یک رأیگیری خاص در جبهه
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، امیر سرتیپ غلامحسین دربندی از همرزمان شهید علی صیاد شیرازی با اشاره به برگزری انتخابات در جبهه در خاطرهای روایت کرد: سی و یکم تیرماه 1360 رادیو اعلام کرد دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. حضور در انتخابات واجب و لازم بود و ما ناراحت بودیم که چگونه رأی بدهیم. دعا میکردیم خداوند توفیق رأی دادن را نصیب ما کند. بچهها هم مرتب سؤال...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، امیر سرتیپ غلامحسین دربندی از همرزمان شهید علی صیاد شیرازی با اشاره به برگزری انتخابات در جبهه در خاطرهای روایت کرد: سی و یکم تیرماه 1360 رادیو اعلام کرد دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. حضور در انتخابات واجب و لازم بود و ما ناراحت بودیم که چگونه رأی بدهیم. دعا میکردیم خداوند توفیق رأی دادن را نصیب ما کند. بچهها هم مرتب سؤال میکردند که ما چگونه رأی میدهیم؟ روز رأی گیری، یعنی دوم مرداد، سرباز «عزیز یزدی» که دزفولی بود و برعکس فامیلیاش با لهجه غلیظ دزفولی هم صحبت میکرد، از دسته خمپاره زنگ زد و گفت: «صندوق رأی را به اینجا آوردهاند، اگر میخواهید رأی بدهید به اینجا بیایید.» گفتم: «یزدی جان تعداد بچهها زیاد و تجمع خطرناک است، اگر میتوانی صندوق را پیش ما بیاور تا یکی یکی رأی بدهیم.» قبول کرد. ساعت 8 صبح اولین نفری بودم که رأی خودم را به نام خدا به آقای رجایی دادم و از لطف خداوند که شامل حال ما شده بود شاکر و خوشحال بودم. شناسنامه همراه ما نبود؛ به همین دلیل معرفینامهای با امضای فرماندهی گردان میدادیم و آنها هم در مقابل به هرکدام از ما رسیدی مزین به مهر جمهوری اسلامی میدادند تا سند افتخاری برای ما باشد. نتیجه آرا که اعلان شد، آقای رجایی با 13 میلیون رأی به ریاست جمهوری انتخاب شدند.