یادداشت عامری | شهید سلیمانی مردی از جنس قهرمانان و اسطورهها
حاج قاسم، فرشته صلح و امنیت در منطقه شد و برخلاف روشهای معمول و شناخته شده، حضورش نه تنها هیچ انسان بیگناهی را نمیترساند، بلکه اطمینان و اعتماد به زندگی و آینده را بشارت میداد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم داود عامری پژوهشگر مسائل سیاسی و راهبردی در یادداشتی نوشت: فرماندهان و نیروهای نظامی ارشد بیشتر بر اساس ویژگیهای نظامیگری و فتوحات آنها توصیف میشوند، اما شهید سلیمانی در این خصوص، شاخص ها و معیارهای متفاوتی را بر جای گذاشت. بر خلاف رویههای معمول که حضور نظامیان در هر منطقه، به خصوص خارج از جغرافیای سیاسی یک کشور، در مردم منطقه احساس ناامنی و بر هم خوردن آرامش روانی و محیطی را القاء می کند، ولی حضور شهید سلیمانی در بین مردم امنیت، آرامش و صلح را تداعی می کرد و این اتفاق به خاطر شخصیت و ویژگی های ممتازی بود که شهید سلیمانی از خود بروز داده بود، به خاطر همین اگر بخواهیم از ویژگیهای آن سفرکرده گرانمایه یاد کنیم، باید قبل از هر تعریف و توصیفی، ایشان را در یک نگاه کلی قهرمان صلح، عدالت و امنیت بنامیم. او قهرمانی بود که در دل مردم جای گرفت. به همین جهت، حاج قاسم هنوز هم بهترین لقب اوست، برای شناخت بیشتر این شخصیت والامقام لازم است نگاهی به ویژگیهای آن شهید داشته باشیم تا او و مکتب سلیمانی را بهتر بشناسیم.
قبل از ورود به ویژگیهای حاج قاسم لازم است، نگاهی گذرا به شرایط منطقه بعد از ظهور داعش نیز داشته باشیم تا ابتدا جایگاه ایشان در تامین صلح، عدالت و امنیت در منطقه روشن تر شود.
با شروع توطئه داعش در منطقه، کشورهای مسلمان از جمله سوریه و عراق، دچار یک آنارشی تمام عیار و آشوب زدگی شدند. مرزهای سیاسی و بعضا جغرافیایی به هم ریخت و معادلات امنیتی رنگ باخت. دولت های مرکزی عاجز از تامین امنیت حداقلی برای شهروندان خود شدند و دستگاه تولید وحشت و جنایت داعش، با ارتکاب جنایتهای ترکیب یافته از اندیشه تکفیری قرون وسطایی و مدرن، رعب و وحشت عجیبی در بین مردم و حاکمان ایجاد کرد، به طوری که یاس و ناامیدی در میان مردم عادی و حاکمان کشور های منطقه تا مناطق قفقاز به اوج خود رسیده بود و صدای مظلومیت مردم منطقه از ایزدی های عراق گرفته تا ساکنان مناطق اهل سنت و شیعیان و حتی مسیحیان را گوش شنوایی نبود و اقوام مختلف کرد و ترک و عرب، حیران و بی پناه در این فضای آشوب زده، نگران از آینده مبهم خود و فرزندانشان بودند و تمامی هستی خود را در معرض نابودی میدیدند. جهانیان شاهد بودند که هیچ حرکت و کمک موثری از سوی نهادهای بین المللی و کشورهای مدعی حقوق بشر دوستانه و قدرت های بزرگ انجام نمی گرفت.
در چنین شرایطی، به دستور مقام معظم رهبری، سردار سلیمانی و یارانش وارد عرصه کارزار با تروریسم سازمان یافته و مورد حمایت قدرتهای استکباری شد. شهید سلیمانی که در مکتب امام (ره)، رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) و دفاع مقدس یا همان مکتب انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران تربیت یافته بود و اجتماعی از خصایل همچون مدیریت جهادی، فرهنگ اسلامی، تجربه گران سنگ نظامی بود. او در حقیقت یک استراتژیست شناخته شده میان همرزمان خود بود، در اندک مدتی، با فرماندهی بی نظیر و تدابیر هوشمندانه خود توانست در وهله اول اعتماد به نفس را در مسئولان منطقه ای تقویت کند و احساس نا امیدی را از مقابله و پیروزی بر این دشمن خطرناک از مردم و مسئولین منطقه بزداید و بعد مردم و مجاهدین را برای مبارزه متحد و سازمان دهی کند.
