی کار میکردند و این اوضاع او را خیلی سخت میکرد.در دوران کودکی او، یک بار مادرش در جستجوی کار به پاریس مهاجرت کرد و پدرش هم مدتی بیکاری را تجربه کرد.
ادمار فرناندز، روزنامهنگار میگوید: رونالدو عاشق پدرش بود اما خیلی وقتها او را در کنارش نداشت. مثل خیلی از ساکنین مادریرا و پرتغال، او استخدام و برای جنگ به آفریقا فرستاده شد. وقتی برگشت او دیگر دنیس سابق نبود. جنگیدن در خارج از کشور او را به سوی افسردگی سوق داد و بعد هم که تنها پناهگاهاش مصرف الکل شد.
رونالدو هم همزمان پناهگاه دیگری پیدا کرد: فوتبال. او همراه با تیم زیر 9 سال ناسیونال تمرین میکرد و سپس راهی تیم زیر 12 سال اسپورتینگ لیسبون شد.
*س_الکس فرگوسن بلافاصله پس از این که مدافعان منچستر یونایتد را در یک بازی دوستانه خجالتزده کرد، با او قرارداد امضا کرد_س*ریو فردیناند در همان شبی که رونالدو برای اولین بار توانایی فوقالعادهاش را به کادر فنی یونایتد نشان داد، حضور داشت.
تابستان 2003 منچستر یونایتد در حال رقابت با آرسنال برای تبدیل شدن به قدرت برتر فوتبال انگلیس بود و همان زمان هم یک شماره هفت فوقالعاده (دیوید بکام)، این تیم را به مقصد رئال مادرید ترک کرده بود.
یونایتد برای پیدا کردن جانشین او خیلی منتظر نماند و یک پسر 18 ساله در هنگام بازی پیشفصل با اسپورتینگ لیسبون، چشم یونایتدیها را گرفت.
فردیناند به یاد میآورد: پچپچها شروع شد: «این بچه را رونالدو صدا میزنند و بازیکن خیلی خوبی است.»
بال جوان اسپورتینگ، مرد اول آن مسابقه بود: دیوانهوار بازی میکرد و تعدادی از بازیکنان ما را خجالتزده کرد. یادم هست بین دو نیمه به دستشویی رفته بودیم، اگر اشتباه نکنم همراه با نیکی بات و پل اسکولز، و در حالی که ایستاده بودیم میگفتیم، خدای من چه بازیکن خوبی است ما باید با او قرارداد امضا کنیم.
به گفته فردیناند پس از مسابقه حرکت اتوبوس تیم با تاخیر مواجه شد: سر و صدا بلند شد که آقای گیل (دیوید گیل، مدیر اجرایی وقت یونایتد) و سرمربی مشغول مذاکره در مورد رونالدو هستند و تا وقتی در مورد کریستیانو به توافق نرسند، آنجا را ترک نخواهند کرد. به نظرم همان جا توافق انجام شد و بقیه داستان را هم که همه میدانند.
*س_عادت داشت تنهایی سوار قطار کارینگتون شود_س*میک کلگ، مربی افزایش توان فیزیکی بازیکنان منچستر یونایتد بین سالهای 2000 تا 2011 بود و به رونالدو کمک کرد تا از یک جوان لاغراندام به ورزشکاری عضلانی تبدیل شود.
او در مورد اولین برخورد با رونالدو میگوید: من در کارینگتون (دهکدهای در منطقه ترافورد شهر منچستر) بودم و روی صندلیام در باشگاه نشسته بودم. سر و کله یک پسر جوان پیدا شد و گفت: «در مورد کارهایی که انجام دادهای، چیزهایی به گوشم خورده است. میخواهم بهترین بازیکن دنیا شوم.»
در بخشی دیگر از این مستند کلگ میگوید که چگونه رونالدو عادت داشت تنهایی راهی مجموعه منچستر یونایتد در کارینگتون شود و پشت تپهها تمرین کند: یک بار از او پرسیدم و به من جواب داد: «خب به این دلیل که کسی آنجا نیست و اگر من یک تمرین را اشتباه انجام دهم، هیچ کس نمیتواند من را ببیند و به همین دلیل راحت تمرین میکنم.»
فردیناند نیز گفت که رونالدو همیشه عادت داشت مهارتهای تکنیکی را تنهایی تمرین کند و سپس آن حرکات را در تمرین تیم انجام میداد و همه را حیرتزده میکرد.
*س_آلن شیرر هنوز هم از او شاکی است_س*یکی از جنجالیترین رخدادهای دوران حرفهای فوتبال رونالدو، در جام جهانی 2006 بود.
انگلیس در یکچهارم نهایی با پرتغال بازی داشت. در نیمه دوم بازی وین رونی، ستاره جوان انگلیس به دلیل لگد کردن پای ریکاردو کاروالیو از بازی اخراج شد. در این میان همتیمی او در منچستر یونایتد حرکاتی انجام داد که به نظر میرسید در قانع کردن داور برای اخراج رونی تاثیر داشت. رونالدو پس از اخراج رونی، به سوی همتیمیهایش برگشت و چشمک زد.
