کوچک شدن سفره کارگران / ساختار دستمزد تغییر می کند؟
عضو کمیته دستمزد شورایعالی کار گفت: ساختار دستمزدها باید بهصورت اساسی اصلاح شود.
محمدرضا تاجیک، نماینده کارگران در شورای عالی کار، به اشاره به بیان رئیس سازمان برنامه و بودجه درباره ارتباط بین دستمزد و تورم، اظهار داشت: همواره حقوق کارگران در مقابل تورم یکسال عقبتر قرار میگیرد. در تعیین دستمزد، انتظار تورم سال آینده مورد توجه قرار نمیگیرد و مبلغ واقعی دستمزد کارگران، یک عدد مشخص نیست که به عنوان دستمزد تعیین و به کارگران پرداخت میشود. به طور کلی، حقوق کارگران همواره یک سال به تأخیر نسبت به تورم قرار دارد.
عضو کمیته دستمزد شورایعالی کار گفت: ساختار دستمزدها باید بهصورت اساسی اصلاح شود. هدف از اجرای تعیین مزد این است که مزد تعیین شده بتواند معاش خانواده کارگر را پوشش دهد درصورتی که دستمزد فعلی نمیتواند اقلام خوراکی خانوار کارگران را پوشش دهد و روش تعیین فعلی دستمزد می بایست تغییر یابد.
این فعال کارگری ادامه داد: به نظر می رسد در سال های اخیر در کمیته دستمزد شرکای اجتماعی بدنبال کوچک کردن سفره کارگران و کم کردن جمع هزینه های زندگی هستند نه اینکه برای یک زندگی استاندارد و مطلوب، نظر کارشناسی ارائه یا به جمع بندی مناسب برسند.
تاجیک با تأکید براینکه نمایندگان کارگران به دنبال افزایش درصدی مزد نیستند گفت: مبلغ دستمزد 5میلیون و 300هزارتومان و بسیار کوچک است. حتی اگر حقوق 100درصد هم افزایش یابد, باز هم نمی تواند تأمین کننده هزینه ها و نیازهای جامعه کارگری باشد. به همین دلیل به دنبال این هستیم در راستای ماده 41قانون کار, دستمزد بتواند هزینه های سبد معیشت را تأمین کند.
وی با اشاره به اینکه میانگین یک خانوار کارگری 3.3 است گفت: دریافتی 7میلیون تومان شاید تنها هزینههای خوراکی را پوشش بدهد ولی در بحث مسکن کارگر با مشکل مواجه میشود، چون هزینههای مسکن و اجارهبها بالاست و در کنار آن هزینههای آموزش و تحصیل و بهداشت و درمان هم هست. بنابر این از شرکای اجتماعی توقع داریم هر عددی که برای دستمزد مدنظرشان است چارچوب هزینهکرد هم برایش داشته باشند.
نماینده کارگران در شورای عالی کار اظهار داشت: برای آنکه چرخ تولید در کشور به گردش درآید باید توان کارگر بالا برود زیرا کارگری که نتواند نیازهای اولیه زندگی را برطرف کند، قادر به استفاده از محصولات تولید دست خود یا دیگر کارگران هم نخواهد بود.
پیش تر نصیری اقدم در پاسخ به این سوال که عدم افزایش دستمزد کارگران جز اینکه باعث کاهش قدرت خرید کارگران شده است (در سال جاری قدرت خرید کارگران 40 درصد کاهش پیدا کرده است) دیگر چه هزینههایی برای اقتصاد ما دارد، میگوید: «سوال خوبیست، هزینههای فوقالعاده قابل توجهی را ایجاد میکند: 1- نابرابری را در اقتصاد عمیق میشود، سهمبری نیروی کار از تولید کاهش پیدا میکند. مطالعاتی انجام شده است که نشان میدهد نه صرفاً در 6 یا 7 سال گذشته، بلکه درطی سالها این سهمبری کاهش پیدا کرده است. این پدیدهای را ایجاد میکند به اسم مالی شدن، یعنی صاحبان سرمایه روز به روز ثروتمندتر میشوند و افرادی صاحب نیروی کار هستند فقیرتر میشوند. 2- این عامل باعث مهاجرت میشود. نیروی کار از بنگاه خارج شود و کسی که سالها از محل درآمدهای نفتی سرمایهگذاری کردید تا بالغ شود را از دست میدهید. 3- بهرهوری نیروی کار کاهش میکند. 4- تبعات اجتماعی فوقالعاده عجیب و غریبی دارد و جامعه واکنش نشان میدهد.» همه اینها باعث میشود دولت با انسداد سیاستی مواجه شود و هرکاری را که بخواهد انجام دهد با مقاومتی از سمت مردم مواجه میشود.
وی ادامه میدهد: «حدود %27 قشر کارگری حداقل بگیر هستند و حدود 50% دیگر تا 2 برابر حداقل دستمزد را میگیرند، آیا این با مشاهدات ما سازگار است؟ خیر، حتماً شغل دوم دارند یا درآمدی غیر از این محل. بنگاهها در پرداخت بیمه و مالیات حداقل دستمزد درنظر میگیرند؛ همه اینها باعث میشود دولت با یک کسری بودجه بزرگ مواجه شود.»
نصیری اقدم عدم تأثیر افزایش دستمزدها در تورم را تحلیل میکند: «دستمزدها در حاشیه سود بنگاه، سهم دارند؛ وقتی شما دستمزد را بالا میبرید، حاشیه سود بنگاه کاهش پیدا میکند؛ اینجا یا باید قدرت قیمت گذاری داشته باشد یا با حاشیه سود کمتری ادامه دهد؛ به این معنی که سودآوری و قدرت سرمایهگذاریاش کم میشود و دستمزدهایی که میتواند پرداخت کند کاهش مییابد. اما این برای یک بنگاه بود، وقتی همه بنگاهها افزایش دستمزد داشته باشند به این معنی است که قدرت فروش همه بنگاهها افزایش پیدا میکند.»