بنابراین حاج قاسم، فرشته صلح و امنیت در منطقه شد و بر خلاف روشهای معمول و شناخته شده، حضورش نه تنها هیچ انسان بیگناهی را نمی ترساند، بلکه اطمینان و اعتماد به زندگی و آینده را بشارت می داد. او این پدیده را در دفاع مقدس و مقابله با اشرار شرق کشور نیز تجربه کرده بود.
شهید سلیمانی در کنار مهارت رزم و قدرت سازماندهی نیرو های تحت امر خود، ازخصوصیات و یژگی های اخلاقی و مدیریتی خاص و کم نظیری بر خوردار بود، به همین دلیل رهبر معظم انقلاب از مکتب شهید سلیمانی سخن به میان آوردند و همه را به شناخت، تبیین و ترویج آن دعوت کردند که طبیعتا برشماری ویژگی های چنین شخصیت و مکتب او بسیار دشوار است، چرا که قلم خود را توانا برای چنین مهمی نمی دانم، اما به هر حال به جهت انجام وظیفه و ادای دین به آن همرزم سبز پوش، لازم می داند به قدر تشنگی، از این دریای اخلاق و کرامت و مکتبش در آستانه دومین سال عروج عارفانه اش، مطالبی را تقدیم خوانندگان کنم.
صلابت توأم با تواضع و مهربانی؛ شهید سلیمانی در هنگام دستور قاطعیت و اقتدار یک فرمانده نظامی را داشت. آنقدر اطمینان بخش عمل می کرد که افراد به راحتی دستورات او را عمل می کردند و از سوی دیگر چنان مهربانانه با نیروها و اطرافیان برخورد می کرد که به سادگی به او نزدیک می شدند و در صورت نیاز به ابراز نظر می پرداختند.
شجاعت و ارده محکم؛ این ویژگی شهید سلیمانی، زبانزد عام و خاص بود. قدرت ارداه استقامت او در سخت ترین شرایط زبانزد همگان بود. با جایگاه بالای فرماندهی نیروی قدس، شخصا در بین مردم و نیروهای خود حاضر میشد و با توجه به قدرت روحی و معنوی خود، تلاش می کرد اراده مجاهدان راه خدا را تقویت کرده روح امید را به همرزمان خود القا نماید و در مقابل، ترس را در دل دشمن می کاشت. او در مسیری که انتخاب کرده بود هیچ تردیدی به دل راه نمی داد و همین اراده، اعتماد و اعتقاد، نیروهای تحت امرش را برای هر گونه فداکاری در راه آرمانهای اسلامی و انسان دوستانه آماده کرده بود. او قادر بود اراده فردی را به اراده جمعی تبدیل کند و این یکی از ویژگی های یک فرماندهی و رهبری موثر است.
اخلاص در گفتار و کردار؛ حاج قاسم هر حرفی که می زد، خود در عمل آن را به نزدیکان نشان داده بود. او به تمام سخنان خود اعتقاد داشت و در عمل نیز آنها را اجرا می کرد، چرا که با اخلاص و صداقت تمام در مورد مسائل میاندیشید و حاصل باورهای خود را به زبان می آورد. این رمز محبوبیت او میان مردم و تقربش نزد حق تعالی شد تا مزد شهادت را نصیب خود کند.
سرعت عمل در تصمیم و اقدام؛ ایشان در تصمیمات مهم به سرعت و قبل از تغییر شرایط تصمیم می گرفت. اگر این ویژگی حاج قاسم نبود، بی تردید امروز ما در سوریه و عراق، مواجهه با حاکمیت قانونی این کشور ها نبودیم و مردم این کشورها، سالیان طولانی زیر شلاق ظلم و ستم داعشیان، تمام هستی خود را از دست میدادند. این مهم در حمله ی داعش به مناطق کرد نشین عراق معروف خاص و عام است.
وسعت دید و نگاه جامع؛ شخصیتی فراجناحی داشت و همه مردم ایران را چون برادر خود می دانست. همین ویژگی او را تبدیل به شخصیتی فراتر از همه جناح ها کرده بود، به طوری که تمام گروه های سیاسی در کشور، دور شمع وجودش جمع شده بودند و همه فرزندان ایران را، متعلق به کشور می دانست و برای بهروزی و سعادت آنها تلاش میکرد.
پیشکسوتان و جوانگرایی؛ یکی دیگر از ویژگیهای بارز دیگر شهید سلیمانی توجه به پیشکسوتان و مو سفید کرده های مجرب در کنار جوانان بود. با خوشرویی و خوشخویی تمام با آنها برخورد می کرد و تلاش میکرد با حفظ اعتدال و ارتباط ساده و بی آلایش، آنها را کنار هم سازماندهی کرد و حداکثر بهره را برای اقدام مورد نظرش می برد. همین نگاه ارتباط صادقانه و توام با اخلاص، حاج قاسم را تبدیل به یک الگو در بین نسل خبرگان و جوان ایران اسلامی و مسلمان منطقه کرده است و این الگو یکی از الهام بخش ترین اقدامات او در شرایط کنونی است.