بسیاری از هواداران فوتبال انگلیس و خبرنگاران این حرکت را نپسندیدند. گری لینهکر میگوید که احتمالا کل ماجرا کمی اغراقآمیز است، اما آلن شیرر، دیگر ملی پوش سابق انگلیس چنین نظری ندارد.
شیرر گفت: من هنوز هم همان حس را دارم. آن موقع خیلی عصبانی شدم و کاملا درک میکنم که وین رونی چه حسی داشت.
*س_او هرگز دوست ندارد نفر دوم باشد_س*پدرو تالینیاس، مربی تیمهای پایه باشگاه ناسیونال میگوید: رونالدو از همان بچگی هم تحمل باخت نداشت.
او هنوز هم همان روحیه را حفظ کرده است.
فردیناند در مورد پینگ پنگ بازی کردن با رونالدو در اردوی منچستر میگوید: اگر من برنده میشدم، او نمیخواست بازی را تمام کند. کریستیانو آدمی نیست که تسلیم شود.
او در مورد ذهنیت رونالدو میگوید: قلب کریس برای تیم میتپد ولی او میداند که افتخارات شخصی چه طعمی دارد و از نشان دادن علاقهاش به آنها ابایی ندارد.
بین سالهای 2009 تا 2013 که بارسلونا جامهای زیادی را برد، رونالدو اوقات خوشی نداشت. در آن دوره بارسلونا سه بار قهرمان لالیگا و دو بار قهرمان لیگ قهرمانان فوتبال اروپا شد. ضمن این که رونالدو چشم نداشت ببیند که لیونل مسی چهار بار پیاپی برنده توپ طلای اروپا شده است.
لوسی برنز، بازیکن تیم ملی فوتبال زنان انگلیس میگوید رونالدو منبع الهام او بوده و در مورد این بازیکن میگوید: او همیشه دوست دارد در اوج باشد و بهترین را بدست آورد. از برد متنفر است و میخواهد همیشه برنده باشد. این چیزی است که من همیشه در کریستیانو دیدهام.
*س_او با دهمین قهرمانی در لیگ قهرمانان ارضا نشد_س*رونالدو سرانجام همراه با رئال مادرید در سال 2014 قهرمان لیگ قهرمانان فوتبال اروپا شده بود (او قبل از آن با لباس منچستر یونایتد قهرمان این تورنمنت در سال 2008 شده بود.)
پل کلمنت که مربی رئال مادرید در آن دوره بود در بخشی از فیلم میگوید: هنگام بازی در فینال لیگ قهرمانان سال 2014، من میتوانستم از داخل تونل جام قهرمانی را ببینم. وقتی چشمم به جام خورد، ناخودآگاه نفسم را بیرون دادم. رونالدو کاملا صدای این را شنید، برگشت و از بالای شانهاش به من نگاه کرد و گفت، نگران نباش پل.
کلمنت همچنین در مورد حال و هوای رختکن رئال پس از کسب لا دسیما (دهمین قهرمانی در معتبرترین رقابت باشگاهی اروپا) و هنگامی که همه بازیکنان جشن گرفته بودند، گفت: بازیکنان شامپاین باز کرده بودند و محتویات آن را به هوا میپاشیدند. جو رختکن فوقالعاده بود. بعد من گروه کوچکی از بازیکنان (مارسلو، پپه و رونالدو) را دیدم. از کریستیانو پرسیدم راجع به چه حرف میزنند و او جواب داد: «ما داشتیم بحث میکردیم که سال آینده چطور میتوانیم اینجا بیایم و قهرمان شویم.» با خودم گفت، چه عالی!
*س_او قدرت رهبریاش را در فینال یورو 2016 نشان داد_س*این روحیه رونالدو خودش را در فینال جام ملتهای اروپا 2016 نشان داد. حریف پرتغال در دیدار نهایی فرانسه، میزبان مسابقات بود که شانس بیشتری هم برای برنده شدن داشت.
پس از باخت ناراحتکننده پرتغال مقابل یونان در فینال یورو 2004 و در حالی که این تیم میزبان مسابقات هم بود، رونالدو در آن بازی یک هدف مشخص داشت. ضمن این که فردیناند در بخشی از فیلم توضیح داد با توجه به این که مسی هرگز همراه با آرژانتین برنده یک رویداد مهم ملی نشده بود، رونالدو انگیزه مضاعفی هم در آن مسابقه داشت.
رونالدو در دقیقه 25 مسابقه به دلیل مصدومیت از زمین خارج شد اما او روی نیمکت هم آرام و قرار نداشت. نانی، دیگر بازیکن پرتغال میگوید: او نام بازیکنان را فریاد میزد؛ نام تمام بازیکنان را. او همواره اطلاعاتی به بازیکنان داخل زمین میداد. به نظرم تقریبا هرکسی که بازی میکرد حضور او در کنار زمین را حس میکرد.
شیرر نیز میگوید: مردم طی سالها به دلیل گلهایی که میزند و عطشی که برای گل زدن دارد، شاید نتیجه بگیرند که او خیلی خودخواه است، ولی به نظر من وقتی شما او را در آن فینال ببنید و تلاشی که میکرد تا تیم را از کنار زمین به پیش براند، میتوان متوجه شد که چقدر عاشق پیروزی است.
منبع: بی بی سی