جمعه 9 آذر 1403

یادی از «ابو عمار»

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
یادی از «ابو عمار»

ابو عمار، فرمانده سه گردان شمال (گرگان و مازندران) بود که آن‌ها را به تیپ 25 کربلا آورده بود. افتخاریان جانشینی داشت که کارها را انجام می‌داد و خودش در کنار من بود و در همه مراحل به‌کارگیری این یگان‌ها، خودش هم حضور داشت.

به گزارش ایسنا، حبیب‌الله افتخاریان معروف به «ابو عمار»، سال 1334، در بهشهر متولد شد. وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل فعالیت‌های انقلابی‌اش مورد تعقیب ساواک قرار گرفت و به آلمان رفت.

در آلمان، در رشته دندانپزشکی، مشغول تحصیل شد و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، برای همراهی با امام خمینی، به نوفل‌لوشاتوی فرانسه رفت.

با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، افتخاریان به ایران بازگشت و به ستاد جنگ‌های نامنظم دکتر مصطفی چمران پیوست. وی سپس فرمانده سپاه مریوان شد و در تاریخ 1363/12/19 در جبهه مریوان به شهادت رسید. [1]

سردار سرتیپ مرتضی قربانی درباره او روایت می کند: نیروها قبل از عملیات (فتح‌المبین)، حالت روحی و معنوی خاصی پیدا کرده بودند. در تاریکی شب، وقتی می‌خواستم روی ارتفاعات منطقه بروم تا محل درگیری را ببینم، دیدم ابوعمار افتخاریان توی کانالی که مخصوص دیدبانی فرماندهان تیپ است، نشسته است و دارد همین‌طور اشک می‌ریزد و نماز شب می‌خواند. یک سجاده سفید هم جلویش انداخته بود. نزدیک بود پایم را روی سرش بگذارم، چون در تاریکی شب، توی کانال به سجده رفته بود و حرکتی نداشت. چشمم که به او افتاد، دیدم صورتش از اشک خیس شده است.

ابوعمار، فرمانده سه گردان شمال (گرگان و مازندران) بود که آن‌ها را به تیپ 25 کربلا آورده بود. افتخاریان جانشینی داشت که کارها را انجام می‌داد و خودش در کنار من بود. و در همه مراحل به‌کارگیری این یگان‌ها، خودش هم حضور داشت.

او در یک ماهی که در کنار من بود، نماز شب‌هایش حتی در شب عملیات هم ترک نمی‌شد و مدتی بعد در مریوان به شهادت رسید.

منابع:

[1] صادقی، رضا، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: کردستان در بحران امنیت و محرومیت: روایت حسن رستگار پناه، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، 1398، صفحه 379.

[2] رزاق زاده، امیر، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: در مسیر پیروزی (جلد اول): روایت مرتضی قربانی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، 1398، صفحات 300، 307.