ولایت پذیری و صاحب نظر؛ حاج قاسم، برغم اینکه فردی خبره و صاحب نظر بود خود را سرباز ولایت می دانست و در تمام مراحل زندگی تلاش میکرد، پشت سر ولایت حرکت کند، به خاطر همین هیچ کس شاهد اظهار نظر خارج از دایره ولایتمداری از او نبوده. او نه تنها در گفتار بلکه در عمل نیز تمام همت خود را به کار بسته بود تا رفتارش را با اعتقاد به ولایت هماهنگ کند.
هدایتگر و مشورت پذیر؛ با وجود اینکه یک فرمانده بزرگ بود و از قدرت رهبری و فرماندهی کم نظیری برخوردار بود، هیچگاه خود را از مشورت همرزمان و انسانهای خیراندیش بینیاز نمی دید. تواضع و فروتنی در او بیشتر جلوه گر بود تا شخصیت یک فرمانده نظامی و این روش و منش، از حاج قاسم شخصیتی فراتر از جایگاه سازمانی ساخته بود. البته همه می دانند که اگر به تصمیمی نیز می رسید بدان عمل می کرد، هر چند دیگران را پسند نمی آمد.
تشکیلاتی و مردمی؛ از قدیم گفته اند، دل به دل راه دارد. حضور اندوهبار مردم در مراسم تشییع پیکر حاج قاسم نشان داد که نه تنها همیشه عشق به انسان ها را در دل خود داشت، بلکه توانسته بود این مهر و محبت خود را به مردم نیز منتقل نماید، لذا یک علقه محبت و درک متقابل بین او و مردم برقرار بود. در هر شرایطی به فکر مشکلات مردم بود و برای آسایش و امنیت مردم حاضر به هر گونه فداکاری بود. این خصوصیت باعث شده بود تا در جذب و سازماندهی مردم مسلمان بسیار خوب عمل کند و موفقیت های زیادی را کسب کند. در عین حال شهید سلیمانی یک فرد ساختارمند به جهت ذهنی و تشکیلاتی بود.
نگاه انسانی و بشردوستانه؛ وقتی که در خصوص انسان به عنوان اشرف مخلوقات صحبت میکرد، دیگر نژاد، مذهب و قومیت پیش او معنا نداشت. همانقدر برای نجات ایزدیان و مسیحیان از چنگال داعش تلاش می کرد که برای حفظ امنیت شیعیان و اهل سنت عراق و سوریه از خود فداکاری نشان میداد. او به معنای واقعی کلمه روحیه بشردوستانه خارج از تمام مرزبندی های مذهبی، سیاسی و نژادی داشت و این همان ویژگی یک مسلمان واقعی و پیرو مکتب انقلاب اسلامی است.
اخلاق اسلامی؛ رسول گرامی اسلام، فلسفه رسالت خود را تکمیل مکارم اخلاق بیان فرمودند و حاج قاسم نمونه مومنانی بود که خود را متخلق به اخلاق اسلامی و رفتار انسانی کرده بود. کمتر او را تندخو و عصبانی می دیدی، بلکه پیوسته با طمأنینه رفتار می کرد و تلاش می کرد در هر شرایطی اخلاق مدار رفتار کند. میشود گفت که جنس مدیریتی نرمافزارانه و اخلاقی بود.
مدبر و خردمند بود؛ شاید اگر این ویژگی در حاج قاسم برجسته نبود، به هیچ عنوان امکان فرو ریختن فتنه داعش در منطقه فراهم نمیشد. او در تمام دوران خدمت به ویژه مبارزه با داعش، رهبری مدبرانه، توأم با خرد داشت و با بهرهگیری از مشورت اهل خبره، توانست بهترین اقدامات را برای شکست دشمنانش به انجام رساند.
و اما آنچه گفته شد، گوشهای از فضایل و خصایص سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی بود. شهید سلیمانی مردی بود از مردان بزرگ این دوران از جنس قهرمان و اسطوره ها که تاریخ و قلب انسان ها آن را حفظ خواهد کرد و ان شاءالله فرماندهان و مسئولان با اقتدا به شهید سلیمانی، راه او را ادامه خواهند داد و در پایان باید گفت که:
یاد خوبان نه حساب است که فراموش شود نه چراغ است که خاموش شود
و نه سال است که به آخر برسد. جویباریست زمحبت که همیشه جاریست.
روانش پر فروغ و راهش پر رهرو باد. ان شاء الله